قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)
احساسي كه با خرد همراه – سخنان طلایی بزرگان
احساسي كه با خرد همراه نباشد، فقط سبب هرج و مرج و ناآرامي خواهد بود و بس. (لئوبوسكاليا)
آخرين آزادي ما انسانها – سخنان طلایی بزرگان
آخرين آزادي ما انسانها اين است كه نگرش خود را در هر شرايطي خود انتخاب كنيم. (ويكتور فرانكل)
اداره ي زندگي همچون – سخنان طلایی بزرگان
اداره ي زندگي، همچون اداره ي حركت و كنترل يك ماشين سواري است. راننده ي باتجربه، هنگام رانندگي، كمتر پشت سر خود را نگاه مي…
آدم بايد كلاهش را پيش – سخنان طلایی بزرگان
آدم بايد كلاهش را پيش خودش قاضي كند. (مثل ايراني)
آدم خودبين چاره اي جز – سخنان طلایی بزرگان
آدم خودبين، چاره اي جز فرود آمدن ندارد. (ارد بزرگ)
آدم نمي تواند همه چيز را – سخنان طلایی بزرگان
آدم نمي تواند همه چيز را با هم داشته باشد. (جان اشتاين بك)
آدمي از بخت و اقبال بت – سخنان طلایی بزرگان
آدمي از بخت و اقبال، بت ساخته است تا بي قيدي و بي توجهي خود را توجيه كند. (نامشخص)
آدمي به كار كمتر گرايش – سخنان طلایی بزرگان
آدمي به كار كمتر گرايش دارد تا به امكانات ديگر خشنود شدن. بيشتر انسانها به اجبار كار مي كنند و اين فرار طبيعي از كار…
آدمي كه درست و حسابي عشق – سخنان طلایی بزرگان
آدمي كه درست و حسابي عشق ميورزد و عشقش بيدوام نيست، آموخته است زمانهاي پريشاني را هم مانند زمانهاي سرشار از شادي بپذيرد. (لئوبوسكاليا)
آدمي وقتي كه فكر و – سخنان طلایی بزرگان
آدمي وقتي كه فكر و انديشه خود را در مورد اشيا و اشخاص تغيير بدهد مي بيند كه آن اشيا و اشخاص هم نسبت به…
اراده محكم و متين كه – سخنان طلایی بزرگان
اراده محكم و متين كه بخواهد به هر كس آنچه سزاوار اوست بدهد، عدالت نام دارد. (نامشخص)
آرامش تنها از آرامش نشات – سخنان طلایی بزرگان
آرامش تنها از آرامش نشات مي گيرد. (فرناندو پسوا)
ارتباط هميشگي بين هدف و – سخنان طلایی بزرگان
ارتباط هميشگي بين هدف و وسيله، درست مانند ارتباط درخت با دانهي آن است. (گاندي)
ارزش حقيقي آن است كه پس – سخنان طلایی بزرگان
ارزش حقيقي آن است كه پس از مرگ نيز همچنان پابرجا بماند. (الكسيس كارل)
ارزشها را نبايد آفريد – سخنان طلایی بزرگان
ارزشها را نبايد آفريد، ساخت يا به وجود آورد، بلكه بايد آنها را يافت؛ يعني بايد آشكار يا كشفشان كرد. (آبراهام مازلو)
آرزوها زاده ي تصادف – سخنان طلایی بزرگان
آرزوها زاده ي تصادف نيستند؛ آنها از راه عادت در انسان تكوين مي يابند. (اريك نيوتن)
آرمان را نمي توان قرض – سخنان طلایی بزرگان
آرمان را نمي توان قرض گرفت، خريد يا گدايي كرد، بلكه بايد از درون انسان بجوشد و بالا بيابد. (جان ماكسول)
از اشتباهات خود شرمنده – سخنان طلایی بزرگان
از اشتباهات خود شرمنده نشويد و آن را جرم ندانيد. (كنفسيوس)
از آنچه به آساني به دست – سخنان طلایی بزرگان
از آنچه به آساني به دست آمده، بد نگهداري مي شود. (مثل آلماني)
از اين و آن پيروي نكنيد – سخنان طلایی بزرگان
از اين و آن پيروي نكنيد؛ بكوشيد تا هويت خودتان را بيابيد. (وزيري)
از بين ده زن نه زن پيش – سخنان طلایی بزرگان
از بين ده زن، نه زن پيش از به کار بردن تازيانه، آن را از دست مردان مي گيرند. (برتراند راسل)
از تيز ترين چاقو هم اگر – سخنان طلایی بزرگان
از تيز ترين چاقو هم اگر استفاده نشود، كند مي گردد. (ويليام شكسپير)
از خودگذشتگي ساده نيست – سخنان طلایی بزرگان
از خودگذشتگي ساده نيست، اما ضرورت دارد. (جان ماكسول)
از ديده ي هنر هيچ چيزي – سخنان طلایی بزرگان
از ديده ي هنر، هيچ چيزي زشت نيست. (ويكتور هوگو)
از زندگي نترسيد باور – سخنان طلایی بزرگان
از زندگي نترسيد، باور داشته باشيد، زندگي ارزش زيستن را دارد و باورتان در آفرينش اين حقيقت به شما كمك خواهد كرد. (ويليام جيمز)
از عجايب روزگار اين است – سخنان طلایی بزرگان
از عجايب روزگار اين است كه زن در عين زيبايي، وفادار هم باشد. (اسكار وايلد)
از مخفيگاه درون خود – سخنان طلایی بزرگان
از مخفيگاه درون خود بيرون بياييد و با بيباكي به ميدان زندگي برويد تا دشواريها و ترسها را تجربه و با آنها مبارزه كنيد. (استيو…
با زن فرزانه و شرمگين – سخنان طلایی بزرگان
با زن فرزانه و شرمگين عروسي کن و او را دوست بدار وخود براي خود زن انتخاب کن وزن ديگري را فريب مده تا روانت…
با عاشق شدن است كه – سخنان طلایی بزرگان
با عاشق شدن است كه ژرفترين شادي، آرامش و امنيت ممكن را تجربه ميكنيم و به ژرفترين وجه درمييابيم كه يكي بودن، چه اندازه شگفتآور…
با كمي مبارزه قادريم آن – سخنان طلایی بزرگان
با كمي مبارزه قادريم آن چيزهايي را كه شر ناميده مي شوند تبديل به خير كنيم. (ويليام جيمز)
با مرگ يك انسان دنياي – سخنان طلایی بزرگان
با مرگ يك انسان، دنياي ناشناسي با او ميميرد. (آنتوان دوسنت اگزوپري)
با هم كار كردن نويدبخش – سخنان طلایی بزرگان
با هم كار كردن، نويدبخش زندگاني درازتر و زندگي بهتر و سالمتري است تا جدا از هم كار كردن. (لئوبوسكاليا)
بار كردن انديشه بسيار بر – سخنان طلایی بزرگان
بار كردن انديشه بسيار بر كلمات اندك ويژگي ذهنهاي برجسته است. (آرتور شوپنهاور)
بازي ما را شادمان و – سخنان طلایی بزرگان
بازي، ما را شادمان و زنده نگاه ميدارد؛ به ما شور و شوق زندگي ميبخشد كه جانشيني ندارد؛ بدون آن، مزهي زندگي خوب نيست. (نامشخص)
بالاترين خرد سرور – سخنان طلایی بزرگان
بالاترين خرد، سرور هميشگي است. چنين حالتي شبيه به منطقهي بالاي ماه، هميشه هموار و روشن است. (نامشخص)
باور خود را در عملكردتان – سخنان طلایی بزرگان
باور خود را در عملكردتان پياده كنيد. (رالف والدو امرسون)
بايد از چيزي كاست تا به – سخنان طلایی بزرگان
بايد از چيزي كاست تا به چيزي افزود. (نامشخص)
بايد بخنديد اما نه با – سخنان طلایی بزرگان
بايد بخنديد، اما نه با هدف مسخره كردن. (جان راسكين)
بايد پيامد كردار گفتار – سخنان طلایی بزرگان
بايد پيامد كردار، گفتار و انديشه مان را در دوره ي زندگي مان بپذيريم. (نامشخص)
بايد خويشتن دوستي آموخت – سخنان طلایی بزرگان
بايد خويشتن دوستي آموخت. من چنين مي آموزانم! با عشقي سالم و درست، چندان كه بتوان نزد خويشتن ماند و سرگردان نگشت. (نيچه)
بايد صحرا را دوست داشت – سخنان طلایی بزرگان
بايد صحرا را دوست داشت، اما هرگز كاملاً به آن اعتماد نكن؛ چون صحرا محك مردان است. هر گام آنها را احساس مي كند و…
بايستي دوباره به انبوهه – سخنان طلایی بزرگان
بايستي دوباره به انبوهه ي مردمان بازآيي، در ميان آنها سُفته و سخت شوي؛ تنهايي تباه مي كند… (نيچه)
بچهها بنا به خواست و – سخنان طلایی بزرگان
بچهها بنا به خواست و آرزوي شما، بزرگ ميشوند و شكل ميگيرند. (نامشخص)
بخشش زودگذر توانگران بر – سخنان طلایی بزرگان
بخشش زودگذر توانگران بر تهيدستان تلخ است و همدردي نيرومندان با ناتوانان، بي ارزش؛ چرا كه يادآور برتري آنان است. (جبران خليل جبران)
بد نيست گهگاه غمگين – سخنان طلایی بزرگان
بد نيست گهگاه غمگين باشي، غمين بودن زيبايي خود را دارد. فقط بايد بياموزي كه از زيبايي غمين بودن لذت ببري، از سكوت آن و…
بدبختانه آن گونه كه به – سخنان طلایی بزرگان
بدبختانه، آن گونه كه به آسودگي، گناهان ديگران را مي بينيم، بيناي گناهان خويش نيستيم. (كريستين بوبن)
بدتر از مرگ چيست؟ آن كه – سخنان طلایی بزرگان
بدتر از مرگ چيست؟ آن كه پس از آمدنش مرگ را مي جويي. (ويكتور هوگو)