قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

تاريخ، سير خود را بر زندگي مردان بزرگ بنا نموده است. (توماس كارلايل)

كسي كه به ديگران بها مي دهد، قادر است آنها را به سطح كاملاً جديدي ارتقا دهد. (جان ماكسول)

صلح ناحق بهتر از جنگ بر حق است. (ميكل آنژ)

تاسف خوردن، جبران قرض را نمي كند. (مثل آمريكايي)

كسي كه بر خويشتن فرمانروا نيست، نمي تواند فرمانده هيچ كس باشد. (نامشخص)

طبيعت بيماري را درمان مي كند و دارو بيمار را سرگرم مي سازد. (نامشخص)

تپه ها با حركت باد تغيير شكل مي دهند، اما صحرا هميشه همان كه بوده مي ماند. (پائولو كوئيلو)

كسي كه از مشاهده كارهاي نيك ديگران لذت نمي برد، از انجام كارهاي نيك حقيقي ناتوان است. (لاواتر)

طبيعي‌ترين زيبايي در دنيا، راستگويي و حقيقت معنوي است. (نامشخص)

تجربه مدرسه اي است كه دانش آموزان خود را با بهايي گران بار مي آورد. (بنجامين فرانكلين)

كسي كه بخشش مي كند، زماني به نشاط حقيقي دست مي يابد كه پس از جستجوي فراوان نيازمندي را پيدا كند كه عطاي وي را…

عادت، دستان ما را هوشمندتر و هوش ما را بي دست و پاتر مي سازد. (نيچه)

تجليل، آخرين شوري است كه حكما از آن صرفنظر مي كنند. (نامشخص)

كسي كه از چيزهاي كوچك خشنود نيست، از هيچ چيز خشنود نخواهد شد. (نامشخص)

عاشق شدن، آشكارا با انجام وظايف آدمي يا انجام آنچه كه خردمندانه يا منطقي است، ديگرگون است. (آبراهام مازلو)

تداعي، در ادراك ما از زيبايي سهم كلي دارد. (اريك نيوتن)

كسي خواهد بود كه بتواند حق ات را بدهد؟ پس حق ات را بگير. (نيچه)

عاقل آنچه را نمي داند، نمي گويد و نادان نمي داند كه چه مي گويد. (مثل تركي)

ترس از جدايي، جدايي به بار مي آورد. (ارد بزرگ)

كساني كه كاري نمي‌كنند، خواهي نخواهي مرتكب هيچ اشتباهي هم نمي‌شوند و هيچ چيزي هم ياد نمي‌گيرند. (پرمودا باترا)

عشق، “ما” مي‌آفريند، بي‌آنكه “من” را نابود كند. (لئوبوسكاليا)

ترس، كُشنده‌تر از مرگ است. (نامشخص)

كساني كه خودشان را مي‌شناسند، ديگر نادان نيستند؛ آنان در آستانه‌ي خردمندي قرار دارند. (نامشخص)

عشق، امر بسيار كوچكي‌ست، نبايد راز بزرگي از آن ساخت. (كريستين بوبن)

تسلط بر طبيعت تنها شرط نيك بختي انسان نيست، چنان كه تنها هدف كوشش هاي تمدن هم نيست، اما نمي توان بي ارزش بودن پيشرفت…

كساني كه راهنمايي هاي خيرخواهانه را به رايگان نمي پذيرند، در نهايت ناگزير خواهند شد ندامت را به بهايي گزاف بخرند. (لرد آويبوري)

عشق بادوام، بزرگترين پاداشي‌ست كه در ازاي شكيبايي، از آن بهره‌مند مي‌شويم. (لئوبوسكاليا)

تصور آدمي هرگز در هنر گم نمي شود. (نامشخص)

كساني كه بيش از اندازه فكر مي كنند، تهي از اراده و تصميم اند. (ناپلئون بناپارت)

عشق به مراتب بزرگتر و فراتر از جاذبه ي فيزيكي و جسماني اي است كه نسبت به شخص ديگري در خود احساس مي كنيم. عشق…

تعصب در دانش و فلسفه مانند هر تعصب ديگر نشانه ي خامي و بي مايگي است و هميشه به زيان حقيقت تمام مي شود. (ابوعلي…

كس به سبب پُر سخني، پشتيبان قانون نيست. اگر كسي اندك آموزد، ولي به چشم سر، قانون را بيند و هرگز آن را به فراموشي…

عشق، پايدارترين قدرت جهان است. (مارتين لوتركينگ)

تغيير هويت، از شادترين، جادويي ترين و رهاننده ترين تجربه هاي زندگي است. (آنتوني رابينز)

كتابها و آثاري كه بزرگي و شكوه زندگي را گسترش مي دهند، بسيار كمياب اند و تنها نام دارنده ي اثر را بر جلد كتاب،…

عشق تند درماني ندارد و هر دوايي آن را شديدتر و تندتر از پيش خواهد كرد. (گوته)

تفريح، همانا خوشبختي كساني است كه قادر به تفكر نيستند. (الكساندر پوپ)

كاميابي، يعني پيشروي به سوي هر آنچه كه مي انديشي مهم است. (اسپنسر جانسون)

عشق حادثه اي است. (نامشخص)

تكامل و حركت، مبنا و پيش فرض كل وجود است. (نامشخص)

كتاب، ركن بزرگ نيك بختي انسان است. (فردريك كبير)

عشق، دروازه ي دنيايي كاملاً متفاوت را به روي تو مي گشايد. بدون عشق در دنياي محدود عقل محصور خواهي ماند. (اشو)

تلاش هاي سياسي براي جوانان، مردابي مرگبار است. (ارد بزرگ)

كاميابي فقط از آن كساني نيست كه در خانواده‌هاي توانگر به دنيا آمده‌اند و هيچ مشكلي ندارند يا بر ديگران برتري دارند. (جك كانفيلد)

عشق راستين آن است كه بي‌انديشه‌ي سود بيشتر، خواهان بخشيدن به ديگري باشيم. (لئوبوسكاليا)

تله پاتي و روش هاي گوناگون آن، به گونه اي كه برخي مي انديشند، شعبده بازي و كلك نيست؛ بلكه يك نيروي بزرگ ذاتي است…

كالسكه شانس هميشه به سر منزل مقصود نمي رسد. (مثل ايتاليائي)

عشق، روشنايي راه زندگي است. (تاگور)

تمام حقايق سه مرحله را پشت سر گذاشته اند: اول، مورد تمسخر قرار گرفته اند. دوم، به شدت با آنها مخالفت شده است و سوم،…

كاري پسنديده است كه از آن احساس لذت كنيم و نيازهاي رواني ما را بهيود بخشد و اين امر، هرگز ارتباطي به ميزان دريافت مادي…