قصاید – سوزنی سمرقندی
چیم کیم
چیم کیم ز هر بدی که تو دانی هزار چندانم مرا نداند از آنگونه کس که من دانم بآشکار بدم در نهان ز بد بترم…
در مدح وزیر گوید
در مدح وزیر گوید ای بر سریر دولت و اقبال متکی مخدوم بی خلافی و ممدوح بی شکی والا وجیه دین که سپهدار شرق و…
در مدح ناصرالدین محمد بن احمد
در مدح ناصرالدین محمد بن احمد هست قد یار من سرو خرامان در چمن بر سر سرو خرامان ماه تابانرا وطن بلکه خدو قد آن…
در مدح محمد بن محمد الهروی
در مدح محمد بن محمد الهروی ایا ستوده بتو خانواده نبوی جهان گرفته برأی صواب و عام قوی توئی بحق شرف دین کردگار جهان نه…
در مدح علی بن الحسین ذوالفقار
در مدح علی بن الحسین ذوالفقار ای به پیروزی گرفته ملکت افراسیاب آفتاب ملکی و ملکت چو ملک آفتاب شرق تا غربست ملک آفتاب و…
در مدح شرف الدین محمد
در مدح شرف الدین محمد آفتاب شرف و حشمت و سلطان شرف نور گسترد و ضیا بر نسف و اهل نسف ظل طوبی است بر…
در مدح سعدالملک
در مدح سعدالملک ای ز سعدالملک فخر دین جهانرا یادگار بر جهانداری مهیا باش سعدالملک وار بخت مسعود قلج تمغاج خان مسعود کرد نام مسعود…
در مدح دهقان سعدالدین
در مدح دهقان سعدالدین ای رخ و زلفت چنانک ماه بمشکین کمند ساخته نظاره گاه بر سر سرو بلند منظر ماه منیر از بر سرو…
در مدح بهاء الدین بن سعدالدوله
در مدح بهاء الدین بن سعدالدوله آمد چنانکه کرد ستاره شمر شمار شاه ستارگان بحمل شهریار وار تا بوستان بتابش شاه ستارگان بر شاخ آسمان…
در توبه از گناهان
در توبه از گناهان چون در هوای دل تن من گشت پادشاه آمد به پیش سینه من از سفه سپاه لشکرگه سفاهت من عرضه داد…
در مدح وزیر نظام الدین
در مدح وزیر نظام الدین شد برج حمل موکب سلطان کواکب کز نوبتیانش برتر بهتر بمراتب گوئی حمل از گنبد پیروزه سلب نیست جز مرکب…
در مدح میرعمید
در مدح میرعمید میر عمید عمده ملک آفتاب جاه بر چرخ رای شاه سفرپیشه شد چو ماه ماهی نواز در سفر از بهر شاه را…
در مدح محمودبن عبدالکریم
در مدح محمودبن عبدالکریم مهتر آن بهتر که باشد فاضل و راد و کریم تا هم از وی مدح او را مایه بردارد حکیم حکمت…
در مدح علاء الدین محمد
در مدح علاء الدین محمد هوای آل نبی را دل منست وطن دمی مباد که بی این هوا بود دل من غلام دشمن خویشم بدین…
در مدح شمس الدین
در مدح شمس الدین صدر جهان بحضرت شاه جهان رسید با کام دل بر ملک کامران رسید گشت از حضور صدر جهان شاه شادمان چون…
در مدح سعدالملک وزیر
در مدح سعدالملک وزیر رسیده ماه محرم بسال پانصد و شصت ببارگاه وزیر خدایگان بنشست که تا نظر کند اندر جمال طلعت او که هیچ…
در مدح دهقان اجل عمیدالدین
در مدح دهقان اجل عمیدالدین سرو سیمین من ای من ز غمت زرین پی دل من با تو چرا چون دل تو با من نی…
در مدح برهان الدین
در مدح برهان الدین دارم هوای آنکه پر از در کنم جهان تا از ثنای صدر جهان برکنم جهان صدر جهان که صدر فلک بارگاه…
خدایا مرا دریاب
خدایا مرا دریاب ای نکودارنده تا اندر جهان داری مرا بر نکونامی نگهدار و نکوکاری مرا چون طریق خوب کرداری به است از هر طریق…
در مدح وزیر نصیرالدین
در مدح وزیر نصیرالدین ای بزرگی که بی نظیری تو بس خردمند و بس خطیری تو هست منصور دین ایزد از آن که بحق مرو…
در مدح نصیرالدین
در مدح نصیرالدین ای رخ خوبت بمثل آفتاب چون بمثل گویم بل آفتاب هیچ شناسی تو که روی ترا خوانده رهی از چه قبل آفتاب…
در مدح قلج تمغاج خان
در مدح قلج تمغاج خان بسعد اختر میمون مظفر گشت بر اعدا قلج تمغاج خان مسعود رکن الدین والدنیا قلج تمغاج خان مسعود رکن الدین…
در مدح عمید احمد
در مدح عمید احمد من ندارم باور ار گوئی که به زانسان پری روی آن زیبا پسر بین تا بود زینسان پری در جمال آن…
در مدح شرف الدوله احمد
در مدح شرف الدوله احمد ای قد تو سیمین صنوبر من رخسار تو خورشید از مهر من خال و خط ت دام و دانه من…
در مدح سلطان محمود تمغاج خان
در مدح سلطان محمود تمغاج خان عید شاه خسروان مسعود میمون فال باد طایر میمون او مسعود پر و بال باد پر و بال طایر…
در مدح دهقان اجل احمد
در مدح دهقان اجل احمد آب روشن گشت و تاری شد هوا از ماه تیر بی گمان خم عصیر اندر هوا انداخت تیر ریخت از…
در مدح امین الدین محمد
در مدح امین الدین محمد ای دو لب تو بستد ای دو رخ تو نسرین نسرین تو پر سنبل در بسد تو پروین هستم ز…
در مدح اطهر بن اشرف بن بوعلی
در مدح اطهر بن اشرف بن بوعلی ای که در ملک سیادت خسرو دریا دلی مفخری بر عترت مختار بی آل ولی هر حدیث از…
چه کردم؟
چه کردم؟ بسر هر سخنی را که ابتدا کردم درست و راست چنان دان که من ادا کردم بسوز سینه فرزندت ای ولی نعمت حکیم…
در مدح وزیر صدرالدین
در مدح وزیر صدرالدین صدری که بر صدور زمانه مقدم است درگاه او چو کعبه شریف و معظم است اندر میان آدمیان چون فرشته است…
در مدح میرعمید سعدالدین
در مدح میرعمید سعدالدین هلال روزه نمود از سپهر پر اختر بشکل مشرب زرین ز چشمه کوثر کنار چشمه کوثر رسد بروزه گشای رحیق محترم…
در مدح گوید
در مدح گوید ای بر تو ناروا بدکاران بر تو روان دعای نکوکاران بیدار بخت نیک ترا ناید حاجت به پاسبانی بیداران یزدانت کافرید نگه…
در مدح علاء الدین محمد بن سلیمان
در مدح علاء الدین محمد بن سلیمان آورد گرد فتح و ظفر پیش چشم ما باد از رکاب عالی لازال عالیا گرد از رکاب عالی…
در مدح صاحب الصدر عمر
در مدح صاحب الصدر عمر کار دین صدر دنیا صاحب عادل عمر راست گشت از بذل دنیائی بدنیا سربسر هرچه در عالم ببینی خیر بینی…
در مدح سعدالملک مسعود
در مدح سعدالملک مسعود وزیر شاه سعد الملک مسعود چو سعد آباد کرد از روی محمود که سعدین فلک مسعود گشتند ز سعدالملک سعد آباد…
در مدح دهقان اجل احمد سمسار
در مدح دهقان اجل احمد سمسار شاید بسرو دیده شدن پیشرو کار کاندر سفر باد خدای همه احرار خورشید معالی فلک فضل و محامد دهقان…
در مدح امیر اتابک برغوش
در مدح امیر اتابک برغوش ببر ای باد صبا مژده بتلقین سروش بهمه خلق جهان دربدر و گوش بگوش که شفا یافت سر تاجوران تاج…
در مدح اسفهسالار
در مدح اسفهسالار پری دیدار حوری یاسمن خد دری رفتار کبکی نارون قد نه نی خدوی اندر یاسمن رنگ نه بی قد وی اندر نارون…
وزیر خجسته پی
وزیر خجسته پی ای پایگاه قدر تو بر خط استوی از فر تو چو خلد برین گشته استوی در باغ استوی طرب انگیز بگذران لحن…
در مدح وزیر صدر جهان
در مدح وزیر صدر جهان ای صاحبی که صاحب صاحبقران توئی وندر جهان کسی بهست از جهان توئی صدری کز او نبازد خلق جهان توئی…
در مدح مؤید
در مدح مؤید ای عامل خراج کفایت نمای راد دستور خسرو و شرف دست میرزاد خورشید جاودان مؤید یمین دین کز سایه یمین تو زفتان…
در مدح قدر طغان خان
در مدح قدر طغان خان پادشاه جهان ز راه رسید ملک نو شد چو پادشاه رسید شاه شاهان قدر طغان خاقان از سفر با کمال…
در مدح عثمان اغل
در مدح عثمان اغل ای عارض و قد تو از سرو وز مه نشان سرو تو طرب فزای ماه تو نشاط جان بر عارض و…
در مدح شجاع الدین
در مدح شجاع الدین علی است روز مصاف و نبرد و کوشش و کین سر سپه شکنان بوعلی شجاع الدین بهاء دولت عالی مبارز الحضرت…
در مدح سعدالملک مسعود بن اسعد
در مدح سعدالملک مسعود بن اسعد ای بنظم آراستن با سعد اکبر هم نفس مدح سعدالملک مسعود بن اسعد گوی و بس آنکه نفس ناطقه…
در مدح حمیدالدین
در مدح حمیدالدین بدست خاطر من داده شد عنان سخن زمانه داد زبان مرا بیان سخن بیان کنم صفت حسن آن کمان ابرو اگر ببازوی…
در مدح افتخار الدین عمر
در مدح افتخار الدین عمر آمد خجسته موسم قربان بمهرگان خون ریز این بهم شد با برگ ریز آن با مهرگان چو نیک فتاد اتفاق…
در مدح افتخار الدین رضا ابن شمس الدین عمر
در مدح افتخار الدین رضا ابن شمس الدین عمر داستان عشق فرهاد آمد و شیرین بسر وان من نوشد ز سر در عشق آن شیرین…
امام کیست
امام کیست ایا گرفته تو اندر سرای جهل مقام تهی ز دانش و غرقه میان بحر ظلام ایا بعمری دایم فسوس گشته دیو ز مصطفی…
در مدح وزیر شمس الملک
در مدح وزیر شمس الملک ای صاحبی که خطبه دولت بنام تست کوس شهنشهی زده بر طرف بام تست جام جهان نمای دل تست و…