قصاید – محتشم کاشانی
ایضا من نتایج طبعه فی مدح سلطان الافهم محمد امین سلطان ترکمان
ایضا من نتایج طبعه فی مدح سلطان الافهم محمد امین سلطان ترکمان بیماریی به پای حضورم شکسته خار کز رهگذار عافیتم برده بر کنار بر…
در مدح شاهزاده پریخان خانم بنت شاه طهماسب صفوی
در مدح شاهزاده پریخان خانم بنت شاه طهماسب صفوی دارم از گلشن ایام درین فصل بهار آن قدر داغ که بیرون ز حسابست و شمار…
ز خاک هر سر خاری که میشود پیدا
ز خاک هر سر خاری که میشود پیدا بشارت است به توحید واحد یکتا ز سبزه هر رقم تازه بر حواشی جوی عبارت است ز…
وله ایضا من بدایع افکاره
وله ایضا من بدایع افکاره از آنم شکوه است از طول ایام پریشانی که پایم کوته است از درگه نواب سلطانی به تنگ آوردهام خاصان…
این را در مدح خواجه آصف صفات ابوالقاسم بک وزیر گفتهاند
این را در مدح خواجه آصف صفات ابوالقاسم بک وزیر گفتهاند چرخ را باز مه روی تو حیران دارد که مه یکشنبه انگشت به دندان…
در مدح شاه طهماسب صفوی
در مدح شاه طهماسب صفوی صد شکر کز شفای شهنشاه کامران نوشد لباس امن و امان در بر جهان از کسوت کسوف برون آمد آفتاب…
فی مدح خلاصه الوزراء میرزا عبدالله جابری
فی مدح خلاصه الوزراء میرزا عبدالله جابری همایون باد شغل آصفی بر آصف عادل چه آصف ظل ظلالله عبداله دریا دل خداوندا کف به اذل…
وله ایضا قصیده
وله ایضا قصیده بر آصف سخی دل به اذل بود سه عید چون عهد او مبارک و فرخنده و سعید عید نخست عید مه روزه…
ایضا من بدایع افکاره فی مدح اعتمادالدوله میرزا لطف الله
ایضا من بدایع افکاره فی مدح اعتمادالدوله میرزا لطف الله دمید صبحی و از پرتو دمیدن آن به ذرهای نظر افکند آفتاب جهان چه صبح…
در مدح شاهزاده شهید سلطان حمزه میرزا
در مدح شاهزاده شهید سلطان حمزه میرزا رایت فتح جدید گفت شه کامران داور نصرت قرین خسرو صاحبقران حمزهٔ ثانی که کرد صیت جهانگیریش گام…
فی مدح امیر اعظم یوسف بیک بن محمدخان ترکمان
فی مدح امیر اعظم یوسف بیک بن محمدخان ترکمان کاشان که مصر روی زمین است در جهان میخواست در ولای چنین یوسفی چنان یعنی چراغ…
وله ایضا من بدیع افکاره
وله ایضا من بدیع افکاره درین ضعف آن قدر دارم ز بیماری گر انباری که بر بومی که پهلو مینهم قبریست پنداری ز بیماری چنان…
در توحید حضرت باریتعالی و موعظه
در توحید حضرت باریتعالی و موعظه نفیر مرغ سحر خوان چو شد بلندنوا پرید زاغ شب از روی بیضهٔ بیضا طلایهدار سپاه حبش که بود…
در مدح عالم فاضل شیخ عبدالعال
در مدح عالم فاضل شیخ عبدالعال مرا غمی است ز بیداد چرخ بیبنیاد که بردهٔ عشرتم از خاطر و نشاط از یاد مرا تبی است…
فی مدح خواجه معینالدین احمد شهریاری
فی مدح خواجه معینالدین احمد شهریاری بر اشراف این عید و آن کامکاری مبارک بود خاصه بر شهریاری کزین گوهر افسر سر بلندی مهین داور…
وله ایضا من درر منظوماته فی مدح دستورالاعظم میرزامحمد
وله ایضا من درر منظوماته فی مدح دستورالاعظم میرزامحمد روزه رفت و آمد از نزدیک مخدوم الانام بر سر من مشفقی با عیدی عید صیام…
تجدید مطلع
تجدید مطلع من و دو اسبه دوانیدن کمیت قلم به مدح یکه سوار قلم رو آدم من و مجاهده در راه دین به کلک و…
در مدح فرهاد بیک غلام حاکم دارالسلطنه اصفهان
در مدح فرهاد بیک غلام حاکم دارالسلطنه اصفهان در نسبت است خسرو شاهان نامدار فرهاد بیک معتمد شاه کامکار خورشید رای ماه لوای فلک شکوه…
فی مدح سلطان محمد صفوی
فی مدح سلطان محمد صفوی رسید باز به گوش زمان نوید امان ز استقامت شاهنشه زمین و زمان جمیلهٔ شاهد امینت آمد از در صبح…
وله ایضا من لطف انفاسه فی مدح اعتمادالدوله میرزا سلمان جابری
وله ایضا من لطف انفاسه فی مدح اعتمادالدوله میرزا سلمان جابری در وثاق خاص خود گرد یساق افشاند باز آصف کرسی نشین مسند فراز سرفراز…
در ستایش جلالالدین محمد اکبر پادشاه فرماید
در ستایش جلالالدین محمد اکبر پادشاه فرماید چو از جوزا برون تازد تکاور خسرو خاور تف نعلش برآرد دود ازین دریای پهناور فتد در معدنیان…
در مدح مختارالدوله العلیه میرزامحمد کججی گفته
در مدح مختارالدوله العلیه میرزامحمد کججی گفته به شاه شه نشان تا باشد ارزانی جهانبانی به آن دستور عالیشان وزارت باد ارزانی وزارت با چه…
فی مدح دستورالاعظم ابوالمید میرزا جابری طاب ثراه
فی مدح دستورالاعظم ابوالمید میرزا جابری طاب ثراه باد مسعود و همایون خلعت شاه جهان بر وزیر جم سریر کامکار کامران آصف اعظم مهین دستور…
وله ایضا
وله ایضا به صبر یافت نهال امید نشو و نمائی فتاد پادشهی عاقبت به فکر گدائی گدا به خسروی افتاد کز حمایت طالع فکند ظل…
در مدح بلقیس زمان بریخان خانم صبیهٔ شاه طهماسب صفوی
در مدح بلقیس زمان بریخان خانم صبیهٔ شاه طهماسب صفوی دی قاصدی به کلبهٔ این ناتوان رسید کز مقدمش هزار بشارت به جان رسید از…
در مدح مختارالدوله مرشد قلیخان استاجلو علیهالرحمه گفته
در مدح مختارالدوله مرشد قلیخان استاجلو علیهالرحمه گفته سرای دهر که در تحت این نه ایوان است هزار گنج در او هست اگرچه ویران است…
فی مدح سلطانالعادل حمزه میرزا
فی مدح سلطانالعادل حمزه میرزا شکر خدا که پایهٔ دولت ز آسمان بگذشت و سر کشید به ایوان لامکان شکر دگر که کوفت فرو نوبت…
وله فی در الفاظه فی مدیحه ایضا
وله فی در الفاظه فی مدیحه ایضا شب دوش از فغانم آن چنان عالم به جان آمد که هرکس را زبانی بود با من در…
در شکایت اهل روزگار و حسب حال خود گفته
در شکایت اهل روزگار و حسب حال خود گفته ز تاب مشگل اگر نگسلد رگ جانم که کار تنگ شد از پیچ و تاب دورانم…
در مدح مرتضی نظام شاه بحری
در مدح مرتضی نظام شاه بحری زهی محیط شکوه تو را فلک معبر سفینهٔ جبروت تو را زمین لنگر ضمیر خازن رای تو را ز…
فی مدح محمدخان ترکمان فی حالة نزوله به کاشان
فی مدح محمدخان ترکمان فی حالة نزوله به کاشان دوش ز ره قاصدی خرم و خندان رسید کز نفس او به دل رایحهٔ جان رسید…
وله فی مدیح سلطان خلیل ولد شمخال سلطان
وله فی مدیح سلطان خلیل ولد شمخال سلطان داد کوشش اندر عزت مور ذلیل سامی القاب سلیمان منزلت سلطان خلیل کعبهٔ حاجات کز حاجت گشاده…
ایضا فی مدح مختارالدوله میرزا شاه ولی
ایضا فی مدح مختارالدوله میرزا شاه ولی سدهٔ آصفیش بود سلیمان به سجود میرزا شاه ولی والی اقلیم وجود آن که از واسطهٔ باس خلایق…
در مدح پادشاه دکن گفته
در مدح پادشاه دکن گفته دهندهای که به گل نکهت و به گل جان داد به هرکس آن چه سزا بود حکمتش آن داد به…
در مدح میر محمدی خان فرماید
در مدح میر محمدی خان فرماید چو گل ز صد طرفم چاک در گریبانست نهال گلشن دردم من این گل آنست من شکسته دل آن…
فی مدح صدرالاجل امیر شمسالدین محمد کرمانی گفته
فی مدح صدرالاجل امیر شمسالدین محمد کرمانی گفته ایا صبا برسان تحفهٔ درود و سلام ز کمترین خلایق به بهترین انام پناه ملک و ملل…
ایضا در مدح شاهزاده پریخان خانم فرماید
ایضا در مدح شاهزاده پریخان خانم فرماید گشت در مهد گران جنبش دهر آخر کار خوش خوش از خواب گراندیدهٔ بختم بیدار ادهم واشهب پدرام…
ایضا فی مدیحه
ایضا فی مدیحه بده داد طرب چون شد بلند از لطف ربانی به نامت خطبهٔ دولت برایت رایت خانی علم برکش چو استعداد فطری بیطلب…
در مدح پریخان خان خانم
در مدح پریخان خان خانم تا نقش ناتوانی من چرخ زد بر آب شد چون حباب خانهٔ جمعیتم خراب از کاو کاو تیشه پیکر خراش…
در مدح مرتضی نظام شاه پادشاه دکن
در مدح مرتضی نظام شاه پادشاه دکن ای دهر پیر عیش ز سر گیر کاسمان مهد زمین سپرد به دارای نوجوان ای چرخ خوش بگرد…
فی مدح محراب بیک
فی مدح محراب بیک جهان جهان دگر شد چو گشت زینت یاب ز شهسوار بلند اختر هلال رکاب زمان زمان دگر گشت چون رواج گرفت…
وله من جواهر المنظوماته فی مدح محمدخان ترکمان گفته
وله من جواهر المنظوماته فی مدح محمدخان ترکمان گفته زمانه را دگر آبی به روی کار آمد که آب روی سلاطین روزگار آمد صبا به…
ایضا فی مدح
ایضا فی مدح وقت کم بختی که مرغ دولتم میریخت پر بهر دفع غم شبی در گلشنی بردم بسر از قضا در حسب حال من…
در مدح حضرت ختمی ماب صلوات الله علیه
در مدح حضرت ختمی ماب صلوات الله علیه از بس که چهره سوده تو را بر در آفتاب بگرفته آستان تو را بر زر آفتاب…
در مدح نظامشاه پادشاه دکن
در مدح نظامشاه پادشاه دکن چون شاه نطق دست به تیغ زبان کند فتح سخن به مدح شه کامران کند چون خسرو سخن ز قلم…
فی مدح ولده ولیجان سلطان ترکمان گفته
فی مدح ولده ولیجان سلطان ترکمان گفته چو دی نسیم سحر خورد بر مشام جهان صبا رسید و رسانید بوی روضهٔ جان فتاد زمزمه ذوقناک…
وله فی مدیح نواب ولی سلطانبن محمدخان
وله فی مدیح نواب ولی سلطانبن محمدخان ناگهان بر گرد بخت ملک سر از مهد خواب چشم تا میزد جهان بر هم برآمد آفتاب آفتاب…
ایضا فی مدح محمدخان ترکمان گفته شده
ایضا فی مدح محمدخان ترکمان گفته شده دوستان مژده که از موهبت سبحانی میرسد رایت منصور محمد خانی رایتی کرد سر علمش گردیده همچو پروانهٔ…
در مدح سلطانالاعظم الاعدل ابوالمظفر شاه عباس الموسوی الصفوی گفته
در مدح سلطانالاعظم الاعدل ابوالمظفر شاه عباس الموسوی الصفوی گفته شد عراق آباد روزی کز خراسان شد روان دوش بر دوش ظفر رایات شاه نوجوان…
در مدح والی گیلان جمشید زمان گفته
در مدح والی گیلان جمشید زمان گفته باز شد چشم جهان ای بخت خواب آلودهان صبح دولت میدمد برخیز زین خواب گران بالش زیر سرت…