غزلیات ادیب الممالک
هنگام جنگ عمومی در اتحاد اسلام فرماید
هنگام جنگ عمومی در اتحاد اسلام فرماید علی نمود مصفا جمال علم یقین را فکند پرده ز رخسار ناز شاهد دین را علی ز تیغ…
مرد چو باشد به وقت کار هراسان
مرد چو باشد به وقت کار هراسان مشکل گردد ورا به دیده هر آسان عزم درست و دل قویت چو باشد کوه توانی همی بسفت…
فاق العواهل صاحب الایوان
فاق العواهل صاحب الایوان فکانه کسری انوشروان خسرو ایران فراشت سایه بکیوان یا که انوشیروان نشسته در ایوان لاغروان فاق الملوک بفضله و سما بحکمته…
دوش آن بت سیمین لب آمد به بالینم همی
دوش آن بت سیمین لب آمد به بالینم همی برداز نگاهی بوالعجب جان و دل و دینم همی بدرالدجی شمس الحقی در کار دادم رونقی…
در جشن سال دوم مجلس شورای ملی
در جشن سال دوم مجلس شورای ملی مهناباد این جشن معظم مبارک باد این عید مفخم بفرزندان مرز و بوم ایران هواخواهان قانون مکرم به…
چند قطعه ای که مرحوم ادیب الممالک درباره چین و منچوری و روس و ژاپن در مجله ادب سال سوم ه.ق و آوریل درج کرده است
چند قطعه ای که مرحوم ادیب الممالک درباره چین و منچوری و روس و ژاپن در مجله ادب سال سوم ه.ق و آوریل درج کرده…
تا بدانی کاندرین سودا چه سود اندوختم
تا بدانی کاندرین سودا چه سود اندوختم عقل و هوش و جان خریدم دین و دل بفروختم غوره بودم عشق شهدم داد و غیرت چاشنی…
ای ملک از همتت شد سبز چون بستان گیتی
ای ملک از همتت شد سبز چون بستان گیتی شادمان زی کز تو شد آباد شارستان گیتی گشت محکم با اساس فکرتت بنیاد عالم ماند…
آخر ای ایرانیان ای مردمان باشرف
آخر ای ایرانیان ای مردمان باشرف از چه رو دادید اینسان ملک ایران را ز کف مر نمی خواندید ایران را همی مام وطن ای…
هزار و سیصد و سی و سه سال کرده گذر
هزار و سیصد و سی و سه سال کرده گذر ز عام هجرت فخر انام و خیر و بشر به ناف هفته و روز ششم…
مرثیه
مرثیه نوجوان مرا فلک خوندل ریخت در ایاغ نونهال مرا سپهر کند از بن بطرف باغ شمعی افروختم که گشت روشن از نور او جهان…
غزل در جواب تقریظ حجة الاسلام فرماید
غزل در جواب تقریظ حجة الاسلام فرماید عجبی نیست مر آن آیت ربانی را گر کند زنده ز نو حکمت لقمانی را ای بتاریک شب…
دوش بدرالدوله را بوس از جبین برداشتم
دوش بدرالدوله را بوس از جبین برداشتم با مژه از چهره خوی از زلف چین برداشتم دست اندر عروة الوثقای زلفش آختم وز کمند گیسویش…
داد فرخ فر پسر را شاه تاج بخش
داد فرخ فر پسر را شاه تاج بخش آبگون تیغی ز گوهر با فروغ و با درخش نو عروسی تن ز خارا کرده رخت از…
چکیده لعل معروق به صفحه سمنت
چکیده لعل معروق به صفحه سمنت و یا ز رشحه می سرخ گشته پیرهنت بطرف دامنت آلوده خون مگر صنما خدا نکرده گریبان گرفته خون…
پس از فتح تهران و خلع محمد علی میرزا خطاب
پس از فتح تهران و خلع محمد علی میرزا خطاب بیا که ملت ایران حقوق خویش گرفت شبان دادگر از چنگ گرگ میش گرفت رسید…
ای دریغا کهربا با امزیک و فیروزه نگین
ای دریغا کهربا با امزیک و فیروزه نگین آن بصافی بی نظیر و این بخوبی بی قرین آن یکی افتاد از کالسکه اندر آستان وین…
اصطلاحات عکاسی
اصطلاحات عکاسی ای عقل دوربین تو در اولین ظهور بر کرسی ثبوت حقایق فکنده نور تاریکخانه زمی از عکس چهره ات روشن چنانکه صبح بهشت…
نه عمر رفته دگر باره آید اندر دست
نه عمر رفته دگر باره آید اندر دست نه تیر چون ز کمان جست آید اندر شست چو عمر رفته نیاید بدست آن بهتر که…
مختوم بنام شاه ولایت
مختوم بنام شاه ولایت ای بر فلک افراشته خرگاه ولایت وی صاحب تاج و کمر و گاه ولایت ای از تو عیان ظاهر بینای شریعت…
شنیدم کودکی گفتا به همشاگرد خود یارب
شنیدم کودکی گفتا به همشاگرد خود یارب بمیرد این معلم کز جفایش جان ما بر لب بگفتش سودنی زین کار زیرا دیگری آید بجایش گر…
دلم بسته در حکم و فرمان اقدس
دلم بسته در حکم و فرمان اقدس تنم خسته از درد هجران اقدس مرا دست بر سر بود خون بدامان که دستم جدا شد ز…
خطاب به شیخ نظرعلی
خطاب به شیخ نظرعلی گر نظر علی بمن درفکند نظاره ای از پس مرگ بخشدم زندگی دوباره ای پیرو دلیل عاشقان آنکه ز نور معرفت…
جواب نامه ام از نزد دوست دیر آمد
جواب نامه ام از نزد دوست دیر آمد دلم ز دیری آن از حیات سیر آمد بلی چگونه دلی از حیات گردد سیر که زیر…
پرده یکسو شد و معشوقه پدیدار آمد
پرده یکسو شد و معشوقه پدیدار آمد دل در ایوان نظر از پی دیدار آمد از رخ پردگیان حرم حسن و عفاف پرده افتاد و…
ای تاجر بی ثروت سوداگر بی مایه
ای تاجر بی ثروت سوداگر بی مایه ایوان تو بی دیوار بستان تو بی سایه بستان ترا پژمان هم سوسن و هم سنبل ایوان ترا…
نکوهش عدلیه عصر قاجار
نکوهش عدلیه عصر قاجار باست و قاف محاکم قضیب استیناف چنان سپوخت که دیگر نه است ماند و نه ناف نشان عدل چه جوئی در…
ماه من بر برگ سوری ازغوان ساید همی
ماه من بر برگ سوری ازغوان ساید همی وز دل سیمین صدف یاقوت تر زاید همی بسدین درجش عقیق و لعل و مرجان پرورد باده…
شمس و قمرم سجده نمودند سحرگاه
شمس و قمرم سجده نمودند سحرگاه کی یوسف مصری تو برون آی از اینجاه می ریخت از آن شمس و قمر نجم و ثریا و…
دلبرا عیدت خوش و فرخنده باد
دلبرا عیدت خوش و فرخنده باد لعلت از عیش و طرب در خنده باد گر زند خورشید لاف همسری با تو، از روی مهت شرمنده…
خطاب به معشوق
خطاب به معشوق دارم سری از خیال در پیش وز درد فتاده ام به تشویش کان دلبر شوخ چشم عیار رانده است مرا ز حضرت…
جهان مانا همه سمراد باشد
جهان مانا همه سمراد باشد تهی از پایه و بنیاد باشد همه مردم نژاد نیرو نودند همه گفتارهاشان باد باشد چو با دوشیزه هستی شدی…
بوزیر اوقاف وقت نگاشته است
بوزیر اوقاف وقت نگاشته است کارهای مملکت از قاف تا قاف ای وزیر جملگی اصلاح شد جز کار اوقاف ای وزیر این چه تحقیق است…
ای دل چو ز تن کاهی و در جان بفزائی
ای دل چو ز تن کاهی و در جان بفزائی در جلوه ز صاحبنظران هوش ربائی وربسته زنجیر سر زلف بتانی سخت است ز زنجیر…
نکوهش شورای عالی عدلیه وقت
نکوهش شورای عالی عدلیه وقت فریاد از این مشاوره عالی کز جاهلان پر، از عقلا خالی شهریست ظلم و جور در آن قاضی ملکیست جمل…
ماده تاریخ
ماده تاریخ در قعر این وحشت سرا در ساحت این خاکدان هر روز را باشد شبی هر نوبهاری را خزان آن کو ز خاک آید…
عید قربان
عید قربان بیا که عید عرب جفت شد به عید عجم رسید لشکر نوروز واضحی از پی هم دو روز فرخ توأم به یکدیگر گشتند…
دلدار بمن از همه کس بیش کند ناز
دلدار بمن از همه کس بیش کند ناز پیوسته بر این عاشق دلریش کند ناز گه بر تنم از خامه پر نوش دهد جان گه…
خطاب بمیرزا حیدر علی کمالی اصفهانی
خطاب بمیرزا حیدر علی کمالی اصفهانی ابوالکمال کمالی خدایگان سخن به پیکر قلمت جای جان کرده سخن اگر نه کلک تو طرح سخن درافکندی بر…
جواب از زبان معشوق
جواب از زبان معشوق ای یاد تو مرهم دل ریش افتاده ای از چه رو به تشویش چون قول ببندگیت دادم پیمان شکنی نباشدم کیش…
به زیر سایه شاهی که مهر از پرتوش زاید
به زیر سایه شاهی که مهر از پرتوش زاید ولی حق که بر خورشید رخت از نور بخشاید امیرالملک فرخ فر حبیب الله خان خواهد…
ای برق نژاد آهن اندام
ای برق نژاد آهن اندام مغناطیس عقول و افهام جاسوس امور شرک و توحید ناموس رموز کفر و اسلام پیغمبر ناطق جمادی انموزج داستان الهام…
نکوهش القاب بی مورد
نکوهش القاب بی مورد آفرین باد بر سروش الملک که از او عاطل است هوش الملک گر بدینسان حساب پردازد سوی گردون رود خروش الملک…
ماده تاریخ کتاب گوهر خاوری تألیف پرنس ارفع الدوله
ماده تاریخ کتاب گوهر خاوری تألیف پرنس ارفع الدوله گوهر خاوری است این دیوان که بود رشک گوهر عمان نامه ای در ضیا چو مهر…
شب ولادت فیروز شه مظفر دین
شب ولادت فیروز شه مظفر دین چو آسمان، مه و مهره و ستاره داشت زمین نشسته نیر دولت بصدر و گشته بپای وزیر و عارض…
درین چمن که هوار و به اهتراز آورد
درین چمن که هوار و به اهتراز آورد گل شکفته از آنروی دلنواز آورد غنیمتی است مرا زندگی که رضوان باز در بهشت بروی حبیب…
خطاب به انباز خویش خانم اقدس
خطاب به انباز خویش خانم اقدس در دلم جز هوای اقدس نیست و اندران باغ جای هر خس نیست غیر را ره در این سرا…
تقدیم دوست کردم قرقاول محبت
تقدیم دوست کردم قرقاول محبت کز وی شنید مغزم بوی گل محبت ای خرم آنزمانی کاندر حضور آن شه جوشد صراحی دل از غلغل محبت…
بحاجی حسین آقای ملک بر سبیل طیبت نگاشته است
بحاجی حسین آقای ملک بر سبیل طیبت نگاشته است حسینا دولتی جاوید و عمری جاودان بادت جهانرا گنجهای شایگانی رایگان بادت بکوری چشم عین الدوله…
ای پسر پادشاه کشور ایران
ای پسر پادشاه کشور ایران ای ز تو آباد خانه دل ویران معتقدم بر تو زانکه داده خدایت فر جوانان قرین دانش پیران در کف…