قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

دوزخ اين است كه انسان ديگر دوست نداشته باشد. (ژرژ برنانوس)

تنها شادي و سرور من، نگاهداري آرامش ذهن است؛ تندرستي و آرامش، دارايي من است. (سرادوارد داير)

دوست داشتن، تنها نگريستن به يكديگر نيست، بلكه با هم نگريستن در يك جهت است. (آنتوان دوسنت اگزوپري)

تنها كساني كه تغيير نمي كنند، آنهايي هستند كه نفس نمي كشند. (آنتوني رابينز)

دوست مانند چتري است كه بايد در روزهاي باراني همراه شما باشد. (نامشخص)

تنها مادر و پدر خواسته هاي فرزند را بي هيچ چشم داشتي بر آورده مي سازند. (ارد بزرگ)

دوستان حقيقي، مشكلي با سكوت ندارند. (نامشخص)

تنها هنگامي مي‌توانيد ادعاي عشق‌ورزي كنيد كه رفاه ديگران برايتان اهميتي بيش از رفاه خودتان داشته باشد و حتي زندگي ديگران را مهم‌تر از زندگي…

دوستان گوناگون از طبقات گوناگون داشتن، دارايي بزرگي‌ست. (كيم وو چونگ)

تنها يك شادماني در زندگي وجود دارد، دوست بداري و دوستت بدارند. (نامشخص)

دوستي حقيقي مانند نهالي است كه در كوهستان برويد؛ به مجرد اينكه ريشه هاي خود را به سنگ هاي صخره كوه پيوند زد، ديگر طوفان…

تو از جسم و فكر تشكيل شده اي. قوانين مربوط به جسم به وجود مي آيند، اجرا مي شوند و پايان مي پذيرند، اما فكر…

دوستي هاي ما نيز مانند خانه هاي ما، لباسهاي ما و ماشينهاي ما گاهي نياز به تعمير دارند. (نامشخص)

تو كه زيردستي، لطف و خشم خواجه را يكسان گير؛ چه بسا خواجه آنجا خشمگين آيد كه جاي ستودن باشد و آنجا بستايد كه جاي…

ديدار، آغاز جدايي است. (مثل ژاپني)

توان انتقاد كردن و حفظ وجدان صادق در مخالفت با آنچه كه هميشگي، سنتي و مقدس است، هنري والاتر از تحمل و تحريك انتقاد است…

ديگر در دل جنگل هاي عظيم راه نخواهيم سپرد، بلكه از ميان شهرهاي عظيم تر خواهيم گذشت، اكنون چيزي عظيم تر از ريزش نياگارا در…

توانگر بودن يك هدف نيست، بلكه يك فرآورده ي جنبي است. (اندرو متيوس)

ديوانه بمانيد، اما مانند عاقل ها رفتار كنيد. خطر متفاوت بودن را بپذيريد، اما بياموزيد كه بدون جلب توجه مفيد باشيد. (پائولو كوئيلو)

توقف در زندگي، مرگ تدريجي است. (افلاطون)

ذهن شما از آن خودتان است؛ بايد آن را با آنچه دوست داريد، پُر كنيد. (استيو چندلر)

ثروت فرد دانا، همان علم و دانش اوست. (بلز پاسكال)

ذوق، انگاره اي متغير است كه در همه حال تركيبات تازه به وجود مي آورد و در همه حال، آمادگي پذيرش نفوذهاي تازه را دارد…

پاكدامني در زن مانند شجاعت در مرد است؛ من از مرد ترسو آنگونه متنفرم كه از زن نانجيب. (ناپلئون بناپارت)

راديكال بودن به معني فهم ريشه اي امور است، اما براي انسان، ريشه خود انسان است. (كارل هنريش ماركس)

برخي كتب را بايد چشيد، برخي ديگر را بايد بلعيد و تعداد محدودي را هم بايد جويد و هضم كرد. (فرانسيس بيكن)

راز شادي در مهر ورزيدن است. (نامشخص)

بركت عمر را در روشنايي چشم و فرح دل را در مشاهده زيبايان بدانيد. (عبيد زاكاني)

راست و درست بگو، اگر چه تلخ باشد. (انوشيروان)

برنده هرگز دست از مبارزه نمي‌كشد و دچار نااميدي نمي‌شود. (پرمودا باترا)

راستي و درستي، بسيار مهم است؛ چون بدون آن، با احساس تقسيم شدن در خودمان، زندگي مي كنيم؛ احساس ناتمام بودن و در تعارض بودن…

بزرگترين اشتباه و چاله ي زندگي يك [ فرد ] زياده خواه در آن است كه پيش از كسب آمادگي لازم، پشت ميز مديريت بنشيند….

راه رسيدن به خردمندي چيست؟ روشن است؛ به سادگي مي‌توان آن را بيان كرد: خطا كردن و خطا كردن و دوباره خطا كردن، ولي كمتر…

بزرگترين خردمندي، خرد و معرفتي است كه به تنظيم امور خانواده و اجتماع مربوط است و آن، تسلط بر خود و حق طلبي و اعتدال…

راهي را هموار كنيد كه هم خودتان از آن بهره ببريد و هم كساني كه در پي شما مي آيند و به دنبال تان هستند…

بزرگترين دلخوشي انسان، آزاد بودن است. (اشو)

رسيدن به قله پيروزي آسان است، به شرط اينكه راه رسيدن به قله را بشناسي و توانش را هم داشته باشي. (فرانتس كافكا)

بزرگترين كشف عصر ما اين است كه انسانها مي توانند با اصلاح نگرشهاي ذهني خود، زندگاني خويش را اصلاح كنند. (ويليام جيمز)

رضايت وجدان تنها پس از انجام تكليف است. (اسمايلز)

بزرگترين نشاني كه سرنوشت مي تواند به ما هديه كند اين است كه اجازه دهد ما مدتي در كنار مخالفان خود بجنگيم، زيرا از اين…

رفتارهاي ما به شدت تحت تاثير باورهاي ما هستند. (آنتوني رابينز)

بزرگي در احترام داشتن نيست، بلكه در شايستگي داشتن احترام است. (ارسطو)

رمان نويس سخنگوي هيچ كس نيست … او حتي سخنگوي افكار خاص خودش هم نيست. (ميلان كوندرا)

بسيار اتفاق مي افتد كه سكوت بهتر از صحبت كردن مي تواند مقاصد ما را برساند. (لرد آويبوري)

رنج كشيدگان راستين گردهم نمي آيند و گردهمايي تشكيل نمي دهند. هركس رنج مي كشد، به تنهايي رنج مي كشد. (فرناندو پسوا)

بسياري از افراد تا زماني كه به گور مي‌روند، نواي يك موسيقي را در ذهن خود مي‌شنوند. (نامشخص)

رنگهايي را كه به دور خود مي بينيم، چون حروف الفبايي هستند كه بار معنايي با خود ندارند و صرفاً پس از برقراري نظم [در…

بسياري از ما در بيشتر زمان‌ها، خودمان گوش فرا نمي‌دهيم، بلكه به بانگ درون‌فكن مادر يا پدر يا بانگ نهاد و بانگ افرادي كه توانمندند…

رهبران را با مسايلي كه درگير مي شوند بسنجيد. هر كس لباسش را به اندازه خود مي دوزد. (جان ماكسول)

بسياري از مردم مي انديشند كه در حال انديشيدن هستند، در حالي كه سرگرم بازآرايي و تنظيم پيشداوري ها و تعصباتشان مي باشند. (ويليام جيمز)