قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

بچه ها بايد ياد بگيرند كه هر كاري را با عشق و دلبستگي انجام دهند نه از روي وظيفه شناسي. (جين وبستر)

بخشايش، آسان خواهد بود، اگر ديگران را با خود يكي بدانيم، كاستي‌‌هاي خود را باور داشته باشيم و بپذيريم همه به يك اندازه آماده‌ي انجام…

بخشندگي را از گل بياموز؛ زيرا حتي ته كفشي را كه لگدمالش مي كند خوشبو مي سازد. (اونوره دو بالزاك)

بدانيد كه هر چيزي در زندگي، معنا و هدفي دارد. (نامشخص)

بدبختي، هوش سرشار را نمايان مي كند و خوشبختي، آن را مي پوشاند. (هوراس)

بدترين چيز در مورد بردگي اين است كه دست آخر، برده ها به آن خو مي گيرند. (ارسطو)

بدگويي حسود دليل برتري شماست. (تن)

بدون ترديد، افراد بشر حاضر نيستند كه همگي بطور يكسان و برابر از گرسنگي بميرند و بي گمان براي آخرين تكه ناني كه مي ماند…

بدون عشق مي‌توان بخشيد، ولي بدون بخشش نمي‌توان عاشق بود. (نامشخص)

بذر انديشه و فكر بپاش، عمل و نتيجه درو كن. (برتراند راسل)

بر رويدادهاي گذشته نظر كن؛ چيزي باارزش از آن بياموز. از آنچه كه آموختي بهره برگير تا زمان حال را بهبود بخشي. (اسپنسر جانسون)

براستي؛ اي كاش جنون شان را حقيقت نام بود، يا وفاداري و يا عدالت؛ اما دريغ كه فضيلت شان در خدمت دراز زيستن و آسودگي…

براي آفرينش روياي بزرگ، بيشتر از آفرينش روياي كوچك، به انرژي نياز نداريم. (نامشخص)

براي آنكه بتوانيم از حكمت خود برخوردار گرديم بايد گهگاه از ديوانگي خود بهره مند شويم. (نيچه)

براي ايمان داشتن بايد حصار پيشداوري ها را برچيد. (پائولو كوئيلو)

براي اينكه بشر بتواند در دنيا خوشبخت زندگي كند، بايد از بخشي از توقعات [ =چشم داشت هاي ] خود بكاهد. (شامفور)

براي اينكه زندگي گرانمايه‌تان در راه دستيابي به چيزي هدر نرود، مي‌بايست گاه از آن چيز فاصله بگيريد. (وين داير)

براي بالا رفتن، پاهاي خويش را به كار گيريد! مگذاريد شما را بالا كشند. بر سر و بر گُرده ي بيگانگان منشينيد! (نيچه)

براي به وجود آوردن عشق و دوستي، شادماني و روي خوش، كارآيي بيشتري دارد و ترشرويي و ناخشنودي، هيچ گونه دشواري را از بين نمي‌برد….

براي تقديم گل به ديگران، به انتظار مراسم تدفين آنها نباشيد. (نامشخص)

براي چيدن ستاره‌ها، گاهي نيز لازم است ديوانه‌وار رفتار كنيم. دلهاي ديوانه هم گاهي مي‌توانند شكسته شوند و ستاره‌هاي درخشان خود را دانه دانه فرو…

براي درك كردن چيزي، بايد آن را سراسر شناخت. (لئوبوسكاليا)

براي راه يافتن به دل هر كس بايد از چيزي سخن گفت كه نزد او عزيزتر است. (ديل كارنگي)

براي رسيدن به هر هدف مهم، بايد دست از آسايش شست. (اسميت)

براي سنجش ارتفاع كوهها، دشواري صعود بر آنها نمي تواند در اين ميان سنجه اي [ =سنگ ترازويي ] باشد. (نيچه)

براي شناخت آدميان به جاي كنكاش در انديشه آنها، در پي شناخت پيشواي انگاره (فكر) آنها باشيد. (ارد بزرگ)

براي كسي كه انديشه‌ي عدم خشونت را در خود پرورده است، همه‌ي جهان، يك خانواده است؛ نه ترسي به دل دارد و نه كسي از…

براي كشف، براي يادگيري چيزي بنيادي، شما ناگزيريد گنجايش رفتن به عمق را داشته باشيد. (كريشنا مورتي)

براي مقدس شمردن، بيداري و آگاهي لازم است. (ارد بزرگ)

براي هدايت مردم، پشت سرشان حركت كن. (لائوتسه)

براي يافتن شادماني، نيازي به جست‌و‌جو كردن آن در اينجا و آنجا نيست، چرا كه شادماني، در همين جاست! در درون خودتان… در لايه‌هاي زيرين…

برترين ويژگي بشري، مردانگي است. (چارلز ديكنز)

برخي از دستاوردهاي بشر متكي بر پيش فرض هاي نادرستي بوده كه با تلاش انسانها درست از آب درآمده است؛ اين كار از عهده ي…

انديشه ها نيز زندگي مردم را نجات مي بخشند. (ميلان كوندرا)

انديشه و انگاره اي كه نتواند آينده اي زيبا را نويد دهد، ناتوان و بيمار است. (ارد بزرگ)

انديشيدن آسان است و عمل كردن، سخت و دشوار. عمل كردن به دنبال انديشه و نقشه و از روي تعمق و انديشه پيدا كردن اش…

انزجار از كثيفي ممكن است چنان شديد باشد كه ما خود را پاك نكنيم، يعني توجيه نكنيم. (نيچه)

انسان انديشمند، بيشتر، انساني بردبار است. (ويكتور هوگو)

انسان بايد به هنگام اظهار نظر درباره شخص خود، بسيار سختگير و انعطاف‏ناپذير باشد. (ژرژ برنانوس)

انسان براي پيدا كردن آنچه نياز دارد، به دور دنيا سفر مي‌كند، ولي در پايان، آن را در خانه‌اش مي‌يابد. (نامشخص)

انسان به گونه‌اي آفريده شده كه هر گاه آتش آرزومندي به جانش بيفتد، ناممكن ها ناپديد مي شوند. (نامشخص)

انسان، تنها آن چيزي را مي تواند به دست آورد كه خود را در حال ستاندن آن ببيند. (فلورانس اسكاول شين)

انسان، خداي انسان است. (نامشخص)

انسان در طول زندگي، سرگرم ياد گرفتن است، ولي با اين همه، نادان مي‌ميرد. (مثل يوگسلاوي)

انسان زماني تمام عيار، وحدت يافته، آرام، بارور و شادمان مي شود كه فرآيند فرديت كامل گردد؛ زماني كه خودآگاه و ناخودآگاه او بياموزند كه…

انسان فقط پرسشهايي را مي شنود كه قادر به يافتن پاسخي براي آنها است. (نيچه)

انسان مو به مو همان چيزي است كه مي پندارد؛ سرشت او جمع كل انديشه هاي او است. (جيمز آلن)

انسان نبايد هيچ امري را به عنوان حقيقت قبول كند، مگر آنكه به راستي در نظر او حقيقت باشد. (دكارت)

انسان هاي بزرگ آنهايي هستند كه روان، قوي تري از هر نيروي مادي مي دانند و بر اين باورند كه انگار بر حكومت دارند. (رالف…

انسان همان جايي است كه تصميم مي گيرد باشد. (نامشخص)