شبی که راه هم آه آتش افشان را

شبی که راه هم آه آتش افشان را ز دود سینه کنم تیره چشم کیوان را ببر طبیب صداع از سرم که این دل ریش…

ادامه مطلب

سریست مرا با تو که اغیار نداند

سریست مرا با تو که اغیار نداند کاسرار می عشق تو هشیار نداند در دایرهٔ عشق هر آنکس که نهد پای از شوق خطت نقطه…

ادامه مطلب

سبزه پیرامن سرچشمهٔ نوشش نگرید

سبزه پیرامن سرچشمهٔ نوشش نگرید شبه بر گوشهٔ یاقوت خموشش نگرید شام شبگون سحر پوش قمر فرسا را زیور برگ گل غالیه پوشش نگرید عقل…

ادامه مطلب

زهی روی تو صبح شب نشینان

زهی روی تو صبح شب نشینان خیالت مونس عزلت گزینان دهانت آرزوی تنگدستان میانت نکته باریک بینان عذارت آفتاب صبح خیزان جمالت قبلهٔ خلوت نشینان…

ادامه مطلب

ز کفر زلفت ایمان می‌توان یافت

ز کفر زلفت ایمان می‌توان یافت ز لعلت آب حیوان می‌توان یافت قدت را رشک طوبی می‌توان گفت رخت را باغ رضوان می‌توان یافت ز…

ادامه مطلب

روزی به سر کوی خرابات رسیدم

روزی به سر کوی خرابات رسیدم در کوی خرابان یکی مغبچه دیدم از چشم بشد ظلمت و سرچشمهٔ خضرم چون در خط سبز و لب…

ادامه مطلب

رخت خورشید را یات جمالست

رخت خورشید را یات جمالست خطت تفسیر آیات کمالست هلال ارزانکه هر مه بدر گردد چرا پیوسته ابرویت هلالست خیالت بسکه می‌آید بچشمم اگر خوابم…

ادامه مطلب

دیشب درآمد از درم آنماه چهره مست

دیشب درآمد از درم آنماه چهره مست مانند دستهٔ گل و گلدسته‌ئی بدست خطش نبات و پستهٔ شکرشکن شکر سروش بلند و سنبل پرتاب و…

ادامه مطلب

دلم دیده از دوستان برنگیرد

دلم دیده از دوستان برنگیرد که بلبل دل از بوستان برنگیرد ز من سایه‌ئی ماند از مهر رویش گر آن مه ز خور سایبان برنگیرد…

ادامه مطلب

دل من زحمت جان برنتابد

دل من زحمت جان برنتابد که در ملکی دو سلطان برنتابد گرش همچون سگان کو برانند عنان از کوی جانان برنتابد کجا در خلوت وصلش…

ادامه مطلب

در راه قربت ما ره‌بان چه کار دارد

در راه قربت ما ره‌بان چه کار دارد در خلوت مسیحا رهبان چه کار دارد در داستان نیاید اسرار عشقبازان کانجا که قاف عشقست دستان…

ادامه مطلب

خیز تا برگ صبوحی بچمن ساز کنیم

خیز تا برگ صبوحی بچمن ساز کنیم دیدهٔ مرغ صراحی بقدح باز کنیم زاهدانرا بخروشیدن چنگ سحری از صوامع بدر میکده آواز کنیم باده از…

ادامه مطلب

خطی کز تیره شب برخور نوشتست

خطی کز تیره شب برخور نوشتست چه خطست آن که بس در خور نوشتست اگر چه در خورست آن خط ولیکن خطا کردست کان برخور…

ادامه مطلب

حریفان مست و مدهوشند و شادروان خراب از می

حریفان مست و مدهوشند و شادروان خراب از می من از بادام ساقی مست و مستان مست خواب از می چنان کز ابر نیسانی نشیند…

ادامه مطلب

چون صبا نکهت آن زلف پریشان آرد

چون صبا نکهت آن زلف پریشان آرد دل پر درد مرا مژدهٔ درمان آرد جان بشکرانه کنم پیشکش خدمت او هر نسیمی که مرا مژدهٔ…

ادامه مطلب

چو طلعت تو مرا منتهای مقصودست

چو طلعت تو مرا منتهای مقصودست بیا که عمر من این پنجروز معدودست مقیم کوی تو گشتم که آستان ایاز بنزد اهل حقیقت مقام محمودست…

ادامه مطلب

چه کسانند که در قصد دل ریش کسانند

چه کسانند که در قصد دل ریش کسانند با من خسته برآنند که از پیش برانند می‌کشند از پی خویشم که بزاری بکشندم که مرا…

ادامه مطلب

جان وطن بر در جانان چه کند گر نکند

جان وطن بر در جانان چه کند گر نکند تن خاکی طلب جان چه کند گر نکند هر گدائی که مقیم در سلطان گردد روز…

ادامه مطلب

ترکم از غمزه چو ناوک بکمان در فکند

ترکم از غمزه چو ناوک بکمان در فکند ای بسا فتنه که هر دم بجهان در فکند کمر ار نکته‌ئی از وصف میانش گویم خویشتن…

ادامه مطلب

تخت خیری بین دگر بر تختهٔ خارا زده

تخت خیری بین دگر بر تختهٔ خارا زده خیمه سلطان گل بر دامن صحرا زده دوستان در بوستان برگ صبوحی ساخته بلبلان گلبانگ بر طوطی…

ادامه مطلب

پیش عاقل نیاز چیست نماز

پیش عاقل نیاز چیست نماز نزد عاشق نماز چیست نیاز نغمه سازی بنالهٔ دلسوز صبحدم می‌زد این غزل برساز کای بدل پرده سوز شاهد روز…

ادامه مطلب

بیار باده که وقت گلست و موسم باغ

بیار باده که وقت گلست و موسم باغ ز مهر بردل پر خون لاله بنگر داغ دماغ عقل معطر کن از شمامهٔ می بود که…

ادامه مطلب

به من رسید نوید وصال دلداران

به من رسید نوید وصال دلداران چو کشته را دم عیسی و کشته را باران چه نکهتست مگر بر گذار باد بهار گشوده‌اند سر طبله‌های…

ادامه مطلب

بلبلان که رساند نسیم باغ ارم

بلبلان که رساند نسیم باغ ارم بتشنگان که دهد آب چشمهٔ زمزم مقیم در طیرانست مرغ خاطر ما بگرد کوی تو همچون کبوتران حرم مرا…

ادامه مطلب

برو ای باد بهاری بدیاری که تو دانی

برو ای باد بهاری بدیاری که تو دانی خبری بر ز من خسته بیاری که تو دانی چون گذارت بسر کوی دلارام من افتد خویش…

ادامه مطلب

بده آن راح روان بخش که در مجلس خاص

بده آن راح روان بخش که در مجلس خاص مایهٔ روح فزائی بود از روی خواص دوستان شمع شبستان و پریوش ساقی ماه خوش نغمه…

ادامه مطلب

باز چون بلبل بصد دستان ببستان آمدیم

باز چون بلبل بصد دستان ببستان آمدیم باز چون مرغان شبگیری خوش الحان آمدیم گر بدامن دوستان گل می‌برند از بوستان ما بکام دوستان با…

ادامه مطلب

این چه بویست ای صبا از مرغزار آورده‌ئی

این چه بویست ای صبا از مرغزار آورده‌ئی مرحبا کارام جان مرغ زار آورده‌ئی بهر جان بیقرار آدم خاکی نهاد نکتهی از روضهٔ دارالقرار آورده‌ئی…

ادامه مطلب

ایکه زلف سیهت برگل روی آشفتست

ایکه زلف سیهت برگل روی آشفتست زآتش روی تو آب گل سوری رفتست در دهانت سخنست ار چه بشیرین سخنی لب شکر شکنت عذر دهانت…

ادامه مطلب

ای لبت میگون و جانم می پرست

ای لبت میگون و جانم می پرست ما خراب افتاده و چشم تو مست همچو نقشت خامهٔ نقاش صنع صورتی صورت نمی‌بندد که بست دین…

ادامه مطلب

ای کفر سر زلف تو غارتگر ایمان

ای کفر سر زلف تو غارتگر ایمان جان داده بر نرگس مست تو حکیمان دست ازطلبت باز نگیرم که بشمشیر کوته نشود دست فقیران ز…

ادامه مطلب

ای شب زلفت غالیه سا وی مه رویت غالیه پوش

ای شب زلفت غالیه سا وی مه رویت غالیه پوش نرگس مستت باده پرست لعل خموشت باده فروش نافهٔ مشک از گل بگشا بدر منیر…

ادامه مطلب

ای رفته پیش چشمهٔ نوش تو آب می

ای رفته پیش چشمهٔ نوش تو آب می چشم تو مست خواب و تو مست و خراب می فرخنده روز آنکه بروی تو هر دمش…

ادامه مطلب

ای خوشا وصل یار و فصل بهار

ای خوشا وصل یار و فصل بهار نغمهٔ بلبل و گل و گلزار شب و شمع و شراب و نالهٔ چنگ لب ساقی و جام…

ادامه مطلب

ای پیک عاشقان اگر از حالم آگهی

ای پیک عاشقان اگر از حالم آگهی روشن بگو حکایت آن ماه خرگهی بگذر ز بوستان نعیم و ریاض خلد ما را ز دوستان قدیم…

ادامه مطلب

ای از شب قمرسا بر مه نقاب بسته

ای از شب قمرسا بر مه نقاب بسته پیوسته طاق خضرا برآفتاب بسته از قیر طیلسانی بر مشتری کشیده بر مهر سایبانی از مشک ناب…

ادامه مطلب

آن نه رویست مگر فتنهٔ دور قمرست

آن نه رویست مگر فتنهٔ دور قمرست وان نه زلفست و بنا گوش که شام و سحرست ز آرزوی کمرت کوه گرفتم هیهات کوه را…

ادامه مطلب

آن ترک پریچهره مگر لعبت چینست

آن ترک پریچهره مگر لعبت چینست یا ماه شب چارده بر روی زمینست در ابر سیه شعشهٔ بدر منیرست یا در شکن کاکل او نور…

ادامه مطلب

اشکست که می‌گردد در کوی تو همرازم

اشکست که می‌گردد در کوی تو همرازم و آهست که می‌آید در عشق تو دمسازم سر حلقهٔ رندان کرد آن طره طرارم دردیکش مستان کرد…

ادامه مطلب

آخر ای یار فراموش مکن یارانرا

آخر ای یار فراموش مکن یارانرا دل سرگشته بدست آر جگر خوارانرا عام را گر ندهی بار بخلوتگه خاص ز آستان از چه کنی دور…

ادامه مطلب

یا مسرع الشمال اذا تحصل الوصول

یا مسرع الشمال اذا تحصل الوصول بلغ تحیتی و سلامی کما اقول از تشنگان بادیهٔ هجر یاد کن روزی گرت بکعبهٔ قربت بود وصول یا…

ادامه مطلب

هیچکس نیست که وصل تو تمنا نکند

هیچکس نیست که وصل تو تمنا نکند یا جفا بر من دلخستهٔ شیدا نکند هر که سودای سر زلف تو دارد در سر این خیالست…

ادامه مطلب

هم عفی الله نی که ما را مرحبائی می‌زند

هم عفی الله نی که ما را مرحبائی می‌زند عارفانرا در سر اندازی صلائی می‌زند آشنایانرا ز بی خویشی نشانی می‌دهد بینوایانرا ز بی برگی…

ادامه مطلب

هر دل غمزده کان غمزه بود غمازش

هر دل غمزده کان غمزه بود غمازش هیچ شک نیست که پوشیده نماند رازش شیرگیران جهان را بنظر صید کنند آن دو آهوی پلنگ افکن…

ادامه مطلب

نفسی همدم ما باش که عالم نفسیست

نفسی همدم ما باش که عالم نفسیست کان کسی نیست که هرلحظه دلش پیش کسیست تو کجا صید من سوخته خرمن باشی که شنیدست عقابی…

ادامه مطلب

میرود آب رخ از بادهٔ گلرنگ مرا

میرود آب رخ از بادهٔ گلرنگ مرا میزند راه خرد زمزمهٔ چنگ مرا دلق از رق به می لعل گرو خواهم کرد که می لعل…

ادامه مطلب

منزل پیر مغان کوی خرابات فناست

منزل پیر مغان کوی خرابات فناست آخر ای مغبچگان راه خرابات کجاست دست در دامن رندان قلندر زده‌ایم زانک رندی و قلندر صفتی پیشه ماست…

ادامه مطلب

مقاربت نشود مرتفع ببعد منازل

مقاربت نشود مرتفع ببعد منازل که بعد در ره معنی نه مانعست و نه حائل چو هست عهد مودت میان لیلی و مجنون چه غم…

ادامه مطلب

مردیم در خمار و شرابی نیافتیم

مردیم در خمار و شرابی نیافتیم گشتیم غرق آتش وآبی نیافتیم کردیم حال خون دل از دیدگان سؤال لیکن بجز سرشک جوابی نیافتیم تا چشم…

ادامه مطلب

ماه یا جنتست یا رخسار

ماه یا جنتست یا رخسار شهد یا شکرست یا گفتار آهوان صید مردمند و دلم صید آن آهوان مردمدار کار ما با ستمگری افتاد که…

ادامه مطلب