قطعات سلمان ساوجی
ایا سحاب نوالی که از صریر قلم
ایا سحاب نوالی که از صریر قلم به گوش صامعه جز مدحت شما نرسید به بوی خلق خوشت بح کاروان نسیم سحرگه از طرف تبت…
ای شهنشاهی که این چرخ مقوس روز رزم
ای شهنشاهی که این چرخ مقوس روز رزم طایران فتح را از پر تیرت بال کرد طینت پاک تو را از جوهر عقل آفرید آن…
ای جهانگیری که وقت رفتن و باز آمدن
ای جهانگیری که وقت رفتن و باز آمدن موکب نصرت عنایت در عنان پیوسته است کرده سهم عدل تو صد پی کمان را گوشه گیر…
نوکران میر حاج اختچی
نوکران میر حاج اختچی زین و پالان را به تنگ آوردهاند این دو بد قول مخالف وعده را راستی نیکو به جنگ آوردهاند
گر چو گل خواهی که باشی سرخ روی
گر چو گل خواهی که باشی سرخ روی از زرت دامن فرو باید فشاند در زد آتش به برگ و ساز خویش پیش خلقش لاجرم…
صاحب عادل کمال الدین حسن
صاحب عادل کمال الدین حسن ای تو را مه چاکر و کیوان غلام همچو گردون گوهر خاص تو پاک همچو باران فیض انعام تو عام…
سپهرا من از شادیت غارغم
سپهرا من از شادیت غارغم مرا چون توانی که غمگین کنی ندارم ز تو هیچ امید و بیم اگر مهر وزری و گر کین کنی…
دارای شرق و غرب که جود و وقار تو
دارای شرق و غرب که جود و وقار تو دریا و کوه را همگی برد آب و سنگ میراند با لطافت طبعت حدیث آب صد…
حبذا صدر صفحهای که به است
حبذا صدر صفحهای که به است به همه بابی از بهشت برین میزند نور شمسهاش چون صبح خنده بر ما و زهره و پروین وصف…
پادشاها بندگان درگه احسان تو
پادشاها بندگان درگه احسان تو هر یک از هر جنس چندین چارپا بستهاند چند نوبت خواستم اسبی به اسبی با رهی این چنین میر اخران…
ایا سحاب نوالی که ابر دریا دل
ایا سحاب نوالی که ابر دریا دل به های های ز دست تو بارها بگریست به هر کجا که کنی روی فتح پیشرو است که…
ای شهنشاهی که از بهر صلاح مملکت
ای شهنشاهی که از بهر صلاح مملکت آهنیت خود تاج سر شد و مرکب سریر در جهانداری نظیرت دیده گردون ندید در جهانداری همه چیزت…
ای امیری که شهسوار فلک
ای امیری که شهسوار فلک با تو پیوسته هم عنان باشد با سوار فلک اگر گویی که مرو بعد ازین بران باشد هر کجا فتح…