قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

ميدان جنگ به كسي فرصت مطالعه نمي دهد؛ هركس هر چه مي داند بايد به كار ببرد. (جواهر لعل نهرو)

زندگي هيشه همچون رودخانه است و تو در چيزي وامانده اي و متوقف شده اي : شوهر، زن، دوست. هرگاه كسي وامانده شود خشمگين مي…

حتي حقيرترين موجودات نيز از نعمت هاي خداوند بي بهره نيستند. (آيزاك نيوتن)

مي خواهم عمري در كنار تو باشم؛ آنقدر از خود به تو بگويم تا وجودمان يكي شود، تا زماني كه لحظه ي مرگ مان فرا…

زندگيت هرچه كه باشد با آن روبرو شو و آن را در آغوش بگير، از آن دوري مكن و به نامهاي سخت و درشتش مخوان؛…

حدود سه درصد مردم داراي هدف هستند و تنها يك درصد مردم آن را روي كاغذ مي آورند. (برايان تريسي)

مي توان حقيقتي را دوست نداشت، اما نمي توان منكر آن شد. (ژان ژاك روسو)

زهر در دست دانايان، داروي شفابخش و داروي شفابخش در دست نادانها زهر كشنده است. (نامشخص)

حسهاي بد و منفي مثل كينه، حسد، غم و غصه چنان با قدرت و سرعتي غيرعادلانه راه خود را در افكار آدمي باز مي كند…

موفقيت به سراغ كساني مي آيد كه آنقدر در تلاشند كه وقت نمي كنند دنبال آن بروند. (هنري تورئو)

زيانبارترين احساس پس از شكست، از دست دادن اعتماد به نفس و مشكوك شدن به توانايي و صلاحيت خويش است. (جان ماكسول)

حقي را كه بهر خويش تواني ربود مگذار تو را دهند. (نيچه)

موفقيت نيز ناشي از آغازگري و ابتكار، پشتكار و بيان روشن عشق و محبت ژرف قلبي است. (آنتوني رابينز)

زيبايي، تصور اصلي و اساسي طبيعت است. (آرتور شوپنهاور)

حقيقت تركيبي است از گريه ها و خنده ها. (داستايوسكي)

موفق ترين مديران كساني هستند كه تا وقتي ” كهنه ” خوب است از آن استفاده مي كنند و به محض اينكه ” نو ”…

زيبايي، در فرا رفتن از روزمرگي ها است. (نامشخص)

حقيقت مي تواند مدتي در حجاب درنگ و تأخير بماند، اما هميشه جوان بوده و خود را معرفي خواهد نمود. (نامشخص)

موسيقي از فكر تراوش مي كند و در قلب مي نشيند. (لودويگ وان بتهوون)

زيستن در پرتو بخشش و گذشت و بهره‌گيري از آن در هر روز از زندگي، راهي‌ست براي مهار اميال نفساني و پرورش عشق و مهرباني….

حكمتي هست در اينكه بسي چيزها در جهان بدبوست. دل آشوبه خود بال مي آفريند و ياراي در آب جَستن. (نيچه)

مهمترين چيز بعد از حل يك مسئله، يافتن اندكي طنز در آن است. (نامشخص)

سازگاري، عكس ناسازگاري است، آرزو، عكس نفرت و جلب شيئي، عكس دفع آن است. (افلاطون)

حيات بشر همچون شبنمي است كه روي برگ گلي مي لغزد و مي افتد. (بودا)

من هرگز به آينده فكر نمي كنم، چرا كه خودش به زودي خواهد آمد. (آلبرت انيشتين)

سبب هر كار بزرگي زن است؛ زن كتابي است كه جز به مهر و محبت خوانده نمي شود. (لامارتين)

خالق بزرگ به ما خلاقيت بخشيده است. پيشكش ما نيز به او به كار بردن آن خلاقيت است. (نامشخص)

مهم نيست كه شما سرنگون شويد، مهم آن است كه دوباره به پاخيزيد. (نامشخص)

سحر خيز باش تا کار خود را به نيکي به انجام برساني (کورش کبير)

خدا را شكر كنيد كه نعمتها و موهبت هايش به دليل بينش محدود ما متوقف نمي شود. (نامشخص)

من نمي دانم كه جهان مرا چه مي داند؟ اما من خود را مانند كودكي مي بينم كه در كنار ساحل سرگرم بازي است و…

سخن بدون پشتوانه يعني گزاف گويي. (ارد بزرگ)

خداوند خود به الهيات نيازي ندارد، وجودش را ايمان به او پايه ريزي و استوار نمي كند. (هايدگر)

من مخالف مراسم پرخرج خاكسپاري هستم. براي انسان بايد هنگام تولد عزاداري كرد، نه وقتي كه از اين دنيا مي رود. (منتسكيو)

سخن هاي پست، آدمهاي حقير را جذب و خردمندان را فراري مي دهد. (ارد بزرگ)

خداي من! كدام يك از مردم نزد تو محبوبتر است؟ فرمود : دانشمندي كه دانشمند ديگري را مي جويد . (نامشخص)

من صحنه ي نمايشنامه ها را صرفاً بر اساس متن طراحي نمي كنم، بلكه متن را مي خوانم و مي گذارم صحنه ي آن در…

سراسر زندگي، يك كلاس درس است. (پيتر مك ويليام)

خرد انديشي همچون دمل آگيني [ = آلوده ] است كه پنهان مي خزد و هيچ جا روي نشان نمي دهد تا آنكه تن سراپا…

من در هر چه شك كنم، در اين شك نمي توانم كرد كه شك مي كنم و چون شك مي كنم، مي انديشم؛ مي انديشم،…

سرپرستي خوب، هنر وا داشتن افراد متوسط به انجام كار عالي است. (نامشخص)

خرد در نظر گاه مردمان آزاده و نيك سرشت جهان، پر از شادي و شكوه مي نمايد. بهره خردمندان و اميدواران، هميشه شادكامي است. (بزرگمهر)

من سادگي را شعار خود كرده ام؛ موسيقي نبايد مانند دانش هاي اسرار آميز باشد. (نامشخص)

سرگذشت اجتماعي بيشتر ملتها در بر گيرنده ي رخدادهايي است كه به دليل اهميت سياسي يا شدت تأثير در انديشه ها و احساسات عامه، فراموش…

خردمند است كه مي‌تواند خردمند ديگر را شناسايي كند. (نامشخص)

من در جنگ شركت كردم، تنها به اين دليل كه پيوند عشق خود را به زندگي مستحكم تر نمايم. (نامشخص)

سرود آزادي از ميان ميله‌هاي زندان بيرون نمي‌آيد. (جبران خليل جبران)

خردمندان از افراد نادان بيشتر مي‌آموزند تا افراد نادان از خردمندان. (نامشخص)

من بين ديوانگي و مستي فرقي نمي بينم، جز اينكه ديوانگي مدت طولاني تري دارد. (سه نهك)

سستي و كاهلي براي درگير شدن در كارها سبب مي‌شود كه در گرداب سكون و بي‌تحركي فرو رويد و به ذهن خويش، اجازه‌ي تكاپو ندهيد….