مثنویات وحشی بافقی
در ستایش کاخ میرمیران
در ستایش کاخ میرمیران ای مقیمان این خجسته مقام دور باد از شما غم ایام بر در این بهشت روحانی عیش و عشرت کنند رضوانی…
در گله گزاری و ستایش
در گله گزاری و ستایش اهل دارالعباده غیر از شاه کش خدا دارد از گزند نگاه کیمیای حیات خسته دلان خوی زدای جبین منفعلان چشم…
در ستایش ولی سلطان و بکتاش بیگ و قاسم بیگ
در ستایش ولی سلطان و بکتاش بیگ و قاسم بیگ ای ظفر در رکاب دولت تو تهنیت خوان فتح و نصرت تو مسند آرای ملک…
در تاریخ بنای گرمابه
در تاریخ بنای گرمابه طواف درگه پیر حقیقت اجازت نیست بیغسل طریقت اگر ره بایدت در خلوت خاص بپرس اول ره حمام اخلاص معاذاله زهی…
از نامهٔ پرسوز و گدازی که شاعر شوریده دل به دلدار سفر کردهٔ خود نگاشته است
از نامهٔ پرسوز و گدازی که شاعر شوریده دل به دلدار سفر کردهٔ خود نگاشته است منم با خاک ره یکسان غباری به کوی غم…
در هجو کیدی (یاری) شاعر نما
در هجو کیدی (یاری) شاعر نما ای کیدی مستراح بردار دم در کش و شاعری مکن بار بر حدت طبعم آفرین کن گر هجو کسی…
سرآغاز
سرآغاز گلهای دارم از تو و گلهای که نگنجد به هیچ حوصلهای گلهای دود در دماغم از آن گلهای باد بر چراغم از آن
در هجو کیدی
در هجو کیدی هله کیدی غلام ناقابل فکر خود کن که کار شد مشکل تا نمیری نمیشوی آزاد این غل هجو تو مبارک باد السلام…