قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

به گونه اي زندگي كن، انگار فردا خواهي مرد و به گونه اي كار كن، انگار هيچ گاه نخواهي مرد. (هوراس)

كاري به اندازه غنا بخشيدن به زندگي ديگران اغنا كننده و ارزشمند نيست. (جان ماكسول)

عشق سرشار در صورتي به وجود مي‌آيد كه از آنچه دوست داريد،آگاهي فراوان داشته باشيد. (لئوناردو داوينچي)

به محض آرام شدن دريا، كشتي هاي انسان از راه مي رسند. (فلورانس اسكاول شين)

كاش دانسته بودم چگونه زندگي كنم يا كسي را يافته بودم كه روش زندگي را به من آموزش دهد. (نامشخص)

عشق، فريبنده و ويرانگر است نه نجات بخش. (نيچه)

به ناراحتي ها (حتي دندان درد) مانند تجربه ي جالبي مي نگرم و از اينكه از تجربه ي تازه اي بيخبر نمانده ام، شادمانم. آسمان…

كارهاي نادرست، پلي طبيعي ميان بي‌تجربگي و خرد است. (نامشخص)

عشق ماندگار هرگز بر جاذبه ي جسماني ميان شما و معشوق كه همواره در حال تغيير است متكي نيست. (باربارا دي آنجليس)

به نعمت دنيا دل مبند كه مثل خود دنيا فاني است. (نامشخص)

كار و تلاش نوشداروي نااميدي است. (نامشخص)

عشق، نخستين سبب وجود انسانيت است. (نامشخص)

به هرچه بينديشيم، آينده‌ي ما را مي‌آفريند. (نامشخص)

كار، ريشه هاي تلخ و ميوه شيرين دارد. (ضرب المثل آلماني)

عشق نيست، عشق ورزيدن است؛ پيوند نيست، پيوند يافتن است؛ ترانه نيست، ترانه خواندن اس؛ رقص نيست، رقصيدن است. (اشو)

به هنگام عزيمت و در لحظه هاي حساس زندگي، انسان هايي كه توانايي بررسي كرده هاي خويش را دارند به اراده اي قوي دست مي…

هر آنچه كه اكنون هستيم نتيجه افكاري است كه پيش از اين داشته ايم و حالا داريم. (لويي پاستور)

عشق، همواره نيمي از توان و افكار جوانان را به خود مشغول مي سازد و غايت نهاييِ تقريباً همه ي تلاشهاي بشري است. (آرتور شوپنهاور)

به ياد داشته باش كه تنها تو نيستي كه حقيقيت را مي جويي، حقيقت نيز در جستجوي تو است. (اشو)

كار، تجسم عشق است. (جبران خليل جبران)

عشق وقتي به حرف عقل گوش ميدهد كه رفته باشد. (نامشخص)

به يكديگر عشق بورزيد، ولي عشق را به بند نكشيد. (جبران خليل جبران)

هر آموزشگاهي را كه باز كنيد، در زنداني را بسته ايد. (ويكتور هوگو)

عشق، يك نفس آسماني از هواي بهشت است. (ويكتور هوگو)

بهتر است بدهكار باشيم، تا اينكه با پولي كه مهر و نشان ما بر آن نيست بدهي خود را بپردازيم. (نيچه)

هديه ي خدا به انسان، نيرو و توان است و چيرگي بر همه ي آفريده ها و ذهن و تن خويش. (فلورانس اسكاول شين)

عقل، نيرويي است كه دنيا را اداره مي كند. (رالف والدو امرسون)

بهتر است گاهي چيزها را به حال خود رها كنيم. (پائولو كوئيلو)

هدف رقابت [=چشم و هم‌چشمي] اين نيست كه رقيب [=هم‌چشم] را سر به نيست و يا او را به كلي از ميدان به در كنيم….

علفهاي هرز به باغچه ي فراموش شده هجوم مي برند، احساس هاي بد، عشق مراقبت نشده را به درون خود مي كشند. (نامشخص)

بهترين چيز در يك پيروزي بزرگ آن است كه فاتح را از ترس شكست آزاد مي سازد. (نيچه)

هان! در اين جهان، هراس به دل راه مده؛ به زودي خواهي دانست چه بزرگ مرتبه است رنج كشيدن و قوي دل شدن. (لوئيز هي)

عمل، بيان قدرت عشق است. (گوته)

بهترين رابطه ها، آنهايي است كه طرفين از دلبستگي هاي يكديگر جانبداري مي كنند، حتي اگر مخالف دلبستگي هاي خودشان باشد. (ريچارد تمپلر)

هدف بدون برنامه برآورده نخواهد شد. (نامشخص)

غذايي را بخور كه مي پسندي، لباسي را پبوش كه مردم مي پسندند. (نامشخص)

بهترين راه شاد زيستن، انجام كار براي ديگران است. ما حتي از لحظه تصميم به شاد كردن ديگران احساس بهتري خواهيم داشت. (آندره ميتوس)

نيكي مقدس ترين وظيفه انسان است؛ بويژه [ نسبت ] به كساني كه روزي از آنها بدي ديده است. (بنجامين فرانكلين)

غفلت بورزيد تا سرگشته بمانيد، بجوييد تا بيابيد! (نامشخص)

بهترين شكل خوش آمد گويي اين است كه درباره هر كس حرفي را به زبان بياوريد كه او در مورد خود فكر مي كند. (ديل…

نيروي پنهان در يك جاده‌ي روستايي، زماني كه در آن گام برداريم، متفاوت [=ديگرگون] است با زماني كه با هواپيما از رويش بگذريم. (والتر بنيامين)

فحش دليل كساني است كه حق ندارند. (ژان ژاك روسو)

بهترين نشانه ترقي يك ملت، آزادي گفتار است. (نامشخص)

نيازي نيست با سختي يا فشار، به خرد راستين دست يافت، بلكه خرد با سرخوشي و نشاط كودكانه به دست مي‌آيد. اگر به اين امر…

فراموش نكنيد كه اگر با عشق به سوي انجام كاري برويد، نه از آن كار خسته مي‌شويد و نه احساس رنج و افسردگي خواهيد كرد….

بهره من از دانش و حكمت تنها اين بود كه بر جهل خود دانا شدم. (بقراط)

نوع بشر با انتخاب ستمگرانه اي مواجه شده است: كاركردن يا تلويزيون ديدن در روز. (نامشخص)

فراموش نكنيم كه حق شناسي نشانه اي از آموزش درست است. پس اگر از فرزندانمان توقع حق شناسي داريم، بايد آنها را حق شناس بار…

بي توجهي به زن، كفر كبير و بي احترامي بزرگي به آفريده هاي خداوند است. (ميلان كوندرا)

نويسنده در فضايي از بيم و ارج نهادن به واژه زندگي مي كند، زيرا واژه ها مي توانند ستمگر يا مهربان باشند و نيز مي…