مقطعات ادیب الممالک
همه صاف طینت همه پاکدامن
همه صاف طینت همه پاکدامن همه با شهامت همه با فتوت همه شیر خورده ز پستان دانش همه بسته با علم عقد اخوت همه زاده…
مگرد ای پسر گرد دانش که دانش
مگرد ای پسر گرد دانش که دانش تنت غرق اندوه تا گردن آرد ره ابلهی جوی کآیین فکرت ترا روز تا شب به خون خوردن…
ماده تاریخ عزل عین الدوله
ماده تاریخ عزل عین الدوله چونکه براخیه خر میر آخور عشوه هایش همه دروغی شد ماست را کیسه کرد و کلک قضا بهر تاریخ گفت…
گفت با جفت خویش شیخ حسن
گفت با جفت خویش شیخ حسن کای پری پیکر لطیف اندام تا که در مستراح عبدعظیم بودم ابریق دار خاصه و عام اندران مرتع خصیب…
عید غدیر در مجلس عقد ظهیرالاسلام
عید غدیر در مجلس عقد ظهیرالاسلام دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد کز حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد امروز جای هر کس پیدا شود…
شاهین تیز پنجه زرین پرم پرید
شاهین تیز پنجه زرین پرم پرید خواب از درون دیده و هوش از سرم پرید در جنگ اژدها نپریدی کک نرم اینک ز بانک مرغ…
دیدم میان کوچه پیر لبو فروشی
دیدم میان کوچه پیر لبو فروشی بار لبو نهاده پشت دراز گوشی می گفت گرم و داغ است شیرین لبوی قندی وافکند از این ترانه…
در مرثیت برادر میرزا سید محمد مجتهد طباطبائی
در مرثیت برادر میرزا سید محمد مجتهد طباطبائی برادر پدر ما اگر ز دنیا رفت زسوگ او همه دلخسته و پریشانیم بر این بزرگ پدر…
در جشن افتتاح مدرسه سادات فرماید
در جشن افتتاح مدرسه سادات فرماید مرغان بهشتی به سحر نغمه سرایند بر روی گل تازه به گلزار سعادات یا درس همی خوانند اطفال سخنگوی…
خطاب به آقای بینش
خطاب به آقای بینش ذره بینی که ماند از این ذره روز پیشین به خانه بینش سیداصغر به بنده باز آورد گشت پیدا نشانه بینش
چو سالار دولت پی جنگ ملت
چو سالار دولت پی جنگ ملت به دزدان و بی دولتان معتصم شد چنان تاخت در کین که بر اهل غیرت قتالش همی فرض و…
تا سپهدار به شطرنج هنر
تا سپهدار به شطرنج هنر چیره بر دشمن خونخوار شده ماحی سیرت ناهنجاران حامی زمره احرار شده چتر استبداد از صرصر داد پست و وارون…
بحاجی رضاخان دکتر بگوی
بحاجی رضاخان دکتر بگوی که جام طمع را حمیه توئی چو از دوده حارث کلده ای گل بوستان سمیه توئی چو عم تو باشد زیادبن…
ای درخت سبز اگر روزی بدست باغبان
ای درخت سبز اگر روزی بدست باغبان اره بیداد بینی سوی دست اره بین گرنه دستش از تو بودی کی بر آوردی بعمد از برای…
آمد نغز و هژیر و فرخ و فیروز
آمد نغز و هژیر و فرخ و فیروز اضحی و عید غدیر و جمعه و نوروز گشته برابر چهار عید مبارک آمده از پی چهار…
ادیب الممالک
ادیب الممالک در سفر دوم که بآذربایجان آمده بودم این قطعه را از تبریز به کردستان خدمت خداوندزاده آقای عبدالحسین خان امیر تومان که به…
نیز در مدح مظفرالدین شاه
نیز در مدح مظفرالدین شاه کسان زخارف دنیا بدین خریدارند تو این جهان بفروشی و نام نیک خری چو نام نیک بماند بجای بگذاریش چو…
مروان بن محمد مروان بن حکم
مروان بن محمد مروان بن حکم در سال یکصد و سی و دو ارتحال یافت در بام ملک نوبت عباسیان زدند وز خاندان حرب شهی…
ماده تاریخ جلوس محمدعلیشاه قاجار
ماده تاریخ جلوس محمدعلیشاه قاجار شهنشاه ایران محمدعلی شه بگردون دولت برافراشت خرگه سریر از سپهر آمدش افسر از خور سپاه از کواکب شدش رایت…
گفت ظریفی که دولت از حدث اندر
گفت ظریفی که دولت از حدث اندر ریش بیالود و خم شدش کمر از دین عین نجس را اگر ازاله توان کرد کوژی و آلودگی…
عضدالدوله را ز بنده بگوی
عضدالدوله را ز بنده بگوی که نخواهم دلت غمی باشد کوهت ارسفته شد به دیلم سخت خاطرت جفت خرمی باشد زانکه بر اتفاق اهل سیر…
سید یحیی دولت آبادی
سید یحیی دولت آبادی تازه در سلک آدمی شده ای وین عجب تر که در معارف ملک تو رئیس اکادمی شده ای
دوش گفتم بدوستی که بود
دوش گفتم بدوستی که بود حفظ این آب و خاک بر همه دین راز حب الوطن من الایمان هست دستور سید ثقلین وز برای رواج…
در نعت حضرت رسالت
در نعت حضرت رسالت آن درختی که چون ز خاک برست سایه بر هفتم آسمان گسترد آشکار است از شکوفه آن که بر زندگی ببار…
در تقریظ طبع شاهنامه امیربهادری
در تقریظ طبع شاهنامه امیربهادری شاه ایران را برای صید بنخجیر شرف تیر سهم و کهکشان زه چرخ گردون قوس شد از زلال کوثر جود…
خسروا ای که ز ابر احسانت
خسروا ای که ز ابر احسانت گشته سیراب کشت آز و نیاز آفتاب از رخ تو جسته فروغ آسمان بر در تو برده نماز آب…
چو از جهان به جنان شد علی اکبر خان
چو از جهان به جنان شد علی اکبر خان ز ماتمش همه افکار و دل دو نیم شدند فزود امیری دنبال غم به مصرع و…
پیمان شکسته یار و، شده دهر نابکار
پیمان شکسته یار و، شده دهر نابکار پیوند در گسسته حبیبت رضاقلی از کثرت جراحت و درد از علاج آن مأیوس گشته است طبیبت رضاقلی…
باقای دبیر الملک نوشتم که باقای ذکاء الملک وزیر عدلیه برساند
باقای دبیر الملک نوشتم که باقای ذکاء الملک وزیر عدلیه برساند خدایگانا میرا ز حال خود قدری به حضرت تو سرایم که جان کتمان نیست…
ای ز قسطنطین به دارالمک ایران تاخته
ای ز قسطنطین به دارالمک ایران تاخته صیت دانش در صف کون و مکان انداخته گه چو ابر اندر بهاران خیمه بر دریا زده گه…
آن شنیدم خیمه ای از شاه روس
آن شنیدم خیمه ای از شاه روس ارمغان بر ناصرالدین شاه شد خیمه ای کز ارتفاع و عرض و طول اطلس گردون بر او کوتاه…
اداره اوقاف پیشین
اداره اوقاف پیشین ای دوست بیا مسند اوقات ببین بیداد و طمع ز قاف تا قاف ببین این نایب صدر و فخرالاشراف ببین در قاف…
نیز تاریخ دیگر
نیز تاریخ دیگر چو کوفت کاروان بلاطبل اصلا شد بر فلک زکاخ شرف بانک الرحیل زآوای کوس ایتهالنفس ارجعی افتاد شور و ولوله در عترت…
مطایبه
مطایبه افضل الملک دروغی و ادیب زورکی خان مصنوعی و مستوفی شلتاقی منم وارث هر مرده از رندی و طراری منم زائر هر سفره با…
ماده تاریخ در سوگ حسین خان فرزند نظام السلطنه مافی
ماده تاریخ در سوگ حسین خان فرزند نظام السلطنه مافی چو رفت برباد زدست بیداد شعار نرگس عذار سنبل فغان بر آمد ز سرو و…
گربه و موش بهم ساخته اند ای بقال
گربه و موش بهم ساخته اند ای بقال وای بر خیک پنیر و سبد میوه تو ای پدر خانه و باغت به رقیبان دادند دختر…
عاشق شدی عجوزه دنیا را
عاشق شدی عجوزه دنیا را با این خمیدگی و کهن سالی اندر قمار بیع وطن دایم کارت مجاهدی شد و دلالی صال الجحیم باشی و…
شاه و وزیر و گربه دست آموز
شاه و وزیر و گربه دست آموز شنیده ام که شهی با وزیر خود میگفت که علم و فضل کلید خزانه هنر است درخت تلخ…
دهد جای وزارت قاضی چرخ
دهد جای وزارت قاضی چرخ قضای کشور ساوجبلاغم فرود آرد بخشم از پشت پیلان نهند رخت شرافت بر الاغم
در مدح حضرت امیر ع به پارسی خالص
در مدح حضرت امیر ع به پارسی خالص شهی که موردم تیغش اژدهائی بود هژبر پیکر و جادوکش و نهنگ اوبار توانم او را خواند…
در تهنیت وزارت دربار امیر بهادر جنگ
در تهنیت وزارت دربار امیر بهادر جنگ ایا امیر جوان بخت شاد زی که کنون امارت تو همی گشته با وزارت جفت سروش غیب بهر…
خسروا کرده فلک خوار و زبونم چندان
خسروا کرده فلک خوار و زبونم چندان که برون آمدن از خانه ندانم هرگز خاک در دیده ام افشانده حوادث آنسان که بجز اشک بصر…
چهار کار نکو کردی ای ملک آغاز
چهار کار نکو کردی ای ملک آغاز که ایزدت دهد از فضل عمر بی پایان نخست راندی بدسیرتان و دونان را دوم سپردی کار جهان…
پیش آن صاحب فرخنده بنالم به از آنک
پیش آن صاحب فرخنده بنالم به از آنک خاضع امر فلان بنده بهمان باشم صدر دیوان وزارت اگرم بپذیرد در اقالیم سخن صاحب دیوان باشم…
با تو ای چرخ زنم به نیرو گرچه
با تو ای چرخ زنم به نیرو گرچه خود نه پرویز و نه بهرامم و نه شاپورم لیک مخدوم من آنست که گوید فاش خازن…
ای ظهور تو چنان پدری
ای ظهور تو چنان پدری کاشف راز یخرج المیت گل و ریحان باغ چون نشدی باری آخر کرفس باش و شبت
امام محمد زکریا
امام محمد زکریا محمد زکریا طبیب رازی را که فیلسوف عجم بود و اوستاد عرب به فن فلسفه و طب و کیمیا و نجوم حساب…
از حکایت سال سیصد و نه
از حکایت سال سیصد و نه این حدیثم کجا شود فرمش که چو حلاج را بدار زدند نه رخش زرد شد نه چهره ترش چون…
یا امین الحق کهف الخلق شمس المذهب
یا امین الحق کهف الخلق شمس المذهب انت فی دیباجة العلیا طراز المذهب عش حساما ماضیا فی الدین سیفا قاضیا فی الوری یا حجة الاسلام…
مردم ایران دو فرقه اند که هر یک
مردم ایران دو فرقه اند که هر یک تخم امل را درون مزرعه دارند قومی مشروطه خواه گشته و بر دوش چتر ظفر با شعاع…