قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

تنها دانشي باقي مي ماند و فراموش نمي شود كه همراه با عمل باشد. (جرج برنارد شاو)

كسي دوستدار حقيقي زنان است كه امروزه به آنها بگويد : زنان در باب زنان سكوت كنند! (نيچه)

عجيب است كه ما انسان ها از هر جهت تا به اين حد هوشمند هستيم؛ فضا و ساختمان اتم را كشف مي كنيم، اما از…

تنها راه دستيابي به نيك بختي درازمدت آن است كه بر مبناي بزرگترين آرمانهاي خود زندگي كنيم، يعني هدف راستين خود را بشناسيم و بر…

كساني كه عشق را هدر دادند، خود را از پيروزي اي كه دار و ندارشان به شمار مي رود، آزاد مي بينند. (فرناندو پسوا)

عشق، “ما” مي‌سازد، بي‌آنكه “من” را از بين ببرد. (لئوبوسكاليا)

تنها راهزني كه دار و ندار آدمي را به تاراج مي برد، انديشه هاي منفي خود او است. (فلورانس اسكاول شين)

كساني كه داراي اخلاق استبداد بوده و بر نفس و كشور خود مستبدانه حكومت مي‌كنند، بهره‌اي جز بدبختي و نكبت ندارند. (افلاطون)

عشق الهي؛ عشق فداكارانه و از خودگذشته، عشق نوع دوستانه (تمايل انجام دادن كاري براي ديگران بدون چشم داشت)، عشق گرانقدر. (نامشخص)

تنها عشق مي تواند آدمي را از خانه و كاشانه اش آواره كند و تنها خاطره ي مرد ماهيگيري رعنا مي تواند آبي درياي كوچكي…

كساني كه روح نااميد دارند، گناهكارترين مردم هستند. (ناپلئون بناپارت)

عشق، بازدارنده‌ي عشق نيست. عشق، فقط زماني عشق است كه آزاد كند. (لئوبوسكاليا)

تنها كساني كه بيش از ثروتمندان به پول مي انديشند فقرا هستند. (اسكار وايلد)

كساني كه پيوسته ناآرام اند، عزت نفس شان كم است و خودشان را دست كم مي گيرند. (ريچارد گرهم)

عشق به آدمها هرچه بيشتر مي شود، عاشقان بي پرواتر مي شوند، تا آنجا كه سرانجام ديگر شايسته ي عشق نيستند و به راستي كدورتي…

تنها لحظه ي حال، حقيقت محض است و هر چيز ديگر صرفاً خيال پردازي و بازيگوشي انديشه است. (آرتور شوپنهاور)

كس به سبب پُر سخني، دانا نيست. دانا كسي است كه شكيبا و رها از دشمني و ترس باشد. (بودا)

عشق، پديداري است كيهاني كه جهان چهار بُعدي يا دنياي شگفتي ها را بر ادمي مي گشايد. (نامشخص)

تنها هنرمنداني كه برايشان راه باز مي كنم، كودكان هستند. از نظر من، نقاشي هاي كودكان در زمره‌ي كارهاي استادان قرار دارند. (نامشخص)

كتابهاي بد، سم روح اند و ذهن را نابود مي كنند. (آرتور شوپنهاور)

عشق، تنها چيزي است كه هرچه بيشتر ببخشيد، بيشتر به دست مي‌آوريد. (نامشخص)

تنهايي براي جوان ارزشمند و براي پير آزار دهنده است. (ارد بزرگ)

كاميابي يعني تبديل شدن به آن كسي كه مي توانيد باشيد و پيش رفتن به سوي اهداف باارزش. (اسپنسر جانسون)

عشق، حسي است كه با آن به دنيا آمديم و ترس، حسي است كه اينجا آموختيم. (نامشخص)

تهيدستي يا توانگري شما نتيجه‌ي ذهن انديشمند شماست كه مي‌تواند شما را نيازمند يا بي‌نياز سازد. (پرمودا باترا)

كتاب، سفينه اي است كه اقيانوس بيكران زمان را درمي نوردد. (فرانسيس بيكن)

عشق، دنيا را به گردش در نمي‌آورد، بلكه بودن در آن دنيا را ارزشمند مي‌سازد. (نامشخص)

تو رنج نمي‌بري، فقط فردي كه تو خود را او تصور مي‌كني، رنج مي‌برد؛ تو نمي‌تواني رنج ببري. (نامشخص)

كاميابي در كاميابي نهفته است، نه آنكه انسان از شرايط كاميابي برخوردار باشد. (فرناندو پسوا)

عشق راستين بدون هيچ چشمداشت يا اندكي اميد، خود را بر معشوق فرو مي باراند. (فلورانس اسكاول شين)

توان آدميان را با آرزوهايشان مي توان سنجيد. (ارد بزرگ)

كامپيوتر نمي تواند از يك مدير بد يك مدير خوب بسازد، بلكه عملكرد مدير خوب را بهتر و سرعت كار او را بيشتر و عملكرد…

عشق، زاده‌ي احساس است، ولي پرورده‌ي خرد است. اگر اين دو آميزه‌ي جوهري به تعادل برسند، بقاي عشق و رشد ما در آن، تضمين خواهد…

توانايي يك زنجير مي تواند متاثر از ضعيف ترين حلقه ي آن باشد. (جان ماكسول)

كارهايي را كه مي توانيم يا نمي توانيم بكنيم و آنچه را كه شدني يا نشدني مي پنداريم، به ندرت، برآمده از توانايي راستين ما…

عشق، سوءتفاهمي است كه با يك متاسفم فراموش مي شود. (احمد شاملو)

توجه نسبت به آينده باعث مي شود كه انسان هميشه به نيروي خويش بيفزايد و براي فرداي خود، بيش از آنچه امروز به كار برده…

كارمند، بخش كوچكي از كار عظيم اداري را كه از فهم هدف و افق آن به دور است، انجام مي دهد؛ اين جهاني است كه…

عشق كامياب نيز اغلب بيشتر به بدبختي مي انجامد تا به خوشبختي. (آرتور شوپنهاور)

ثروت را براي زندگي بخواهيد، نه زندگي را براي ثروت. (لرد آويبوري)

كارهايي را بكنيد كه به شما احساس خوبي مي‌‌دهند؛ يعني براي زندگي خود، پُرحرارت و مشتاق باشيد. (جك كانفيلد)

عشق مانند دو بخش يك فرمول جبري، تعادل رياضي دارد. (رالف والدو امرسون)

پاشيدن تخم نفاق در ميان زير دستان هنر نيست، زيرا هر مدير تازه واردي قادر به انجام آن است. (نامشخص)

كارتان را با عشق انجام دهيد. (باربارا دي آنجليس)

عشق نبوغ عقل است. (نامشخص)

برخي مي گويند كامپيوتر از انسان بهتر است، من فكر نمي كنم از زندگي لذت ببرد. (پيتر اوستينف)

كار سازنده، آرامش بخش است. (نامشخص)

عشق، نيرويي است كه ما را بار ديگر به هم مي پيوندد تا تجربه اي را كه در زندگيهاي گوناگون و در مكانهاي مختلف جهان…

برده يك ارباب دارد، اما جاه طلب به تعداد افرادي كه به او كمك مي كنند، برده دارد. (نامشخص)

هر آنچه كه در طبيعت و در تاريخ برايم آشنا است با من حرف مي زند، مرا مي ستايد، به پيش مي راند و تسكين…