قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

به حقيقت، كسي را مي توانيم والا و محترم بدانيم كه در جست و جوي خويش نيست. (گوته)

خودِ راستي و درستي، هميشه ساده است. (دان كارلن)

به درد نخورها و بي اهميت ها فضاي بينابيني فروتنانه ميانه اي در زندگي حقيقي ما مي گشايند. (فرناندو پسوا)

خودبيني و رشك بردن، هزاران ويژگي خوب را مي پوشاند. (كنفوسيوس)

به ديگران آنقدر ببخشيد كه به خودتان فشار بيايد. (مادر ترزا)

خودخواهي، راهها را مي بندد و خير و خوشي را دور مي كند. حال آنكه، هر انديشه ي مهرآميز به دور از خودخواهي، نطفه ي…

به راستي، رويدادهاي “بد” و “خوب” در زندگي‌هاي ما وجود ندارد؛ ايده‌هاي از پيش پنداشته و چگونگي درك ما از مسائل ويژه، آن رويدادها را…

خوش بين باشيد اما خوش بين دير باور. (ساموئل اسمايلز)

به راستي همان عشق به تنهايي كافي است كه موجد اتحاد و توانايي افراد جامعه باشد. (افلاطون)

خوشبخت، كسي است كه آرزوهاي بسيار دارد و آرزومند است كه براي برآوردن آنها گام هايي بردارد. (زيگ زيگلار)

به سبب جذابيت زن، نه، بلكه به سبب مَنشي كه دارد، درباره‌‌‌ي او داوري كنيد. (پرمودا باترا)

خوشبختي تنها در دانش نيست، بلكه در روش بهره گيري از آن است. (نامشخص)

به طور كلي اشخاصي كه زياد مي دانند، كم حرف مي زنند و كساني كه كم مي دانند، پر حرف هستند. (ژان ژاك روسو)

خوشبختي مانند عطر است؛ نمي تواني بدون بهره بردن چند قطره، آن را به ديگري بدهي. (نامشخص)

به كسي كه حقيقت را جستجو مي كند باور داشته باش و به كسي كه مدعي دستيابي به حقيقت است شك كن. (آندره ژيد)

خوشبختي يگانه چيزي است كه مي توانيم بي آنكه خود داشته باشيم، ديگران را از آن برخوردار سازيم. (نامشخص)

به ما مي آموزند كه به خاطر بسپاريم؛ چرا نمي آموزند كه فراموش كنيم؟ هيچ كس نيست كه در زندگي خود به اين نتيجه نرسيده…

خيرخواهي انسان نيك خواه، پيرامون او، هاله اي بزرگ از پشتيباني مي آفريند. (فلورانس اسكاول شين)

به من بگو دلم چه مي خواهد… دلم در كنار تو است، حقيرش نشمار. (گوته)

دارايي، هم مايه ي سربلندي و آسايش است و هم سبب خواري و پريشاني. اگر به آيين خرد صرف شود آفريننده ي شادي و برآورنده…

به نظر من اگر مرگ در دنيا نبود، بشر به آن محتاج بود و مي بايست آن را خلق كند تا از چنگال كسالتهاي زندگي…

داشتن استعداد، چندان باارزش نيست، مگر اين كه بدانيد با آن، چه بكنيد و چگونه از اين استعداد، بهره‌مند شويد و همه‌ي اين‌ها، به نگرش…

به هر جا كه به راستي دادگري راه يافته و به مرور زمان در آن جا نهادينه شده باشد، رشك ورزي به وجود مي آيد….

داشتن يك دوست خوب، ناب‌ترين هديه‌ي زندگي است؛ چرا كه در دوستي، هيچ داد و ستد و دستمزدي در كار نيست. (نامشخص)

به همان اندازه كه كشت زمين امري گرامي است، نوشتن يك سروده نيز ارجمند است. (نامشخص)

دانستن اينكه چگونه مي‌توان آبديده شد، كليد بنيادين خردمندي و يكي از دشوارترين بخش‌‌هاي هنر درست زيستن است. (نامشخص)

به ياد آوريد كه طرف شما صد برابر بيشتر به فكر گمانها و آرزوهاي خود مي باشد تا انديشه و گمانهاي شما. (ديل كارنگي)

دانش، از بهر دين پروردن است نه از بهر دنيا خوردن. (مثل فارسي)

به ياد داشته باشيد كه خوشبختي انسان به مقام يا دارايي او بستگي ندارد، خوشبختي، تنها به انديشه ي او بستگي دارد. (ديل كارنگي)

دانش پژوه چندان به خوشيِ تن نمي پردازد. (نامشخص)

بهبودي، زمان مي برد، ولي در برخي از زمانها به فرصت هم نياز دارد. (بقراط)

دانش كلي مانند خليجي است كه من و همكارانم تنها چند دانه ريگ جالب از اين پهناي گسترده برداشته ايم. (آيزاك نيوتن)

بهتر است پيش از آنكه شخصي ساعتي را تلف شده بداند، سرگرم بي ارزش ترين كار گردد. (گوته)

دانشگاه، تمام استعدادهاي افراد از جمله بي استعدادي آنها را آشكار مي كند. (آنتوان چخوف)

بهترين آموزگار استاد، شاگرد اوست. (ارد بزرگ)

داوري بهتر، زندگي بهتر مي آفريند. (آنتوني رابينز)

بهترين خو، سازش و آشتي خواهي است. (بزرگمهر)

در آغاز هر كار مهم يك زن وجود دارد. (لافونتن)

بهترين راه براي كاميابي در هر كاري، اين است كه با آمادگي تمام و تلاش، به ژرفاي آن برويد. (زيگ زيگلار)

در انسانهاي ژرف و چاههاي ژرف مدت زيادي طول مي كشد تا چيزي را كه در آنها مي افتد، به ته برسد. نظاره گراني كه…

بهترين راه شناخت و نابودي يك دشمن اين است كه خود را دوست او بدانيم. (پائولو كوئيلو)

در آيين خرد، در هر كاري انديشه بايد. (بزرگمهر)

بهترين كتاب آن است كه انسان را به انديشه وادارد، وگرنه به درد پاره كردن هم نمي خورد. (نامشخص)

در برابر خورشيد و ماه، بر انجام دادن كاري اراده مي كنم كه از درون، شادمان ام مي كند و دل ام بر آن گواهي…

بهترين نوع حكومت براي يك هنرمند، بي حكومتي است. (اسكار وايلد)

در بيشتر موارد چنين به نظر مي رسد كه حتي مرگ نيز به قدرت اراده و خواست ما بستگي دارد. (مثل آلماني)

بهشت و دوزخ در وجود خود ما است. (نامشخص)

در پنجاه سال نخست زندگي مراقب شكم خود باشيد تا در پنجاه سال ديگر، شكم از شما مراقبت كند. (نامشخص)

«بي گمان ابراهيم (خود به تنهايي) امتي مطيع خداوند وپاكدين بود و از مشركان نبود .»، روايت شده است كه وي آموزگار نيكي ها بود…

در تنهايي، صداها طنين ديگري دارند. (نيچه)