قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

كار جهان بر اين مدار است كه گويي تمام آدميان، چشم بر رفتار هر يك از افراد دوخته اند و روش خود را طبق رفتار…

عشق نياز به تجزيه كننده ندارد، بلكه براي بيان نيازمند شاعر است. (آندره موروا)

كار كردن بدون رعايت اصول اخلاقي به فساد و تباهي مي انجامد. (كن بلانچارد)

عشق همچون راستي است؛ گاه پيروز مي‌شود و گاه آسيب مي‌رساند. (نامشخص)

هر اندازه خوب باشيد، مي توانيد خوبتر از اين هم بشويد، به شرط آنكه از جان و دل، آن را بخواهيد. (نامشخص)

عشق ورزيدن به انسان‌هايي كه دوست‌شان نداريم، مي‌تواند سبب دگرگوني هر دو نفر شود. (ران كافمن)

هر امري كه روشن شده باشد، ديگر براي ما جذاب نيست. (نيچه)

عشق يعني ترس از دست دادن تو. (مثل ايتاليائي)

هدفمند بودن يعني اينكه در هر لحظه و در هر روز، كار درستي انجام دهيم. (جان ماكسول)

عظمت خداي هر كس به اندازه بزرگي مغز اوست و به بيان ديگر، بزرگي خداوند به قدر شايستگي ماست. (موريس مترلينگ)

هدف بدون رسالت، ما را به جايگاه بلند مرتبه اي نمي رساند. (كن بلانچارد)

علت بدبختي و بيچارگي ما داشتن فرصتهاي زيادي است كه صرف انديشيدن درباره خوشبختي و بدبختي مي گردد. (جرج برنارد شاو)

هدف نهايي از آموزش و پرورش، آموختن روش درست بهره گيري از اوقات فراغت است. (ارسطو)

عمل بايد مقدم بر ميل و اراده باشد. (نامشخص)

هدف، اگر خوب به آن پرداخته شود، تبديل به انگيزه‌اي مي‌شود كه بامدادان از خواب بيدارتان مي‌كند، آن را احساس مي‌كنيد… عطرش را مي‌بوييد و…

غارتگر و حاكم مقتدري كه به گروهي وعده مي دهد آنها را از غارتگران در امان بدارد، از بنياد موجوداتي همسان هستند، فقط دومي به…

نيكو و آبرومند زندگي كن، آنگاه، به وقت سالخوردگي، هنگامي كه به گذشته بي انديشي، ديگر بار از زندگي ات لذت خواهي برد. (دالاي لاما)

غرورِ سركش را بايد بيشتر از آتش خاموش كرد. (هراكليت)

نيروي باطني ريشه‌دار، نه چشم و هم‌چشمي مي‌كند نه سنجش؛ درست مانند اينكه عقابي بخواهد شبيه كلاغ پرواز كند يا شبيه اردك راه برود. نه…

فاش نكردن اسرار مردم دليل كرامت و بلندي همت است. (سقراط)

نويسنده شايسته از آنجا كه براستي چيزي در سر دارد همواره نظرات خود را به ساده ترين و صريح ترين شكل بيان مي كند. (آرتور…

فراموش كردن اظهار تشكر و حق شناسي، جزيي از نهاد بشري است. به اين ترتيب اگر ما هميشه منتظر باشيم كه مورد تقدير و تشكر…

نيرومندترين اهرمها اراده است. (اسمايلز)

فراموش نكنيد كه نخستين گام براي حل مسئله، دست به كار شدن براي حل آن است. (پرمودا باترا)

نويسنده اي كه به كمال انسان، باور پابرجا نداشته باشد، نه احساس بخشش و پايبندي به ادبيات دارد و نه هرگز عضو خانواده ي ادبيات…

فرد چاپلوس هم گوينده را فاسد مي كند و هم شنونده را. (ديل كارنگي)

نورِ زمان كوتاهي كه براستي به جستجو مي‌پردازيم، به مراتب نيرومند‌تر از تاريكي انبوه ميليونها سال، ترديد و دودلي است. (گاي فينلي)

فرزانگان سخن نمي گويند، بلكه با استعدادان سخن مي گويند و تهي مغزان بگومگو مي كنند. (نامشخص)

نه منتقدان زياد اهميت دارند، نه كسي كه زمين خوردن آدمهاي توانمند را نشان مي دهد. حتي اين هم خيلي مهم نيست كه كاري را…

فرصت و مانع با هم چه فرقي دارند؟ فرق آنها در ديد ما است. هر فرصتي مشكلي دارد و هر مشكلي فرصتي. (نامشخص)

نمي‌توانيم چيزي را بدهيم كه خود، از آن بي‌بهره‌ايم. بدون عشق ورزيدن به خود، نمي‌توان به ديگري عشق ورزيد. (لئوبوسكاليا)

فرمانبري، بسيار كم خطرتر از فرمان راندن است. (نامشخص)

نه در آسمان، نه در ميان دريا، نه در شكاف كوه، در جهان هيچ‌جا نيست كه شايد آدمي از كردار بد رها باشد. (بودا)

فرياد كشيدن بر سر شاگرداني كه خوب درس نمي‌خوانند و سبب دردسر هم هستند و نيز سرزنش آنها، كاري از پيش نمي‌برد. بايد به آنها…

نمي شود پيشاپيش هيچ رفتار ممتازي را نشان داد كه پشت درهاي بسته عملي نشود و نيز هيچ آرزوي عيني وجود ندارد كه به راستيً…

فضاي عشق در خانه ي تو شالوده اي براي زندگي ات به شمار مي رود. (دالاي لاما)

نمايشگر را جاني است؛ اما جاني نه چندان با وجدان. ايمان او همواره به چيزي است كه بيش از همه ديگران را وادار به ايمان…

فقط دانستن كافي نيست، بايد به كار گرفت، فقط خواستن كافي نيست، بايد انجام داد. (نامشخص)

نگر كه كار امروز به فردا نيفكني كه هر روزي كه مي آيد، كار خويش مي آورد. (ابوالفضل بيهقي)

فقط يك شخص شادمان مي تواند ياور ديگران باشد. (اشو)

نقطه شروع هر موفقيتي، وجود يك نظريه يا نقطه نظر است كه خود ناشي از تصور مي باشد. (ناپلئون هيل)

فلسفه همان خواست قدرت است؛ همان خواست علت نخستين. (نيچه)

نگذار ستيزه اي خُرد بر ارتباطي پر قدر، خللي وارد سازد. (دالاي لاما)

فيلم ساختن يك جور خودشيفتگي است. (كرك داگلاس)

نقاشي، يك نياز فوري به خالي كردن بار احساس‌ها و تصويرهاست. (پابلو پيكاسو)

قانون مثل شمشير است كه دسته آن در اختيار مافوق و تيغه اش روي سينه زيردست است؛ در هر صورت برنده معلوم است. (نامشخص)

نظم، اولين قانون طبيعت است. (ديل كارنگي)

قدر چيزهاي كوچك را مي‌بايست به اندازه‌ي چيزهاي بزرگ‌تر و مهم‌تر بدانيم و به هر دوي آنها به يك اندازه ارج نهيم. (آنتوني رابينز)

نرمخويي همواره برآمده از قدرت است. قدرت است كه سبب مي‌شود بياموزيم كسي را به سبب ناتواني يا ترس يا خشم، محكوم نكنيم. (لئوبوسكاليا)

قرض، حلقه اسارتي است كه به دست خود بر گردن خود مي افكنيم. (مثل انگليسي)