عاقله قریشی
در نگاهت یک دل دیوانه گم
در نگاهت یک دل دیوانه گم در لبانت جانی صد پروانه گم میروم تا از کنارت بار ها میکنم در کوچه خود خانه گم وقتی…
حجم گیسوانم را
حجم گیسوانم را دست باد ها می سپارم تا نیم نگاهت روشن کند چشمانم را نام ات را روی دفترچه خود می بوسم چشم هایت…
ترسم آن صبح
ترسم آن صبح که خورشیدطلوعی نکند نوزد هیچ نسیم نشنوم چهچه از شاخچه ی باغچه مان آسمان تار شود دلی آزار شود آسمان گریه کن…
بعد رفتنت
بعد رفتنت غروب شد تنم زیر خمپاره نگاهت پراکنده شد سنگ های پایم از پرواز افتاد نگاهت سراب بود در جنگل چشمانت گیر ماندم عاقله…
با آنکه گدازه کوهسار
با آنکه گدازه کوهسار آسمان را سیاه پوش کرده عشق من و تو قاب ماه است که بر تقویم شنی ایام خجسته را ورق میزند…
نیمه شب
نیمه شب در سکوت پله ها به جای قدم اشک میریزم توان راه رفتن را از من گرفتند سرم را لای بازوانم مخفی میکنم تا…
موهایم !
موهایم ! اقیانوس شناوری ایست به سمت تو موج هایش ، سرود عشق را زمزمه میکند باد که میوزد قایقی چشمانم غرق نگاهت میشود گیره…
کشتی
کشتی شکستهام اما دل شکسته نه غرق شدم در دریای چشمانات کنار ساحل ، لبانات نشستهام به تماشای مروارید طنین صدایت ، کوه ها را…
ظرفِ خيالِ با تو بودن را
ظرفِ خيالِ با تو بودن را كه لبريز عسل است نشكن بگذار تا دهنم را شيرين كنم بر جاده ى خيالت قدم مى زنم تا…
زنان در اسارت نمی مانند
زنان در اسارت نمی مانند مثل سیگاری تا زیر لب رسید خاک زیر پا شوند راه دانشگاه ادامه دارد! عاقله قریشی
در کنارت
در کنارت لبان ترک خورده ام زمین خشکیده را بحر میبیند ماهی های شاد بر آسمان رود خانه شناورند قلاب ها را میشکنند بر فراز…
خسته ام
خسته ام خسته از زندگی و از تکرار از امروز از دیروز خسته از آمدن فردا ها باز تکرار همین روز ها خسته از پرورش…
ترا در شعر هایم
ترا در شعر هایم به آغوش مى كشم مصرع مصرع مى بوسم دستم به تو نمى رسد عاقله قریشی
بلعیده اند
بلعیده اند پاره های نحیف تن ما را به جرم زن بودن نفس ما را نیمه گرفتند چشمان خیس ما را با درد کوک زدند…
با تو
با تو رود بزرگ در مسیر خوشبختی ام قفل کوید نوزده را میشکنم در قرنطین بی تو زردی غروب مسافر جا مانده گوشه اسکله ام…
هنوز پیراهنم
هنوز پیراهنم غرق در عطر تن توست و خورشید نگاهت بر پنجره چشمانم کنار میزنم پرده ها را روی آیینه با رژ لب نام تو…
مثل ماه ، می درخشی
مثل ماه ، می درخشی بر پنجره، چشمانم روشنی بخشیدی از لا به لای، شاخه های پوشیده از برگ نیم نگاهت جاده خیالم را ستاره…