قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

مجردي و قلندري را مايه ي شادماني و اصل زندگاني دانيد! (عبيد زاكاني)

پيشرفت هاي جزيي در استفاده بهتر از وقت مي تواند در مجموع منجر به دگرگوني هاي اساسي در زندگي شما شود. (برايان تريسي)

محبت‌آميزترين واژه در دنيا، واژه‌ي نامهربانانه‌اي است كه هرگز بازگو نشود. (مادر ترزا)

تا آمادگي اداره خانواده‌اي را نداري، كاري نكن. (پابلو پيكاسو)

مدتهاست به اين امر پي برده ام كه آموزش دادن يك كار خوب به بيست نفر راحت تر از اين است كه خودم يكي از…

تا تو مرا بد خواهي و خود را نيك، نه مرا بد آيد و نه تو را نيك. (نامشخص)

مديران خوب، شمشيرهاي خود را تاب مي‌دهند، ولي دشمني‌هايشان را نيز كنار مي‌گذارند. (جفري كروكشنك)

تا راز اين نكته را درنيابي كه: “بمير تا زنده شوي”، ميهمان گمنامي در سرزمين ظلمت بيش نخواهي بود. (گوته)

مرحله اول ناداني آن است كه خود را عاقل بدانيم. (نامشخص)

تا زماني كه توان انديشيدن و امكان دوست داشتن داري، به راستي چيزي از دست نداده اي. (گوته)

مرد بزرگ دلسوزي و پريشاني نشان نمي دهد، عاقل است و ترديد ندارد، شجاع است و نمي ترسد. (كنفوسيوس)

تا زماني كه دستهايتان را در جيب ها گذاشته ايد، نمي توانيد از نردبان كاميابي بالا برويد. (زيگ زيگلار)

مرد توانگر، كسي نيست كه بسيار داشته باشد، بلكه كسي است كه بسيار ببخشد. (نامشخص)

تا زماني كه ياد نگيريم احساسات خود را بهتر درك كنيم و بر آنها چيره شويم، بنده‌ي آنها خواهيم ماند. (لئوبوسكاليا)

مرد عاقل كسي است كه كم گويد و زياد شنود. (سقراط)

تا هنگامي كه ديدگاه‌ ديگران را بر پايه‌ي آگاهي خويش نپذيريد، حتي بزرگترين استادان جهان هم نمي‌توانند چيزي به شما بياموزند. (وين داير)

مردان بزرگ تنها محصول ذهن خود را به دست مي دهند. (آرتور شوپنهاور)

تاريخ، پياپي شدن دگرگوني هاي بي دوام است. (ميلان كوندرا)

مردانگي تنها به مرد بودن نيست، [ بلكه ] به همت و گذشت است. (گئورگ ويلهلم فريدريش هگل)

تازه رسيده اي كه ابراز صميميت كند، بعيد نيست دشمن باشد. (نامشخص)

من هيچ وقت در جايي كه مي توانم بنشينم نمي ايستم و آنجا كه مي توانم بخوابم نمي نشينم. (هنري فورد)

مردم با اخلاق معمولاً داراي وجداني پاك هستند. (اسمايلز)

تبه كار را براي آن دوست دارم كه بدي‍هايش از روح پست و فرومايه‌ي او سرچشمه نگرفته، بلكه از ناتواني روح و نااميدي اوست. (جبران…

منتظر درخواست نياز از سوي حاجت مند مباش، بلكه شايسته است كه پيش از درخواست، كار او را انجام دهي و با همت خود نيازمندي…

مردم حق دارند در هر كجاي دنيا كه باشند در برابر حكومتي كه نمي خواهند، به پا خيزند و آن را به زير كشند تا…

تجربه را بر روي تختخواب نرم و متكاي پرقو نمي توان به دست آورد. (نامشخص)

مهرباني مانند كاشتن بذر گندم است كه با گذشت زمان افزايش مي يابد. (مثل آمريكايي)

مردم سه دسته اند : يا نوكر پول، يا رفيق پول و يا ارباب پول. (ديل كارنگي)

تجربه و آزمون عبارت است از پيگيري روش منظم انديشه ها و باورهاي ما بر حسب تجربه و آزمايش در اعمال. (نامشخص)

هر چه كمتر به زندگي وابسته شويم زنده تر خواهيم بود. (نامشخص)

مردم هر زمان مي انديشند كه مي توانند كاري را انجام دهند، به راستي فوق العاده مي شوند. زماني كه خود را باور مي كنند،…

تخيل بسيار مهم تر از دانش است؛ دانش محدود است، اما تخيل جهان را در بر مي گيرد. (آلبرت انيشتين)

هر چه بيشتر فكر مي كنم بهتر مي فهمم كه هيچ نمي دانم. (فرانسوا ولتر)

مردمان نمي دانند كه چگونه از هم جداشدگي، عين به هم پيوستگي است: هماهنگي كششهاي متضاد همچون كمان و چنگ. (هراكليت)

ترديدهاي ما خائناني هستند كه با ايجاد ترس در درونمان، ما را از تلاش باز مي دارند و در نتيجه، سبب مي شوند كه نتايج…

مهم نيست كه چكار مي‌كنم، ولي دوست دارم آن را درست و كامل انجام دهم؛ اين براي كاميابي، بسيار ضروري [=بايسته] ا‌ست. (كيم وو چونگ)

مردها را شجاعت به جلو مي راند و زنها را حسادت. (نامشخص)

ترس خرج كردن پول را از خود دور كن كه اين براي توانگر شدن داراي اهميت است. گاه و بي‌گاه براي خود پول خرج كن….

هر جانوري به ضرب چوب به چراگاه رانده مي شود. (هراكليت)

مردي كه كوهي را برمي دارد، با برداشتن سنگهاي كوچك آغاز مي كند. (ويليام فالكنر)

تسخير يك كشور بزرگ از تسخير قلب كوچك زن آسانتر است. (ناپلئون بناپارت)

هر پيوستني، آگاهي و ثمره اي نو به ارمغان مي آورد. (ارد بزرگ)

مرگ به طور طبيعي به سراغ ما مي آيد، ولي شهامت زندگي كردن نه. (لئو بوسكاليا)

تصميم ها فقط آغاز يك ماجرا هستند. وقتي كسي تصميمي مي گيرد، خود را در جرياني تند پرتاب مي كند كه او را به سوي…

هر پاييزي كه از راه مي رسد، به آخرين پاييزي كه تجربه خواهيم كرد نزديك است. (فرناندو پسوا)

مرگ مهم نيست، خوشبخت نبودن مهمترين چيزها است. (ويكتور هوگو)

تعريف كردن يعني اقرار [ = گواهي ]، چيزي كه ديگران دوست دارند بشنوند چيزي نيست كه ديگران بگويند و آنها تعريف كنند. (فرناندو پسوا)

كل روانشناسي تاكنون وابسته به پيشداوري ها و هراس هاي اخلاقي مانده و هرگز بي پروا به ژرفاها نرفته است. (نيچه)

مسافرت به منزله ي هر لحظه مردن و زنده شدن است. (ويكتور هوگو)

تغيير را بايد به عنوان يك قانون پذيرا باشي، نه به عنوان يك قانونگذار. (نامشخص)