رباعیات محمد رضا شفیعی کدکنی
پر سوخته ی شرار پرهیز توام
پر سوخته ی شرار پرهیز توام دیوانه ی چشم فتنه انگیز توام گنجایش دیگری ندارد دل من همچون قدح شراب لبریز توام محمد رضا شفیعی…
رفتی تو و بی تو ذوق می نوشی نیست
رفتی تو و بی تو ذوق می نوشی نیست کاریم به جز سکوت و خاموشی نیست دانی تو و عالمی سراسر دانند گر از تو…
شب بود و نسیم بود و باغ و مهتاب
شب بود و نسیم بود و باغ و مهتاب من بودم و جویبار و بیداری آب وین جمله مرا به خامشی می گفتند کاین لحظه…
با من سخن تو در میان آوردند
با من سخن تو در میان آوردند گلبرگ بهار در خزان آوردند خاموش ترین سکوت صحراها را با نام تو باز در فغان آوردند محمد…
لبخند سپیده در بهاران داری
لبخند سپیده در بهاران داری پویایی جویبار و باران داری نرمای نسیم و بوی گل خنده ی باغ داری همه را و بی شماران داری…
باد آمد و بوی نوبهاران با او
باد آمد و بوی نوبهاران با او ابر آمد و نرم باران با او خاموشی باغ را شکستند که صبح گل سر زد و گلبانگ…
اطلاعیه برای شاعران و نویسندگان
پایگاه اینترنتی شعرستان از همکاری همه شاعران و نویسندگان آماتور و حرفه ای از سراسر جهان استقبال میکند و مشارکت فعال آنها را خیر مقدم میگوید. شما میتوانید اشعار، مطالب معلوماتی و مقالات خویش را از طریق ایمیل و یا فرم تماس ارسال نماید. مطالب ارسالی در اولین فرصت مناسب منتشر خواهند شد