قصاید ادیب الممالک
خجسته بادا بر آفتاب کشور جود
خجسته بادا بر آفتاب کشور جود صباح فرخ میلاد بهترین مولود در این همایون جشن و در این مبارک عید نشاط باید بر رغم دشمنان…
تجدید مطلع
تجدید مطلع کای شه والاگهر وی مه مالکرقاب ای پدر نامجوی ای ملک کامیاب از من و مریخ جو باقی این گفتگو مسئله از ما…
برادران بجهان اعتمادکی شاید
برادران بجهان اعتمادکی شاید که می بکاهد شادی و غم بیفزاید زمین عمارت خاکست پی نهاده بر آب بنای خاک چو بر آب شد کجا…
انتهی
انتهی چو بی وجود خداوندگار آسایش حرم بود بخرد و بزرگ این کشور دوباره نامه نبشتند مفتیان مهین بمیر فرخ دانش پژوه دانشور که ای…
مطلع دوم
مطلع دوم کای همایون تو سنت در حمله چون کحل و عرار وی درخشان صارمت در شعله چون مزح و عفار آن یکی تازی نژاد…
قصیده وطنی در
قصیده وطنی در تا کی ای شاعر سخن پرداز می کنی وصف دلبران طراز دفتری پر کنی ز موهومات که منم شاعر سخن پرداز ذم…
روز دوشنبه دهم شعبان
روز دوشنبه دهم شعبان روز دوشنبه دهم شعبان بود از سال هزار و سیصد و هشت که مطابق آمد با اول فروردین ماه جلالی و…
در مدح محمد ولیخان نصرالسلطنه
در مدح محمد ولیخان نصرالسلطنه تا که روز از هفته و هفته ز مه ماه از سنه نگذرد فیروز و فرخ باد نصرالسلطنه صاحب فرخنده…
حکایتی ز ملوک سلف شنیدستم
حکایتی ز ملوک سلف شنیدستم که همچو من بشگفتی رود هر آنکه شنود هزار و پانصد و هفتاد و چار میلادی که سال نهصد و…
تبارک الله از این نغزنامه دلخواه
تبارک الله از این نغزنامه دلخواه که بر کمال نگارنده شاهد است و گواه اگر کسی را باشد در این جریده نظر وگر کسی را…
باغ پیروز و چمن پدرام است
باغ پیروز و چمن پدرام است یار در مجلس و می در جام است فال فرخنده و گیتی بمراد بخت بیدار و جهان بر کام…
امروز که حقرا پی مشروطه قیام است
امروز که حقرا پی مشروطه قیام است بر شاه محمدعلی از عدل پیام است کای شه به زمینت زند، این توسن دولت کامروز بزیر تو…
مطلع ثانی
مطلع ثانی که ای سفینه دستت خزینه آمال که ای صفیحه تیغت صحیفه آجال در آن بساط همایون که صدر بار توئی فلک نشاند خورشید…
کنگره آسمان در برج دلو
کنگره آسمان در برج دلو شامگهی کز افق گشت نهان آفتاب پرده زرین گرفت مهر زنیلی قباب از علم لاجورد پرچم زرین گسست خیمه و…
دی در هوای صحبت یاران غمگسار
دی در هوای صحبت یاران غمگسار زی بوستان شدم بتماشای لاله زار دیدم گل و بنفشه و نسرین و یاسمن پژمرده و نگون و پریشان…
در کاروان نواخت درای آهنگ
در کاروان نواخت درای آهنگ شب برکشید پرده نیلی رنگ عوا دلیل ره شد تا شعری سازد درون خیمه شب آهنگ خورشید در ترازو شد…
چو مرد بست بفرمان کردگار کمر
چو مرد بست بفرمان کردگار کمر هرآنچه خواهد او را عطا کند داور بمال و بخت و جوانی و زور غره مشو که ناتوانی در…
تا شه افلاکیان نوبت پیکار زد
تا شه افلاکیان نوبت پیکار زد با سپه خاکیان شعبده در کار زد مرغ سحر نیمشب از صف بستان گریخت ابر سیه بامداد خیمه به…
بارها خواندم ز قول مصطفی اندر خبر
بارها خواندم ز قول مصطفی اندر خبر کاید آن روزی که تابد آفتاب از باختر ذات پاک مصطفی باشد منزه از دروغ کش رسالت داده…
امروز دل هوای نشاط و طرب کند
امروز دل هوای نشاط و طرب کند این قصیده را نگارنده اوراق محمدصادق الحسینی الفرهانی در کرت دومین که در تبریز شروع بنگارش اوراق ادب…
مژده ای دل که ز ره قافله داد آمد
مژده ای دل که ز ره قافله داد آمد نایب السلطنه با داد خدا داد آمد بحر علم آمد و از گوهر تابان زد موج…
قصیده فکاهی
قصیده فکاهی دوش از برای خدمت خان عزیز راد سوی عزیز باد براندم به قلب شاد ماندم دو شب در آنجا یارب تو آگهی بر…
دیدم بخواب دوش درختی خجسته فر
دیدم بخواب دوش درختی خجسته فر خاکش بزیر سایه و چرخش بزیر پر اندر زمین هفتم بیخش نهفته بن بر آسمان هفتم شاخش کشیده سر…
در عید سعید فطردر کرمانشاه
در عید سعید فطردر کرمانشاه نماز شام کز قندیل کوکب چراغان کرد گردون خیمه شب فرو بستند گوئی نو عروسان بگردن عقد لؤلؤی مثقب و…
چو شد چهره شاهد صبح ابلج
چو شد چهره شاهد صبح ابلج ز خورشید بستند زرینه هودج بت من کمر بسته آمد به مشکو سلحشور و شاکی السلاح و مدجج به…
تا ساقی میخوارگان، در جام صهبا ریخته
تا ساقی میخوارگان، در جام صهبا ریخته خون دل خم در قدح از چشم مینا ریخته در سینه ی سیم سپید آکنده زر جعفری در…
باد نوروزی ز روی گل نقاب انداخته
باد نوروزی ز روی گل نقاب انداخته زلف سنبل را همی در پیچ و تاب انداخته در رکاب فرودین بر رغم اسفندار مذ خون سرما…
امام عصر چراگه به چاه گاه به غار
امام عصر چراگه به چاه گاه به غار شود چو یوسف صدیق و احمد مختار چرا چو گنج به ویرانه ها کشاند رخت چرا چو…