ولیلة طال سهادی بها

ولیلة طال سهادی بها فزارنی ابلیس عندالرقاد فقال لی هل لک فی شمعة کیسة تطرد عنک السهاد قلت نعم قال و فی قحبة هندیة من…

ادامه مطلب

مژده ای دل که ز ره قافله داد آمد

مژده ای دل که ز ره قافله داد آمد نایب السلطنه با داد خداداد آمد بحر علم آمد و از گوهر تابان زد موج کوه…

ادامه مطلب

کعبه آمد در نماز ایدل سوی این کعبه رو کن

کعبه آمد در نماز ایدل سوی این کعبه رو کن آنچه اندر کعبه می جستی در اینجا جستجو کن کعبه می آید به استقبال مشتاقان…

ادامه مطلب

رنج ما بردیم و گنج ارباب دولت برده‌اند

رنج ما بردیم و گنج ارباب دولت برده‌اند خار ما خوردیم و ایشان گُل به دست آورده‌اند نی غلط گفتم که آن دزدان بی‌ناموس و…

ادامه مطلب

دانایی و تدبیر ز انفاق و کرم به

دانایی و تدبیر ز انفاق و کرم به انفاق و کرم نیز ز دینار و درم به تا نیک ببخشند و بپوشند و نیوشند دینار…

ادامه مطلب

چون پدرم باغ خلد داد به خشتی

چون پدرم باغ خلد داد به خشتی ما به بهشتی فروختیم بهشتی خاک وطن را بظلم و جور سرشتیم زانکه در او نیست مرد پاک…

ادامه مطلب

تا رخ شمس السعاده تافت در ایوان

تا رخ شمس السعاده تافت در ایوان سر زد ایوان ز راه فخر به کیوان بود شب جمعه و چهارم شعبان کاین مه تابان گشود…

ادامه مطلب

ای که گفتی ملک درویشی نه بی لشکر گرفتم

ای که گفتی ملک درویشی نه بی لشکر گرفتم با سپاه اشک و فوج آه این کشور گرفتم همت مردان راه حق ازین صد ره…

ادامه مطلب

از خاک ری در گوش جان آواز اقدس می‌رسد

از خاک ری در گوش جان آواز اقدس می‌رسد بانگ انااللهی از آن ارض مقدس می‌رسد گرچه نیارد یاد من آن لعبت آزاد من از…

ادامه مطلب

همی بنازد ملک و هی ببالد بخت

همی بنازد ملک و هی ببالد بخت بزیر سایه دارای تاج و داور تخت ملک مظفر دین شهریار ملک آرای که تخم داد پراکنده و…

ادامه مطلب

مژده ایدل که ز ره موکب شه بازآمد

مژده ایدل که ز ره موکب شه بازآمد موکب شاه جوانبخت ز ره بازآمد خسروان جمله نهادند کله بر در شاه وین ملک با سپه…

ادامه مطلب

فدای بدرو رخ ماه و زلف پر شکنش

فدای بدرو رخ ماه و زلف پر شکنش حلاوت لب شیرین ملاحت سخنش سخن چو از لب لعلش برون شود گوئی بقند و مشک و…

ادامه مطلب

دیدم میان کوچه پیر لبو فروشی

دیدم میان کوچه پیر لبو فروشی بار لبو نهاده پشت دراز گوشی می گفت گرم و داغ است شیرین لبوی قندی وافکند از این ترانه…

ادامه مطلب

در ستایش پرنس ارفع الدوله

در ستایش پرنس ارفع الدوله امروز جانرا با طرب هنگام پیوند آمده دل در نشاط آماده شد لب در شکر خنده آمده سردار دانایان زره…

ادامه مطلب

چو سیف الدوله از سلسال باقی

چو سیف الدوله از سلسال باقی ریاض احمدی را گشت ساقی حمیت ساخت با غیرت تحالف مروت کرد با همت تلاقی ترقی یافت روح علم…

ادامه مطلب

تا خاتم فیروزه مرا یار فرستاد

تا خاتم فیروزه مرا یار فرستاد فیروزیم از خاتمه کار فرستاد زین پس مه و خورشید بزنهار من آیند کان شاه مرا خاتم زنهار فرستاد…

ادامه مطلب

ای سوده برتر از عرش دیهیم سرفرازی

ای سوده برتر از عرش دیهیم سرفرازی تا چند همچو طفلان مشغول خاکبازی سرمایه ای که در عمر اندوختی بزحمت از یک کرشمه بربود ترکی…

ادامه مطلب

ابوالفتح اسکندری گفته است

ابوالفتح اسکندری گفته است کلامی بلفظ دری گفته است مپندار کز گفته آدمی است که این داستان را پری گفته است ابوالفتح اسکندری این کلام…

ادامه مطلب

هنگام جنگ عمومی در اتحاد اسلام فرماید

هنگام جنگ عمومی در اتحاد اسلام فرماید علی نمود مصفا جمال علم یقین را فکند پرده ز رخسار ناز شاهد دین را علی ز تیغ…

ادامه مطلب

مرد چو باشد به وقت کار هراسان

مرد چو باشد به وقت کار هراسان مشکل گردد ورا به دیده هر آسان عزم درست و دل قویت چو باشد کوه توانی همی بسفت…

ادامه مطلب

فاق العواهل صاحب الایوان

فاق العواهل صاحب الایوان فکانه کسری انوشروان خسرو ایران فراشت سایه بکیوان یا که انوشیروان نشسته در ایوان لاغروان فاق الملوک بفضله و سما بحکمته…

ادامه مطلب

دوش آن بت سیمین لب آمد به بالینم همی

دوش آن بت سیمین لب آمد به بالینم همی برداز نگاهی بوالعجب جان و دل و دینم همی بدرالدجی شمس الحقی در کار دادم رونقی…

ادامه مطلب

در جشن سال دوم مجلس شورای ملی

در جشن سال دوم مجلس شورای ملی مهناباد این جشن معظم مبارک باد این عید مفخم بفرزندان مرز و بوم ایران هواخواهان قانون مکرم به…

ادامه مطلب

چند قطعه ای که مرحوم ادیب الممالک درباره چین و منچوری و روس و ژاپن در مجله ادب سال سوم ه.ق و آوریل درج کرده است

چند قطعه ای که مرحوم ادیب الممالک درباره چین و منچوری و روس و ژاپن در مجله ادب سال سوم ه.ق و آوریل درج کرده…

ادامه مطلب

تا بدانی کاندرین سودا چه سود اندوختم

تا بدانی کاندرین سودا چه سود اندوختم عقل و هوش و جان خریدم دین و دل بفروختم غوره بودم عشق شهدم داد و غیرت چاشنی…

ادامه مطلب

ای ملک از همتت شد سبز چون بستان گیتی

ای ملک از همتت شد سبز چون بستان گیتی شادمان زی کز تو شد آباد شارستان گیتی گشت محکم با اساس فکرتت بنیاد عالم ماند…

ادامه مطلب

آخر ای ایرانیان ای مردمان باشرف

آخر ای ایرانیان ای مردمان باشرف از چه رو دادید اینسان ملک ایران را ز کف مر نمی خواندید ایران را همی مام وطن ای…

ادامه مطلب

هزار و سیصد و سی و سه سال کرده گذر

هزار و سیصد و سی و سه سال کرده گذر ز عام هجرت فخر انام و خیر و بشر به ناف هفته و روز ششم…

ادامه مطلب

مرثیه

مرثیه نوجوان مرا فلک خوندل ریخت در ایاغ نونهال مرا سپهر کند از بن بطرف باغ شمعی افروختم که گشت روشن از نور او جهان…

ادامه مطلب

غزل در جواب تقریظ حجة الاسلام فرماید

غزل در جواب تقریظ حجة الاسلام فرماید عجبی نیست مر آن آیت ربانی را گر کند زنده ز نو حکمت لقمانی را ای بتاریک شب…

ادامه مطلب

دوش بدرالدوله را بوس از جبین برداشتم

دوش بدرالدوله را بوس از جبین برداشتم با مژه از چهره خوی از زلف چین برداشتم دست اندر عروة الوثقای زلفش آختم وز کمند گیسویش…

ادامه مطلب

داد فرخ فر پسر را شاه تاج بخش

داد فرخ فر پسر را شاه تاج بخش آبگون تیغی ز گوهر با فروغ و با درخش نو عروسی تن ز خارا کرده رخت از…

ادامه مطلب

چکیده لعل معروق به صفحه سمنت

چکیده لعل معروق به صفحه سمنت و یا ز رشحه می سرخ گشته پیرهنت بطرف دامنت آلوده خون مگر صنما خدا نکرده گریبان گرفته خون…

ادامه مطلب

پس از فتح تهران و خلع محمد علی میرزا خطاب

پس از فتح تهران و خلع محمد علی میرزا خطاب بیا که ملت ایران حقوق خویش گرفت شبان دادگر از چنگ گرگ میش گرفت رسید…

ادامه مطلب

ای دریغا کهربا با امزیک و فیروزه نگین

ای دریغا کهربا با امزیک و فیروزه نگین آن بصافی بی نظیر و این بخوبی بی قرین آن یکی افتاد از کالسکه اندر آستان وین…

ادامه مطلب

اصطلاحات عکاسی

اصطلاحات عکاسی ای عقل دوربین تو در اولین ظهور بر کرسی ثبوت حقایق فکنده نور تاریکخانه زمی از عکس چهره ات روشن چنانکه صبح بهشت…

ادامه مطلب

نه عمر رفته دگر باره آید اندر دست

نه عمر رفته دگر باره آید اندر دست نه تیر چون ز کمان جست آید اندر شست چو عمر رفته نیاید بدست آن بهتر که…

ادامه مطلب

مختوم بنام شاه ولایت

مختوم بنام شاه ولایت ای بر فلک افراشته خرگاه ولایت وی صاحب تاج و کمر و گاه ولایت ای از تو عیان ظاهر بینای شریعت…

ادامه مطلب

شنیدم کودکی گفتا به همشاگرد خود یارب

شنیدم کودکی گفتا به همشاگرد خود یارب بمیرد این معلم کز جفایش جان ما بر لب بگفتش سودنی زین کار زیرا دیگری آید بجایش گر…

ادامه مطلب

دلم بسته در حکم و فرمان اقدس

دلم بسته در حکم و فرمان اقدس تنم خسته از درد هجران اقدس مرا دست بر سر بود خون بدامان که دستم جدا شد ز…

ادامه مطلب

خطاب به شیخ نظرعلی

خطاب به شیخ نظرعلی گر نظر علی بمن درفکند نظاره ای از پس مرگ بخشدم زندگی دوباره ای پیرو دلیل عاشقان آنکه ز نور معرفت…

ادامه مطلب

جواب نامه ام از نزد دوست دیر آمد

جواب نامه ام از نزد دوست دیر آمد دلم ز دیری آن از حیات سیر آمد بلی چگونه دلی از حیات گردد سیر که زیر…

ادامه مطلب

پرده یکسو شد و معشوقه پدیدار آمد

پرده یکسو شد و معشوقه پدیدار آمد دل در ایوان نظر از پی دیدار آمد از رخ پردگیان حرم حسن و عفاف پرده افتاد و…

ادامه مطلب

ای تاجر بی ثروت سوداگر بی مایه

ای تاجر بی ثروت سوداگر بی مایه ایوان تو بی دیوار بستان تو بی سایه بستان ترا پژمان هم سوسن و هم سنبل ایوان ترا…

ادامه مطلب

نکوهش عدلیه عصر قاجار

نکوهش عدلیه عصر قاجار باست و قاف محاکم قضیب استیناف چنان سپوخت که دیگر نه است ماند و نه ناف نشان عدل چه جوئی در…

ادامه مطلب

ماه من بر برگ سوری ازغوان ساید همی

ماه من بر برگ سوری ازغوان ساید همی وز دل سیمین صدف یاقوت تر زاید همی بسدین درجش عقیق و لعل و مرجان پرورد باده…

ادامه مطلب

شمس و قمرم سجده نمودند سحرگاه

شمس و قمرم سجده نمودند سحرگاه کی یوسف مصری تو برون آی از اینجاه می ریخت از آن شمس و قمر نجم و ثریا و…

ادامه مطلب

دلبرا عیدت خوش و فرخنده باد

دلبرا عیدت خوش و فرخنده باد لعلت از عیش و طرب در خنده باد گر زند خورشید لاف همسری با تو، از روی مهت شرمنده…

ادامه مطلب

خطاب به معشوق

خطاب به معشوق دارم سری از خیال در پیش وز درد فتاده ام به تشویش کان دلبر شوخ چشم عیار رانده است مرا ز حضرت…

ادامه مطلب

جهان مانا همه سمراد باشد

جهان مانا همه سمراد باشد تهی از پایه و بنیاد باشد همه مردم نژاد نیرو نودند همه گفتارهاشان باد باشد چو با دوشیزه هستی شدی…

ادامه مطلب