مثنویات کلیم کاشانی
در شکستن دست خود گفته
در شکستن دست خود گفته کیم من داغداری از زمانه بهر داغی خدنگ را نشانه ز گمنامی بشهر خود غریبی شکسته خاطری محنت نصیبی هدف…
کتابخانه دولتخانه اکبرآباد
کتابخانه دولتخانه اکبرآباد ازین دلگشا قصر عالی بنا سر اکبرآباد شد عرش سا بودکنگرش از جبین سپهر نمایان چو دندان سین سپهر شرافت یکی آیه…
کتابه حمام پادشاهی
کتابه حمام پادشاهی زهی از تو روی طراوت سفید صفا را ز تو گرم کشت امید سرور دل و راحت جان توئی بعالم قدمگاه پاکان…
کتابه دولتخانه پادشاهی
کتابه دولتخانه پادشاهی زهی دلنشین قصر خاطر فریب غم از دلربائی بسان شکیب زدیوار تو عکس گلهای باغ نماید چو ز آئینه عکس چراغ درون…
تعریف بارندگی و گل و لای دامن کوه کشمیر
تعریف بارندگی و گل و لای دامن کوه کشمیر در دامن کوه عیش احباب کامل آمد چو می به مهتاب برگ عشرت ببر چو گلبن…
کتابه دولتخانه صفاپور
کتابه دولتخانه صفاپور زهی دلکش بنای چرخ پایه جهان از آب و رنگت برده مایه بهار بوستان آفرینش نظر باز جمالت چشم بینش فتد عکست…
ایضا له
ایضا له ندارد شش جهت چون این مثمن که باشد هفت چرخش زیر دامن ملایک چون کبوتر بر رواقش ثریا کوزه نرگس بطاقش صفای هشت…
کتابه عمارت باغ فیض بخش
کتابه عمارت باغ فیض بخش زهی دلربا قصر آراسته بدل بردن چرخ برخاسته کند آسمان چو تماشای تو ستون وار بر سر دهد جای تو…
برای نقش کردن بر حاشیه جلد کتابی که صدف کاری شده بوده است
برای نقش کردن بر حاشیه جلد کتابی که صدف کاری شده بوده است چو دست قضا نقش این جلد بست پر و بال طاووس در…
کتابه عمارت لاهور
کتابه عمارت لاهور زهی دلگشا قصر خاطرپسند ز کرسی تو شأن رفعت بلند ترا می رسد از سر کبر و ناز که در روی قارون…
برای نقش کردن بر دور سپر پادشاهی
برای نقش کردن بر دور سپر پادشاهی پیش رخ شه نه سپر شد حجاب پاره ابریست بر آفتاب شاه جهان ثانی صاحبقران یک سپر از…
کتابه قصر «دل افروز» و تاریخ بنای آن
کتابه قصر «دل افروز» و تاریخ بنای آن زهی دلنشین قصر آراسته به باغ جهان سرو نوخاسته جهان از وجود تو دارد صفا که فانوس…
تعریف اکبرآباد و باغ جهان آرا
تعریف اکبرآباد و باغ جهان آرا خوشا هندوستان مأوای عشرت سواد اعظم اقلیم راحت زخاک پاک او برداشتن کام چنان آسان که بردارد کسی گام…
کتابه عمارت شاهنواز خان (از امرای شاه جهان)
کتابه عمارت شاهنواز خان (از امرای شاه جهان) زهی قصری که گردونت دهد باج سخن را برده تعریفت بمعراج زشوق دیدن ایوانت خورشید نخوابد همچو…
بجهت نقش کردن بر حاشیه سراپرده شاهی
بجهت نقش کردن بر حاشیه سراپرده شاهی برای سراپرده اش آفتاب ز زرتاب تابیده زرین طناب چنان ابره از زر کشتی تابناک که زرین شود…
وله ایضا
وله ایضا کلید سخن را چو پیدا کنم در وصف دولتسرا وا کنم زبانی ز همت بلندان بوام بگیرم که گویم ز قدرش کلام سر…
تعریف قحط دکن
تعریف قحط دکن چو اقبال از نظام الملک برگشت بکشت بخت او شبنم شرر گشت نهال دولت او این برآورد که از خود چون چنار…
تعریف جنگ فیل شاهزاده اورنگ زیب
تعریف جنگ فیل شاهزاده اورنگ زیب بمهمانی گوش ارباب هوش یکی قصه دارم بمن دار گوش حدیثی سراسر بیان وقوع بگویم بتو از زبان وقوع…
در تعریف اسب و توصیف بیماری او
در تعریف اسب و توصیف بیماری او مرا تا افکند هر روز جائی نصیبم کرده گردون بادپائی بسیر هر دیاری چون کنم میل بره منزل…
داستان سرکوبی و قتل ججهار سنکهه بندئله به سرداری اورنگ زیب پسر شاه جهان که بعد از وی بسلطنت نشست
داستان سرکوبی و قتل ججهار سنکهه بندئله به سرداری اورنگ زیب پسر شاه جهان که بعد از وی بسلطنت نشست کسی را بخت چون بردارد…
در وصف قصر پادشاهی
در وصف قصر پادشاهی زهی دولتسرای آتش افروز فروغ تو جهان را صبح نوروز رخ افلاک را آئینه بامت چراغ اختران روشن زجاهت ز شأن…
درتعریف کشمیر
درتعریف کشمیر دگر بخت از در یاری برآمد بشهرستان عیشم رهبر آمد ره و رسم جفاجویان دگر شد کسی کو بود رهزن راهبر شد بگلزاریم…