آرزو دارم

آرزو دارم روزنی جز زخم تیرش در سرای تن مباد غیر داغ حسرتش تا بام آن روزن مباد عاشق روی بتان یا رب مبادا هیچکس…

ادامه مطلب

نسیم رضوان

نسیم رضوان چون تمام عمر نیکی کرد با تو آن کریم از بدی خود چرا ترسی تو آخر ای لئیم تو یتیمی با تو او…

ادامه مطلب

طلب آمرزش

طلب آمرزش نه چندانی گنه کارم که شرح آن توان دادن خداوندا بروی من نیاری وقت جان دادن خداوندا مرا بستان ز شیطان هوای نفس…

ادامه مطلب

درباغ رضوان

درباغ رضوان خوش آن غوغا که من خود را به پهلوی تو میدیدم توسوی خلق می دیدی ومن سوی تو می دیدم نمی دانم مرا…

ادامه مطلب

جمال یار

جمال یار ندارم گرچه آن دیده که بینم درجمال تو نیم نومید چون عمرم گذشت اندرخیال تو تو جنّت را به نیکان ده ،منِ بد…

ادامه مطلب

هرچه خواهی بطلب

هرچه خواهی بطلب سیصد و شصت نظر راتبه بنده ماست بنده را مرتبه بنگرزکجا تا به کجاست بیوفائی مکن و ازدرِ ما دور مرو زانکه…

ادامه مطلب

قلعه روحانیان

قلعه روحانیان بازکشم لشکر وتا به فلک بر روم قلعه روحانیان گیرم و برتر روم من ملک مقبلم لیک در این منزلم صفدر و بس…

ادامه مطلب

درد بی حدّ

درد بی حدّ گفتا کیی توبا ماگفتم کمین غلامت گفتا مگر تومستی گفتم بلی زجامت گفتا چه پیشه داری گفتم که عشقبازی گفتا که حالتت…

ادامه مطلب

پای دل

پای دل پای دل در کوی عشقت تا به زانو در گِل است همّتی دارید با من زانکه کاری مشکل است من ندانم کین دل…

ادامه مطلب

ناله های من

ناله های من من که هستم زنده دور از دلربای خویشتن گر برفتم می کشد بازم به جای خویشتن نه مرا در خانه کس راه…

ادامه مطلب

طعنه بدخواه

طعنه بدخواه من نمی گویم که جور روزگارم میکشد طعنه بدخواه و بد عهدی یارم میکشد دور از او بی طاقتی باشد که روزی چند…

ادامه مطلب

دل مجروح

دل مجروح ای ذکر تو را در دل ، هر دم اثری دیگر وای از تو به ملک جان دارم خبری دیگر از تیر ملامت…

ادامه مطلب

بی ماه روی تو

بی ماه روی تو هرگز مباد آنکه بهشت آرزو کنم خود را به هیچ ، بهر چه بی آبرو کنم چندین هزار جان گرا میشود…

ادامه مطلب

من محمّدیم

من محمّدیم غلام حلقه بگوش رسول ساداتم ره نجات نموده حبیب آیاتم کفایت است ز روح رسول و اولادش همیشه در دو جهان جمله مهمّاتم…

ادامه مطلب

شیوه شیرین

شیوه شیرین مراکشتی و گوئی خاک این بر باد بایدکرد چرا بردردمندی این همه بیداد باید کرد همه کس از تو دلشادند غیر از من…

ادامه مطلب

خیمه به محشر

خیمه به محشر طبل قیامت بکوفت آن ملک نفخ صور کاتب منشور ماست مالک یوم النّشور سر زلحد برزدیم خیمه به محشر زدیم بی خدا…

ادامه مطلب

بلبل شوریده

بلبل شوریده ای بلبل شوریده دیوانه توئی یا ما جویای رخ خوب جانانه توئی یا ما تو عاشق گلزاری من عاشق دیدارم در درد فراق…

ادامه مطلب

می صافی

می صافی می صافی طلب جانا که دردی کش گرانخوار است تو از ساقی نشانی گو که اینجا مست بسیار است از این سودای عشق…

ادامه مطلب

شرح عاشقی

شرح عاشقی به غیر از سایه در کویت کسی محرم نمی یابم کنون روزم سیه شد آنچنان کان هم نمی یابم چو مجنون آهوی صحرا…

ادامه مطلب

دارم امید

دارم امید تا ابد یا رب زتو من لطف ها دارم امید از تو گر امّید بُرَّم از کجا دارم امید زیستم عمر بسی چون…

ادامه مطلب

بلای ناگهان

بلای ناگهان دل ناشاد من شاید که روزی شادمان گردد ولی مشکل که آن نامهر هرگز مهربان گردد مرا گر شادی ای در دل رسد…

ادامه مطلب

من که ام!

من که ام! من کیم رسوای شهروعاشق دیوانه ای آشنا با هر غمی وز خویشتن بیگانه ای هم شوم شاد از غمش کو در دلم…

ادامه مطلب

شرح جور یار

شرح جور یار نمی دانم که او تا کی پی آزار خواهد شد نگوید این دلم آخر از او بیزار خواهد شد بدین خو چندروزی…

ادامه مطلب

خانه عشق

خانه عشق کی بود آیا که بنمائی جمال با کمال زنده گردند ماهیان مرده از آب زلال درقیاما حشر را حاجت به نفخ صور نیست…

ادامه مطلب

بی وفا

بی وفا بی وفا یارا چنین تا کی جفا کاری کنی نیست وقت آنکه به یک خنده وفاداری کنی؟ این چه قسمت باشد ای بی…

ادامه مطلب