صاحبا شوکت دی ماه بان پایه رسید

صاحبا شوکت دی ماه بان پایه رسید که زحل کرسی نه پایه به هیزم بفروخت بر قد هیچکس ایام قبایی نبرید که طمع چشمه خورشید…

ادامه مطلب

دو کمالند در جهان مشهور

دو کمالند در جهان مشهور یکی از اصفهان یکی ز خجند این یکی در غزل قدیم المثل و آن دگر در قصیده بیمانند فی المثل…

ادامه مطلب

چو دیوان کمال افتد بدستت

چو دیوان کمال افتد بدستت نویس از شعر او چندانکه خواهی خیالات غریب و لفظ و حرفش اگر خواهی که دریایی کماهی زهر لطفش روان…

ادامه مطلب

به مجمعی که دف از قول خویش میزند لاف

به مجمعی که دف از قول خویش میزند لاف جواب دادنی اش در نفس به بانگ بلند که در برابر من ای فراغ چنبر پوش…

ادامه مطلب

آن میرکه در سماع سوزی دارد

آن میرکه در سماع سوزی دارد سگ روی غلام همچو یوزی دارد گویند غلام او خطی دارد سبز خط نی که ولی جوال دوزی دارد

ادامه مطلب