سید عادل شاه زائر
یاد آن دلبـــر نـــــازپــــرور دُردانــــه
یاد آن دلبـــر نـــــازپــــرور دُردانــــه، بخیر از ســفر باز چو آید مهِ من، خـــــانه، بـخیر چاشت و شب آشک و شوربای غزل قربانش عصریه میوه…
من از وادئ لبخنـــد و تبـــسم بر نمی گردم
من از وادئ لبخنـــد و تبـــسم بر نمی گردم ولو سلطان غم آرد تمام لـــــــــشکر خود را. سید عادل شاه زائر
روزی
روزی خورشید صلح بیشک ســـر می زند روزی صد در صد این مــسافر در می زند روزی از بام آرزوی ماهم یقیــــــــــــــــن دارم خیلی کبوتر…
باز دل گشته مبتـــــلای تو باز
باز دل گشته مبتـــــلای تو باز همچنان می تپد برای تو باز می روی لحظه یی بایست که من هر چه دارم کنم فدای تو…
کار امروزت اگر باز به فردا مانده
کار امروزت اگر باز به فردا مانده می شوی، باشی اگر چند توانا، مانده می دوم از پئ سرویس مراد دل خود چون هنرمندی که…
خبر باشی
خبر باشی شب آمدی که ستاره شوی، قمر باشی در آسمان بدرخشی و تا سحـــر باشی چه زود صبح شد و وعده فراق رسید نمی…
گل نرگس
گل نرگس ای به راهت دیدهٔ مــــا روز و شــب در انتظار وی ز یادت کودک دلــــهای ما یــــابد قــــــرار دیدهٔ ما را به دیدارت…
بِنْوِیس حال ما و مـــــکـرر نوشــــته کن
بِنْوِیس حال ما و مـــــکـرر نوشــــته کن از دردِ ملت و غمِ کــشور نوشـــــته کن (جان پدر کجاستی؟) لطفــــاً پیــامکی سطری بـــرای خـــاطر مـادر نوشته…
ناکسان تا چند بر ما ظلم و بیداد میکنند
ناکسان تا چند بر ما ظلم و بیداد میکنند پیروی از مکتب فرعون و شدّاد میکنند در اِزای مشتی کاغذ ملتی را دردمند با تأسف،…