ببین!

ببین! از لابلای زخم‌هایم چشم روئیده‌است از این دست گرسنه خوشه‌های خشم روئیده‌است دهان‌های پر از خونم لبالب جیغ شد جان را صداهایم زنانه می‌دود…

ادامه مطلب