قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

گذشتن از خواسته ها بهتر از رو انداختن به نااهلان است. (نامشخص)

درسها آنقدر تكرار مي شوند تا آموخته شوند. (شري كارتر اسكات)

گر نيك بنگري دنيا و هر آنچه در آن است را چون ترازويي خواهي يافت كه سنگش گرسنگي و پاره سنگش شهوت است. پر كردن…

درنگ، بهترين درمان خشم است. (سنكا)

گردونه‌هاي درخشان شهرياران تباه گردند، تن نيز به تباهي رسد، ولي برتري نيكان هرگز سوي نابودي نرود و نيكان، نيكان را چنين گويند. (بودا)

درون رفتن در حقيقت، درون رفتن نيست؛ اين تنها بيرون رفتن است… و ناگهان خود را در درون مي يابي. (اشو)

گزش وجدان همانند گاز گرفتن سگي است از سنگي و چيزي جز نابخردي نيست. (نيچه)

دست به كنش بزنيد و از كشف توانايي هاي تازه لذت ببريد. (آنتوني رابينز)

گفته ي “من نمي توانم”، كاري از پيش نمي برد، اما گفته ي “تلاش مي كنم”، شگفتي هايي به بار آورده است. (نامشخص)

دسترسي به موفقيت به گونه اي است كه هر موجود زنده اي مي تواند آن را در آغوش بكشد و با اين حال، تنها معدودي…

گناهگار را دوست بدار، از گناه بيزار باش. (آندره ميتوس)

دشمنت را ببخش تا دارنده ي يك دوست شوي. (نامشخص)

لازم است بر سر نويسنده بي نام و نشان، يعني يك شارلاتان ادبي فرياد زد كه اگر شجاعت آن را نداري كه آنچه را درباره…

دشواري در اين است كه بيشتر ما فريادي را كه به چَم درخواست كمك است، با فريادي ديگر كه آن هم به چَم درخواست كمك…

لبخند راستين، لبخند كسي است كه همه چيز را يافته است: ديگر حساب يا فريبي در كار نيست. (كريستين بوبن)

ثروتمندترين مرد دنيا دارنده ي چيزهاي ملموس نيست. نه زمين دارد، نه طلا، نه نفت، نه كارخانه، نه فعاليت صنعتي ديگر و نه ارتش و…

لذتي كه از علم حاصل مي شود، بي آلايش است. (افلاطون)

جانبداري خودتان از خودتان، مهمترين عامل خوشبختي و كاميابي شما است. (نامشخص)

ما از آن جهت متولد شده ايم كه كار نيكي براي ديگران بكنيم، اما اينكه ديگران براي چه متولد شده اند، از آن خبر ندارم….

جايي كه در آن خوشبيني بيش از هر جاي ديگر رواج و رونق دارد، تيمارستان است. (نامشخص)

ما با رفتارمان، يعني خواسته هايمان زندگي مي كنيم. (فرناندو پسوا)

جرقه براي ايده‌‌هاي خلاق [=آفريننده]، زماني ايجاد مي‌شود كه شما به سختي سرگرم كار و انديشه هستيد. (كيم وو چونگ)

ما بايد به مقوله‌ي ترس و درد، با چشم‌هاي بازتر بنگريم؛ وگرنه مانند اين است كه خودمان را در امن‌ترين بخش دنيا، زنده به گور…

جشن هاي بزرگ، انگيزه افزايش باروري و پويايي آدميان مي شود. (ارد بزرگ)

ما بدون توجه به اينكه تا چه اندازه گمان مي‌كنيم بايد غمگين باشيم، آه بكشيم و گريه كنيم، نسبت به ميزان خنده و شادماني و…

جنايتكار وقتي مرتكب يك گناه شد، ارتكاب گناه ديگر برايش آسان است. (نامشخص)

ما بيشتر براي از ياد بردن درد و رنج خويش به آينده پناه مي بريم؛ در پهنه ي زمان، خطي را تصور مي كنيم كه…

جنگ و نبرد زندگاني باعث پايداري و قوت شما خواهد شد. (آندره موروا)

ما چون شادمان هستيم، لبخند نمي‌زنيم، بلكه شادمانيم، چون لبخند مي‌زنيم. (پرمودا باترا)

جهان گرد پايه گذاران ارزشهاي نو مي گردد، با گردشي ناپيدا؛ اما مردم و نام گرد نمايشگران مي گردند: چنين است «راه و رسم جهان»….

ما در رويدادهاي زندگي خود نقشي نداريم، اما در اينكه چگونه آنها را تعبير كنيم تاثيرگذار هستيم. (نيچه)

جوان بودن مانند رها بودن در باد است كه به سرعت نيز مي گذرد. (نامشخص)

ما زندگي را در چهل سالگي بهتر از بيست سالگي درك نمي‌كنيم، ولي با رسيدن به اين سن، به چنين بينشي دست مي‌يابيم و به…

جواني، خود، مستي بي شراب است. (گوته)

ما كه هنوز خود را نشناخته ايم، چرا ادعا مي كنيم كه ديگران را مي شناسيم. (حجازي)

جوهر وجود زيبايي همان بي ثمر بودن اش است. هر ارزش ديگري در زندگي دوست داشتني است، زيرا ابزار رسيدن به چيزي بيشتر دوست داشتني…

ما نادان هستيم و شايد تا ابد نادان بمانيم، اما بتدريج چيزهايي مي آموزيم كه به ما نشان مي دهد به درستي نادانيم. (موريس مترلينگ)

چرا با وجود تمامي آيينه هاي جهان باز هم هيچكس قادر نيست حقيقتاً بداند به چه شكلي در نظر مي آيد؟ (آرتور شوپنهاور)

ما هرگز به خودمان اجازه نمي دهيم به چيزي بيشتر از آنچه كه به راستي بر اين باوريم كه سزاوارش هستيم، دست پيدا كنيم. (اسپنسر…

ما همچون آدمهايي زندگي مي كنيم كه دائماً در هراسند كه مبادا فرصت از دست برود. (نيچه)

مادام كه از رودخانه بيرون نيامده اي، سر به سر تمساح مگذار. (مثل آفريقائي)

مادر، يگانه موجودي است كه حقيقت عشق پاك را مي شناسد. (اونوره دو بالزاك)

ماهي با ماهي زندگي مي كند، پرنده با پرنده و آدم با آدم. (مثل لهستاني)

متصرف بودن يعني از دست دادن، احساس كردن بدون متصرف بودن، يعني پاس داشتن؛ اين بدان معنا است كه از چيزي هستي اش را بيرون…

محبت برتر از عقل است و بنياد دانش و يقين در روشني قلب است. (بلز پاسكال)

محدوديت ها فقط در ذهن وجود دارند؛ پس هر وقت محدوديتي به ذهنتان رسيد، بي درنگ آن را از مغز خود بيرون كنيد. (آنتوني رابينز)

مدير عامل‌هاي ناتوان، مدير عامل‌هاي ناتوان‌‌تري را به وجود مي‌آورند. (جفري كروكشنك)

مذهب بيمارستان روح است؛ روحي كه دنيا آن را مجروح كرده است. (نامشخص)

مرد اگر نمي خواهد در مرحله ي عشق و محبت خسته شود، بايد با حسن نيت، اهميت مقامي را كه عشق در زندگاني و حيات…

مرد بزرگ يكطرفه قضاوت نمي كند. (كنفوسيوس)