من نمی‌دانم که‌ام در بارگاه کبریا

من نمی‌دانم که‌ام در بارگاه کبریا حلقهٔ بیرون دربیدل خطابم می‌کند حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

می‌شنیدم پیش ازین بیدل نوای قدسیان

می‌شنیدم پیش ازین بیدل نوای قدسیان این زمان محو کلام حیرت انشای توام حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

ناله‌ام داغ شد از بی ‌اثریها بیدل

ناله‌ام داغ شد از بی ‌اثریها بیدل تیغ چون منفعل افتاد سپر می‌بندد حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نجات می‌طلبی خامشی‌گزین بیدل

نجات می‌طلبی خامشی‌گزین بیدل که درطریق سلامت خموشی استاد است حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

ندامت نیست غافل از کمین هیچکس بیدل

ندامت نیست غافل از کمین هیچکس بیدل به هر دستی که عبرت وارسد دست مگس دارد حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نشان مردمی بیدل چه جویی از سیه‌چشمان

نشان مردمی بیدل چه جویی از سیه‌چشمان وفا کن پیشه و زین قوم آیین جفا بنگر حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نفس هردم ز قصر عمر خشتی می‌کند بیدل

نفس هردم ز قصر عمر خشتی می‌کند بیدل پی تعمیر این ویرانه معمار اینچنین باید حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نگه موج خون گشت در چشم بیدل

نگه موج خون گشت در چشم بیدل چه رنگ است یارب گل آرزویش حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نوای ‌قمری و بلبل مکرر شد درین‌ گلشن

نوای ‌قمری و بلبل مکرر شد درین‌ گلشن تو اکنون ناله‌ کن بیدل که آهنگت اثر دارد حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نیست باکم بیدل از درد خمار عافیت

نیست باکم بیدل از درد خمار عافیت صندلی در پرده دارد دست بر هم سوده‌ام حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نیست دمی‌که شانه‌وار در خم فکر زلف یار

نیست دمی‌که شانه‌وار در خم فکر زلف یار بیدل سینه‌چاک من سیر ختن نمی‌کند حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

هجوم نشئهٔ دردم مپرس از عشرتم بیدل

هجوم نشئهٔ دردم مپرس از عشرتم بیدل چو مینا خون ز دل می‌‌ریزم و عرض نفس دارم حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

هرچه‌گوبی بیدل از نقص وکمال آگاه باش

هرچه‌گوبی بیدل از نقص وکمال آگاه باش معنی از وضع عبارت رطب و یابس می‌شود حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

هزار آیینه‌ گل‌ کرد از گشاد چشم من بیدل

هزار آیینه‌ گل‌ کرد از گشاد چشم من بیدل به این صفر تحیر واحدی را بی‌عدد کردم حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

همدوش سایه رفتم تا خاک آستانش

همدوش سایه رفتم تا خاک آستانش از بخت تیره بیدل زین بیشتر چه خواهم حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

هوش‌کو بیدل‌که اسرار ازل فهمدکسی

هوش‌کو بیدل‌که اسرار ازل فهمدکسی هرکه جز بی‌پردگی پیداست‌کم بی‌پرده است حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

وحشتم فال‌گرفتاریست بیدل همچو موج

وحشتم فال‌گرفتاریست بیدل همچو موج نیست بی‌ایجاد دام از خود رمیدنهای من حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

یأس من امتحان نمی‌خواهد

یأس من امتحان نمی‌خواهد بیدلم عبرت خدا دادم حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب