قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

تصويري كه نقاش، تنها از روي عشق (به هنرش) مي آفريند، بزرگترين شاهكار او به شمار مي رود. (فلورانس اسكاول شين)

كردار ناپسند خويش را با دارايي زياد هم نمي تواني پنهان سازي. (ارد بزرگ)

عشق بورزيد، دوست داشته باشيد، ببخشيد و از خودتان مايه بگذاريد. (آنتوني رابينز)

تعهدات [=پيمان‌ها]، زماني ارزش دارند كه اجرا گردند. (جيم رآن)

كساني را خود ساخته مي گويند كه از فرصت هاي مناسب زندگي، كمال استفاده را مي برند. (نامشخص)

عشق، تا زماني كه دَم مي‌زنيم، به زندگي خود ادامه مي‌دهد. (لئوبوسكاليا)

تفاوت بين كاميابي و شكست، بيشتر، تفاوت بين پايبندي كامل و تلاش نه چندان جدي است. (زيگ زيگلار)

كدام ملت از همه با سعادت تر است؟ ملتي كه داراي قانون باشد، از آن سعادتمندتر؟ ملتي كه قانون آن جريان دارد، از آن باسعادت…

عشق، جوهر زندگي و هدف بنيادين آن است. (لارنت گرنيير)

تقوا، سرآمد صفت هاي پسنديده است. (لقمان)

كتاب بر دنياي تمدن فرمانروايي مي كند. (فرانسوا ولتر)

عشق، خطري است در كمين تنهاترين كس، عشق به هر چيزي كه زنده باشد و بس! براستي؛ خنده آور است جنون و فروتني من در…

تلاش براي سلامت رواني، تلاش براي آرامش معنوي و هماهنگي اجتماعي نيز هست. (آبراهام مازلو)

كاميابي از آنِ كساني‌ست كه از مبارزه با خارها نمي‌هراسند. (كيم وو چونگ)

عشق را در دل نگه دار؛ زندگي بدون آن همچون باغي‌ست بي‌بهره از آفتاب كه گل‌هاي آن، همه پژمرده باشند. (اسكار وايلد)

تلاش‌هاي ترديدآميز، هرگز هيچ‌كس را به اوج نرسانده است. (كيم وو چونگ)

كاش در دنيا سه چيز وجود نداشت: غرور، عشق و دروغ؛ آن وقت كسي از روي غرور براي عشق دروغ نمي گفت. (نامشخص)

عشق راستين، گرفتني نيست، به دست آوردني‌ست. (لئوبوسكاليا)

تمام پيشرفت هاي جهانگير خود را مديون انديشه منظم و يادداشت برداري دقيق هستم. (توماس اديسون)

كامروايي و پول، براي شما دوست مي‌آورد، ولي دشواري‌ها، آنها را مي‌آزمايد. (پرمودا باترا)

عشق، سبُك‌سر نيست؛ روي ناخوشايند زندگي را هم مي‌بيند، ولي به سبب پايندگي خود، منفي‌بيني را سرمنزل نهايي خود نمي‌شمارد. (لئوبوسكاليا)

تمام محدوديت هايي كه داريد آنهايي هستند كه خودتان براي خود ايجاد كرده ايد. (آنتوني رابينز)

كاري كه تنها سود شخصي در آن منظور شده باشد، شرافتمندانه نيست. (لئو نيكولايويچ تولستوي)

عشق عبارت است از وجود يك روح در دو كالبد؛ عاملي است كه دو تن را مبدل به فرشته واحدي مي كند. (ويكتور هوگو)

تمدن، تربيت نهفته در طبيعت است. (فرناندو پسوا)

كارهاي بزرگ را همه دور از بازار و نام آوري كرده اند. پايه گذاران ارزشهاي نو هميشه دور از بازار و نام آوري زيسته اند….

عشق، كور نيست؛ عشق، توانايي‌ها را مي‌بيند، نه ناتواني‌ها را؛ و با ديدن توانايي‌ها، ديگر تمايلي به ديدن ناتواني‌ها ندارد. (نامشخص)

تنبلي آنقدر آهسته راه مي رود كه فقر و خواري براي رسيدن به آن دچار مشكل نمي شوند. (بنجامين فرانكلين)

كار نكردن و ديگران را براي خود به كار واداشتن، مايه ي افتخار و غرور آدمي نيست. (جواهر لعل نهرو)

عشق، مغناطيسي است كه ما را به مبدأ خود جذب مي كند. (باربارا دي آنجليس)

تنها آرامش و سكوت، سرچشمه ي نيروي ابدي و جاويد است. (داستايوسكي)

كار جهان بر اين مدار است كه گويي تمام آدميان، چشم بر رفتار هر يك از افراد دوخته اند و روش خود را طبق رفتار…

عشق نياز به تجزيه كننده ندارد، بلكه براي بيان نيازمند شاعر است. (آندره موروا)

تنها با از خودگذشتگي براي ديگر آدميان مي توان جاودانه شد. (ارد بزرگ)

كار كردن بدون رعايت اصول اخلاقي به فساد و تباهي مي انجامد. (كن بلانچارد)

عشق همچون راستي است؛ گاه پيروز مي‌شود و گاه آسيب مي‌رساند. (نامشخص)

تنها با دانش راستين و رشد و پختگي كامل است كه مي‌توان در جهان كاستي به رشد و بالندگي رسيد. (آبراهام مازلو)

هر اندازه خوب باشيد، مي توانيد خوبتر از اين هم بشويد، به شرط آنكه از جان و دل، آن را بخواهيد. (نامشخص)

عشق ورزيدن به انسان‌هايي كه دوست‌شان نداريم، مي‌تواند سبب دگرگوني هر دو نفر شود. (ران كافمن)

تنها تفاوتي كه بين هوس و يك عشق جاويدان وجود دارد اين است كه هوس، از يك عشق جاويدان با دوامتر است. (نامشخص)

هر امري كه روشن شده باشد، ديگر براي ما جذاب نيست. (نيچه)

عشق يعني ترس از دست دادن تو. (مثل ايتاليائي)

تنها در فرداي روز صلح است كه جنگ حقيقي ملتها آغاز مي گردد. اين جنگها كه به صورت جنگ هاي اقتصادي، صنعتي و اجتماعي خودنمايي…

هدفمند بودن يعني اينكه در هر لحظه و در هر روز، كار درستي انجام دهيم. (جان ماكسول)

عظمت خداي هر كس به اندازه بزرگي مغز اوست و به بيان ديگر، بزرگي خداوند به قدر شايستگي ماست. (موريس مترلينگ)

تنها راه كامياب بودن، آن است كه خود را پنهان نكنيم و از دست دشواري‌ها نگريزيم. (آنتوني رابينز)

هدف بدون رسالت، ما را به جايگاه بلند مرتبه اي نمي رساند. (كن بلانچارد)

علت بدبختي و بيچارگي ما داشتن فرصتهاي زيادي است كه صرف انديشيدن درباره خوشبختي و بدبختي مي گردد. (جرج برنارد شاو)

تنها زماني مي توانيد چيزي را كه ريشه هاي ژرف در فرهنگ شما دارد به روشني ببينيد كه آن چيز در حال دور شدن از…

هدف نهايي از آموزش و پرورش، آموختن روش درست بهره گيري از اوقات فراغت است. (ارسطو)