قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

تمام مردم آزادي را دوست مي دارند، اما مهارت عجيبي در نابود كردن آن به كار مي برند. (فرانسوا ولتر)

كار و كوشش ما را از سه عيب دور مي دارد: افسردگي، دزدي و نيازمندي. (فرانسوا ولتر)

عشق، نزديكترين دوست آدميان است و شفابخش دردهايي است كه راه خوشبختي و سعادت را بر بشر فرو بسته اند. (افلاطون)

تمدن، نتيجه نفوذ زنان پارسا است. (رالف والدو امرسون)

كار دلخواهتان را بياييد، سپس هيچ‌گاه ناگزير نيستيد حتي يك روز در زندگيتان كار كنيد. (نامشخص)

عشق هرگز رنگ ترديد به خود نمي گيرد. (بوبن)

تنبه [ =هوشياري ] و پيري، بي خبر مي رسند! (هنري وادزورث لانگ‌فلو)

هر آنچه كه بايد، انجام بده و به تحقق آرزوهايت ايمان داشته باش؛ هر آنچه كه باشند. (گوته)

عشق و احساس شورانگيز، جهاني را به جنبش وامي دارد. (نامشخص)

تنها آموزش و پرورش است كه دل آدمي را نرم مي سازد و ايجاد مهرباني و شفقت و نيكي مي كند. (مارك تواين)

هر آرزو و هدفي كه داشته باشيد، ممكن است از راههايي كه فراتر از مرز انگاره ي شما است به حقيقت تبديل شوند. (دايانا رابينسون)

عشق وقتي به سر وقت پيران مي رود، آنها را جوان مي كند. (برناردشاو)

تنها با ارزيابي است كه ارزشي هست. بي ارزيابي گردوي هستي پوك است. (نيچه)

هر آنچه بشر آموخته، از طريق آزمايش و خطا بوده است. انسانها تنها از طريق اشتباه به حقيقت مي رسند. (باك مينستر فولر)

عشق يك نوع تب و حرارت شديد است. (استاندال)

تنها، باور مرد هنرمند قابل توجه است، حتي در مورد روش و اخلاق. (اسكار وايلد)

[ هر ] پيروزي، پيروزي نيست و هر شكستي، شكست نيست. (ناپلئون بناپارت)

عقلانيت باز، عقلانيتي است كه فراموش نمي كند يكي در چند است و چند در يكي. (نامشخص)

تنها تو مي تواني آرامش را در اندرون خويش سكنا دهي. (نامشخص)

هدف روح در دل نهفته است و از نماهاي بيروني نمي‌توان درباره‌اش داوري كرد. (جبران خليل جبران)

علت موفقيت آدمهاي موفق اين است كه خرد خود را در كوره هاي ناكامي پيدا كرده اند. خرد حاصل از كاميابي بسيار اندك است. (ويليام…

تنها درد بي‌درمان، آن است كه با ابتلا به آن، دگرگوني مثبتي نيابيم. (لئوبوسكاليا)

هدر دادن زمان، خودكشي حقيقي است. (يونگ)

عوامل ايجاد تحول، عشق و نياز است، اما عشق از نياز مهمتر است. (برايان تريسي)

تنها راه شناخت يك نفر، دوست داشتن او بدون هيچ اميدي است. (والتر بنيامين)

نيك زيستن امروز، ديروز را به خوابي شيرين و فردا را به رؤياي اميد بدل مي سازد. (نامشخص)

غذايي كه مردم را سالم نگه مي دارد آن نيست كه مي خورند، بلكه آن غذايي است كه خوب هضم مي كنند. (آلبرت انيشتين)

تنها زماني مي‌توانيم ديگران را شاد كنيم كه خود، به اندازه‌ي كافي شاد باشيم. (پرمودا باترا)

نيكي، همه چيز را شكست مي دهد و خود، هرگز شكست نمي خورد. (لئو نيكولايويچ تولستوي)

غم جهان مخور كه غم خوردن، سرنوشتت را دگرگون نخواهد كرد، اما تعادل زندگانيت را به هم خواهد زد. (گوته)

تنها، كارهاي جسورانه به شمار مي آيد. (فلورانس اسكاول شين)

نيرويي كه براي واگذار كردن كار امروز به فردا صرف مي شود، اغلب براي انجام وظيفه همان روز كافي است. (نامشخص)

فداكاري، تنها زماني ممكن است كه همه‌ي افكار “من” را از خود دور كنيد. (كيم وو چونگ)

تنها كسي داناست كه مي داند كه هيچ نمي داند. (نامشخص)

نياساييد، زندگي در گذر است. برويد و دليري كنيد، پيش از آنكه بميريد، چيزي نيرومند و متعالي از خود بجاي گذاريد تا بر زمان چيره…

فراموش كرده اند كه اولين نماد و سمبل تئاتر، صورتك بوده است. در صورتك، قانون و قراردادهايي وجود دارد كه قانون خود تئاتر است. يعني…

تنها، نادانان، بخشندگي را نستايند. خردمند از بخشش شاد گردد. (بودا)

نوعي بي گناهي در دروغ نهفته است كه نشانه اي از باور نيك است. (نيچه)

فراموشي، در عين حال بي عدالتي مطلق و آسايش مطلق است. (ميلان كوندرا)

تنها يك خير وجود دارد كه نام آن، دانش است و تنها يك شر وجود دارد كه نام آن، ناداني است. (سقراط)

نوآوري و خودسازي، در پي حركت خودجوش آدمي به دست مي‌آيد و ارتباط اين دو سبب، انكارناپذير است. (استيو چندلر)

فردا ديگر نمي توانيم، پس بگذار امروز زندگي كنيم. (فريدريش شيلر)

تهيدست از برخي نعمت هاي دنيا، ولي خسيس، از همه ي نعمت هاي دنيا بي بهره است. (لابروير)

نوشتن براي شاعر به معناي از بين بردن ديوار نازكي است كه در پس آن چيزي تغيير ناپذير («شعر») در تاريكي پنهان است. (ميلان كوندرا)

فرزندانتان از آنِ شما نيستند! آنها پسران و دختراني هستند كه از خودشيفتگي زندگي، جان گرفته اند. آنها به وسيله ي شما و نه از…

تو تنها زماني خشنود مي شوي كه بداني كيستي؛ آن وقت زندگي ات را به گونه اي برمي گزيني كه نيازهاي راستين تو را برآورده…

نهايت قدرت در اين است كه نتايج مورد نظر خود را به دست آوريد و در عين حال به ديگران ارج بگذاريد. (آنتوني رابينز)

فرق بين انسان دانا و انسان نادان در واكنشي است كه به دانسته هاي خود نشان مي دهند. دانا بر اساس آنچه مي شنود عمل…

تو نخست بايد آن كسي كه به راستي هستي، باشي، آنگاه براي به دست آوردن چيزهايي كه مي خواهي، دست به كار شوي. (نامشخص)

نه اينكه ديگر به من دروغ نمي گويي، بلكه چون ديگر به تو اعتماد ندارم، اين موضوع برايم تكان دهنده است. (نيچه)