وصلت نامه – عطار نیشابوری
و له ایضاً بیست و دوم
و له ایضاً بیست و دوم ماتمزدگان عالم خاک هنوز می خاک شوند در غم خاک هنوز چندانکه تهی میشود از پشت زمین پرمی نشود…
و له ایضاً یازدهم
و له ایضاً یازدهم بگشای نظر خلق پراکند نگر سرگردانی مرده و زنده نگر از شربت ناگوار دنیا به منال در شریت گور ناگوارنده نگر
در ترغیب سالک در سلوک
در ترغیب سالک در سلوک جهد کن ای دوست تا واصل شوی یک ره و یک قبله و یک دل شوی والذین جاهدوا فرمود حق…
مطلب در بیان عقل و عشق
مطلب در بیان عقل و عشق عقل اندر کارسازی جهان عشق اندر بینیازی جهان عقل دائم طالب صورت بود عشق آتش در همه صورت زند…
و له ایضاً بیستم
و له ایضاً بیستم خلقی که در این جهان پدیدار شدند در خاک به عاقبت گرفتار شدند چندین غم خود مخور که همچون من و…
وله ایضاً سوم
وله ایضاً سوم ای خلق دو کون ذکر گویندهٔ تو وی جملهٔ کاینات پویندهٔ تو هر چند به کوشش نتوان در تو رسید تو با…
حکمت حق سبحانه وتعالی عز اسمه در بیرون آوردن آدم را از بهشت برای رموز حقیقی
حکمت حق سبحانه وتعالی عز اسمه در بیرون آوردن آدم را از بهشت برای رموز حقیقی ای برادر حکمت حق گوش دار تا شوی از…
مطلب در اسرار توحید و رموز عشق
مطلب در اسرار توحید و رموز عشق ای برادر غیر حق خود نیست کس اهل معنی را همین یک حرف بس گر تو غیر حق…
و له ایضاً دوازدهم
و له ایضاً دوازدهم چون آفت بیقیاس داری در پی چندانکه روی هراس داری در پی ای خوشهٔ سر سبز سر مفراز چون میدانی که…
وله ایضاً دوم
وله ایضاً دوم هر دل که ز لطف تو نشان یابد باز سررشته خود در دو جهان یابد باز در راه تو هر که نیم…
الحکایت المفاتیح القلوب
الحکایت المفاتیح القلوب یک صحابه بود در عهد رسول درد و سوزی داشت آن صاحب قبول دائماً با درد بود آن مرد کار درد دین…
در غوغاکردن اهل بغداد بر شیخ منصور رحمةالله و پند دادن مشایخ او را
در غوغاکردن اهل بغداد بر شیخ منصور رحمةالله و پند دادن مشایخ او را بار دیگر عالمان جمع آمدند جمله اندر قصه آن شمع آمدند…
مطلب در تنبیه و ترغیب سالک
مطلب در تنبیه و ترغیب سالک ای دل آخر یک دمی بیدار شو یک زمان جویای وصل یار شو ای دل آخر یک دمی بگذر…
و له ایضاً پانزدهم
و له ایضاً پانزدهم گیرم که جهان بکام دیدی و شدی زلف همه دلبران کشیدی و شدی چیزی که ترا هوا بدان میدارد انگار بدان…
وله ایضاً ششم
وله ایضاً ششم از سر تو هر که با نشان خواهد بود مشغول حضور جاودان خواهد بود گر بی تو دمی بر آید از دل…
الحکایت الرموز سئوال کردن مردی از حضرت شاه اولیا که در بهشت روز هست
الحکایت الرموز سئوال کردن مردی از حضرت شاه اولیا که در بهشت روز هست بیامد پیش حیدر مرد دانا که تو سر باز گو اسرار…
در مناجات شیخ بهلول و ختم کتاب
در مناجات شیخ بهلول و ختم کتاب پادشاها ره نما این بنده را این فقیر بیکس افکنده را ای خدای انبیا و اولیاء رحمت تو…
مطلب در بینشانی
مطلب در بینشانی بینشان شو یک دم از یاد و نشان تا ببینی سر پنهانی عیان بینشان شو ای پسر در راه یار تاتو باشی…
و له ایضاً دهم
و له ایضاً دهم گاهی به قبول خلق خواهی آویخت گاهی به عصا و دلق خواهی آویخت زیرک تر مرغان جهانی لیکن تا چشم زنی…
وله ایضاً هشتم
وله ایضاً هشتم گیرم که به تو لطف الهی آمد در ملک تو ماه تا به ماهی آمد در هر وطنی باغ و سرائی چکنی…