قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

اگر شخصي وقت خود را به روش علمي و كاملاً بيطرفانه و بي غرض صرف به دست آوردن حقيقت كند نگرانيش در اثر اطلاع يافتن…

اگر شما با كمي نوآوري و روياپردازي به سوي كاميابي گام برداريد، هر گام آن، براي شما شادي‌آور خواهد بود. (پرمودا باترا)

اگر طبيعت، زيبايي را توليد مي كند، مسلماً از آن جهت نيست كه زيبايي در نفس خود چيزي خواستني است، بلكه بدان سبب است كه…

اگر فردي، بذر خوبي بكارد، ثمره‌ي خوبي هم برداشت مي‌كند. (جيم رآن)

اگر قرار است انسان روزي تعادل روحي خود را از دست بدهد و بشكند، بهتر آن است كه اين امر در جواني صورت پذيرد؛ چرا…

اگر كامروا نشويد، زندگي، خود به خود و به ميزان كافي، شما را دچار رنج خواهد ساخت و نيازي نيست كه با ايجاد قوانين سخت،…

اگر كسي به كار معيني دست بزند، اما در ژرفناي وجود خود خواهان چيز ديگري باشد، به خوشبختي و رضايت خاطر نخواهد رسيد. (آنتوني رابينز)

اگر كسي، زنداني هميشگي گذشته ي خود نبوده باشد، براي هميشه رنگي از تبار و دودمان خويش بازگو خواهد كرد. (كريستين بوبن)

اگر گام در معبدي نهادي تا اوج فروتني و هراس خود را نشان دهي، براي هميشه برتري كسي را نسبت به كس ديگر نخواهي يافت….

اگر ما بخواهيم اندكي بدانيم چه چيزي نيستيم بايد بدانيم چگونه خويشتن را براي مدتي فراموش كنيم. (نيچه)

اگر مجبور نبوديم در راه شناخت بر بسياري از شرم ها چيره شويم، كشش آن بسيار اندك بود. (نيچه)

اگر مردم مي‌دانستند كه براي كسب مهارتم چه اندازه سخت كار كرده‌ام، ديگر هرگز برايشان شگفت‌آور نبود. (نامشخص)

اگر مي بايست من از ميان سيصد شعر حماسي يك جمله را برگزينم كه تمام آموزشهايم را در بر داشته باشد، اين جمله را بر…

اگر مي خواهي كسي را فقط يك روز سير كني به او ماهي بده، اما اگر مي خواهي او را يك عمر سير كني به…

اگر مي خواهيد در زندگي، احساس خوبي داشته باشيد، خوش و كامروا باشيد و زندگي تان معنايي [ =چَمي ] داشته باشد، بايد چيزي بر…

اگر مي خواهيد مهار دل خويش را در دست داشته باشيد، افسار را به دست مال و منال خود ندهيد. (ريچارد فوستر)

اگر مي‌خواهيد به هدفي والا برسيد، بايد از فرصت‌ها بهره بگيريد. (نامشخص)

اگر نان بپزيد، ولي لذتي نيابيد، به راستي، نان تلخي پخته‌ايد كه تنها نيمي از گرسنگي انسان را فرو مي‌نشاند. (جبران خليل جبران)

اگر نسبت به خود، زياد سخت گير باشيد، بي گمان، نسبت به ديگران نيز سخت گير خواهيد بود. (آنتوني رابينز)

اگر نمي تواني دوست پيدا كني، براي خود دشمن نتراش. (مثل يوناني)

اگر هر چيزي را يك بار تجربه كنيد، بهتر از آن است كه هرگز آن را تجربه نكنيد؛ چون هر چيزي را بايد تجربه كنيد…

اگر همه ي آرزوها برآورده مي شد، هيچ اثر هنري و ادبي به وجود نمي آمد! (نامشخص)

اگر وجدان پاكي داري، پس چرا غصه مي خوري؟ چرا كه چيزي كم نداري. (مثل هندي)

اگر يكي از شما بخواهد با نام دادگري بر درخت بدي تيشه زند، در آغاز بايد نگاهي به ريشه‌ي آن بيندازد. (جبران خليل جبران)

الماس، نتيجه ي فشار بيش از حد است. فشار كمتر، بلور و كمتر از آن، زغال سنگ پديد مي آورد. اگر باز هم فشار كمتر…

امروز آدمي ناگزير به ديروز تبديل خواهد شد، اما امكان دارد فرداي شما هرگز امروز نشود. (ژان پل سارتر)

امكان دارد گاو سياه باشد، ولي شيرش سفيد است. (مثل روسي)

امور مهمه هرگز به دور از خطر نيست و چنان كه مي‌گويند، دشواري، شرط هر چيز زيباست. (افلاطون)

آموزگاران در را باز مي کنند، اما اين تويي که بايد وارد شوي. (گاليله)

اميد و آرزو آخرين چيزي است كه دست از گريبان بشر برمي دارد. (ژان ژاك روسو)

آن دگرگوني‌هايي را كه دلتان مي‌خواهد در دنيا ببينيد، نخست از خودتان آغاز كنيد. (گاندي)

آن كس كه استعداد دشوار همدردي ( احساس مشترك ) را دارا نيست، به سردي رفتار ديگران را محكوم مي كند. (ميلان كوندرا)

آن كس كه خويشتن را تحقير مي كند، در مقام تحقيرگر به خويشتن احترام مي گذارد. (نيچه)

آن كس متجدد [ =نوگرديده ] است كه خود را متجدد بنامد و همچون متجدد پذيرفته شود. (ميلان كوندرا)

آن كه اينجا ياراي خنديدنش نيست، نبايد بخواند! زيرا “موجود فرومايه اي” در جانش است كه نمي خنداندش! (نيچه)

آن كه چهار حس ظريف تر هنر را ندارد، مي كوشد همه چيز را با زمخت ترين حس پنجم خود دريابد؛ اين است حس دراماتيك!…

آن كه دروغي مي گويد، نمي داند كه چه كار دشواري انجام مي دهد؛ زيرا مي بايست بيست دروغ ديگر نيز در ادامه آن دروغ…

آن كه مدام از كمبودها و ناراستي هاي زندگي خويش سخن مي گويد، دوست خوبي براي تو نخواهد بود. (ارد بزرگ)

آن گونه از دگرگوني را كه دوست داريد در ديگران ببينيد، در خودتان ايجاد كنيد. (گاندي)

آنان كه از رسيدن به ريشه ها هراس دارند، در روزمرگي دست و پا مي زنند. (ارد بزرگ)

آنان كه عشق خود را آشكار نكنند معشوق نخواهند بود. (ويليام شكسپير)

آنجا كه بيم و هراس سايه افكنده، شادي را راه نيست. (اپيكور)

آنجا كه قدرت قدم مي گذارد، قانون ضعيف خواهد شد. (ناپلئون بناپارت)

آنچه آدمي را سست عنصر مي سازد، عمل گريز يا تسليم است. (ژان پل سارتر)

آنچه بر حسب ضرورت روي مي دهد، آنچه كه انتظارش مي رود و روزانه تكرار مي شود، چيزي ساكت و خاموش است؛ تنها اتفاق سخنگو…

آنچه حقيقي است عقلاني است و آنچه عقلاني است حقيقي است. (گئورگ ويلهلم فريدريش هگل)

آنچه ذهن را از وابستگي رها مي كند، ديدن كل ساختار و طبيعت برانگيختن و وابستگي است و ديدن اينكه چگونه آن وابستگي، ذهن را…

آنچه را كه داريد، خردمندانه به كار گيريد، تا راه را براي دارايي هرچه بيشتر بگشاييد. (فلورانس اسكاول شين)

آنچه را مي‌خواهيد، به گونه‌اي مجسم كنيد كه گويي هم اكنون آن را داريد. (جك كانفيلد)

آنچه فرزند درباره ي پدر مي انديشد مهم نيست؛ چگونه پدر بودن مهم است. (گوته)