گر تکیه کنی بر دم شمشیر مکن

گر تکیه کنی بر دم شمشیر مکن بی دغدغه بازی به دم شیر مکن خواهی که شود طالع بیدارت یار خوابی که ندیده ای تو…

ادامه مطلب

طوفان که طرفدار صفا خواهد بود

طوفان که طرفدار صفا خواهد بود معدوم کن جور و جفا خواهد بود گر جنگ کند برای حیثیت خویش نسبت بعقیده باوفا خواهد بود

ادامه مطلب

روزی به نبرد صف شکستن باید

روزی به نبرد صف شکستن باید بر خصم ره فرار بستن باید روز دگری بقصد یک حمله سخت از موقع خود عقب نشستن باید

ادامه مطلب

دنیای ضعیف کش که از حق دور است

دنیای ضعیف کش که از حق دور است حق را بقوی می دهد و معذور است بیهوده سخن ز حق و باطل چکنی رو زور…

ادامه مطلب

درباره دولت مستوفی‌الممالک

درباره دولت مستوفی‌الممالک بی‌مهری اگر با من شیدا نکنید یا کینه دیرینه هویدا نکنید با این همه عیب بهتر از مستوفی بی‌شبهه در این محیط…

ادامه مطلب

در کشور ما که دزد را واهمه نیست

در کشور ما که دزد را واهمه نیست جز گرگ شبان برای مشتی رمه نیست آنجا که مضار هست بهر همه است وانجا که منافع…

ادامه مطلب

در اول عشق باده نوشی اولی

در اول عشق باده نوشی اولی در آخر عمر می فروشی اولی تا دوره فترت است همچون خم می با خوردن خون دل خموشی اولی

ادامه مطلب

چندی ز هوس باده پرستی کردم

چندی ز هوس باده پرستی کردم می خوردم و از غرور مستی کردم چون پای امیدواریم خورد بسنگ دیدم که عبث دراز دستی کردم

ادامه مطلب

تا خدمت ابناء بشر پیشه ماست

تا خدمت ابناء بشر پیشه ماست آزادی و صلح و سلم اندیشه ماست آنکس که کند ریشه بیداد و ستم از مزرع ویران جهان تیشه…

ادامه مطلب

به مستوفی‌الممالک در هنگام تشکیل دولت

به مستوفی‌الممالک در هنگام تشکیل دولت ای دوست کلاه خویش را قاضی کن در آتیه کار بهتر از ماضی کن فرصت مده از دست و…

ادامه مطلب

با عزم متین شتاب می‌باید کرد

با عزم متین شتاب می‌باید کرد همراهی شیخ و شاب می‌باید کرد با دقت هرچه بیشتر در این بار مرد عمل انتخاب می‌باید کرد

ادامه مطلب

این خانه دگر چونی نوائی دارد

این خانه دگر چونی نوائی دارد وز راز درون بسر هوائی دارد یکسان نبود وضع سیاست دایم هر روز سیاست اقتضائی دارد

ادامه مطلب

ای غافل نشناخته زنگی از حور

ای غافل نشناخته زنگی از حور وز جهل نداده فرق ظلمت از نور عالم همه پر صدا ولی گوش تو کر دنیا همه با ضیا…

ادامه مطلب

ای جعبه که سرنوشت ما در ید توست

ای جعبه که سرنوشت ما در ید توست مقصود عموم تابع مقصد توست امروز که بی‌طرف شوی با بد و خوب فرداست که خوب و…

ادامه مطلب

آنانکه ز خون دو دست رنگین کردند

آنانکه ز خون دو دست رنگین کردند آزادی حق خویش تأمین کردند دارند در انظار ملل حق حیات آن قوم که انقلاب خونین کردند

ادامه مطلب

آن سلسله را که جز خطا باطن نیست

آن سلسله را که جز خطا باطن نیست کس نیست که بر خطایشان طائن نیست روزی به وثوق شاد و گاهی به قوام القصه که…

ادامه مطلب

آن اهل خطا که با خطاکار نمود

آن اهل خطا که با خطاکار نمود با کار خطا شبهه در افکار نمود بر رغم مدافعین بیگانه پرست آخر به خطای خویش اقرار نمود

ادامه مطلب

آزادی اگر تیول یکدسته نبود

آزادی اگر تیول یکدسته نبود ملت ز دو سر چو مرغ پابسته نبود از ماهی برجسته نمی رفت سخن در مجلس اگر ناطق برجسته نبود

ادامه مطلب

از آز بپرهیز و امیری می کن

از آز بپرهیز و امیری می کن با گرسنگی سخن ز سیری می کن در جامعه گر تو سرفرازی خواهی از پای فتاده دستگیری می…

ادامه مطلب

یاران ز می غرور، مستی نکنید

یاران ز می غرور، مستی نکنید چون پای دهد دراز دستی نکنید اکنون که شدید «سوسیالیست » مآب خودخواهی و اشراف پرستی نکنید

ادامه مطلب

هر کس بطریق خاص شد یار کسی

هر کس بطریق خاص شد یار کسی یا بوالهوسانه محو دیدار کسی طوفان که بود مقصد او نفع عموم هرگز نشود عبث طرفدار کسی

ادامه مطلب

من حسرت آب زندگانی نخورم

من حسرت آب زندگانی نخورم در خوان جهان جز کف نانی نخورم چون زندگیم غم جهان خوردن بود مردم که دگر غم جهانی نخورم

ادامه مطلب

گل نیست دلم که رنگ و بو خواهد و بس

گل نیست دلم که رنگ و بو خواهد و بس در باغ چو من نام نکو خواهد و بس با خاک نشینی نکند ناله و…

ادامه مطلب

کابینهٔ مستوفی‌الممالک

کابینهٔ مستوفی‌الممالک کابینه ما اگرچه بی‌تصمیم است معبود شما به دشمنان تسلیم است از خادم حال گر امیدی نبود از خائن آینده هزاران بیم است

ادامه مطلب

طوفان که ز راستی به عالم علم است

طوفان که ز راستی به عالم علم است ویرانه کن بنای جور و ستم است محبوب از آن بود که حق یا باطل در مسلک…

ادامه مطلب

روزی است که اقدام غیورانه کنیم

روزی است که اقدام غیورانه کنیم از پیر و جوان جنبش مردانه کنیم و آن کاخ که آشیانه فتنه بود با آلت انتقام ویرانه کنیم

ادامه مطلب

دل زمزمه های انقلابی دارد

دل زمزمه های انقلابی دارد در عین جنون حرف حسابی دارد گوید که ز چیست مستشار بلدی این طور سر خانه خرابی دارد

ادامه مطلب

در موقع سخت می نباید شد سست

در موقع سخت می نباید شد سست کز عزم، شکسته را توان کرد درست خورشید موفقیت رخشان را در سایه اتفاق می باید جست

ادامه مطلب

در کعبه برهمنی نمی‌باید کرد

در کعبه برهمنی نمی‌باید کرد بی‌زور تهمتنی نمی‌باید کرد تا کار به دوستی میسر گردد اقدام به دشمنی نمی‌باید کرد

ادامه مطلب

در انتقاد از دادگستری

در انتقاد از دادگستری این خانه ویرانه که تا نفخه صور چون جغد کند در آن نشیمن منصور عدلیه بود به اسم و ظلمیه به…

ادامه مطلب

چون ابر بهار چشم خون بار من است

چون ابر بهار چشم خون بار من است چون غنچه نشکفته دل زار من است فریاد و فغان و ناله هر شب تا صبح چون…

ادامه مطلب

تا چون من و شانه باد شیدا نشود

تا چون من و شانه باد شیدا نشود در زلف تو عقده دلم وا نشود کی سعی و عمل پیشه که بی زحمت و رنج…

ادامه مطلب

بس هم‌نفسان نرد غلط باخته‌اند

بس هم‌نفسان نرد غلط باخته‌اند یک جامعه را به شبهه انداخته‌اند با آن همه امتحان هنوز این مردم ما را به ثبات عزم نشناخته‌اند

ادامه مطلب

با طبع بلند قصر قیصر هیچ است

با طبع بلند قصر قیصر هیچ است دارائی دارا و سکندر هیچ است با خانه بدوشی ببر همت ما صد قافله گنج خانه زر هیچ…

ادامه مطلب

این زمزمه های شوم را قائل کیست

این زمزمه های شوم را قائل کیست واین نغمه ناپسند را حاصل چیست در گفتن حرف حق اثر هست اما گوینده چو با اراده باطل…

ادامه مطلب

ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین

ای دیده دو چشم فتنه را خیره ببین بر صلح و صفا ستیزه را چیره ببین رنگ افق سیاست ایران را از ابر سیاه قیرگون…

ادامه مطلب

ای توده گرفتار جهالت شده‌ای

ای توده گرفتار جهالت شده‌ای گم‌گشته وادی ضلالت شده‌ای هرکس که کنی وکیل گر جنس تو نیست بیچون و چرا بدان که آلت شده‌ای

ادامه مطلب

آنانکه تو را دو سال یکبار خرند

آنانکه تو را دو سال یکبار خرند هر چند گران شوی بناچار خرند ارزان مفروش خویش را ای توده چون مردم کم فروش بسیار خرند

ادامه مطلب

آن سلسله ای که از امیران هستند

آن سلسله ای که از امیران هستند معمار در این سرای ویران هستند از چیست که با ثروت هنگفت مدام اندر صدد غارت ایران هستند

ادامه مطلب

آن دسته که در نزد تو پیشند همه

آن دسته که در نزد تو پیشند همه با حرف رفیق نوش و نیشند همه آید چو میان پای عمل می دانند یکسر پی جلب…

ادامه مطلب

از سنگلج آوای غم اندوز آید

از سنگلج آوای غم اندوز آید بانگ خشنی ولی دل افروز آید یک لحظه در آن حوزه اگر بنشینی صد مرتبه فریاد جهانسوز آید

ادامه مطلب

آخر دل من ز غصه خون خواهد شد

آخر دل من ز غصه خون خواهد شد وز روزنه دیده برون خواهد شد با این افق تیره خدا داند و بس کاین مملکت خراب…

ادامه مطلب

یا هم چو ضعیف منزوی باید شد

یا هم چو ضعیف منزوی باید شد یا صاحب زور معنوی باید شد فریاد و فغان و ناله را نیست اثر در جامعه بشر قوی…

ادامه مطلب

هر کس که بعهد دوستی پایه نداشت

هر کس که بعهد دوستی پایه نداشت در دست برای سود سرمایه نداشت از دایره کم نه ای بیک نقطه بگرد پیراهن دوستی که پیرایه…

ادامه مطلب

ملت چو شراب بی خودی نوش کند

ملت چو شراب بی خودی نوش کند یا پند معاندین خود گوش کند هر عیب و هنر دید نمی آرد یاد هر خوب و بدی…

ادامه مطلب

گفتی دل خون کرده عوض خواهد شد

گفتی دل خون کرده عوض خواهد شد از دیده سر آورده عوض خواهد شد با رنگ سیاستی که من می بینم یکبار دگر پرده عوض…

ادامه مطلب

کابینه اگر بود ز بحران تعطیل

کابینه اگر بود ز بحران تعطیل دیروز به مجلس آمد و شد تشکیل اما به رئیس الوزرا یک دو نفر آخر ز فشار وکلا شد…

ادامه مطلب

صندوق آرا

صندوق آرا ای جعبه به خوب و زشت حاکم شده‌ای محفوظ‌کن سقیم و سالم شده‌ای با آنکه تویی پاک‌دل و پاک‌نهاد آرامگه خائن و خادم…

ادامه مطلب

راجع به کمپانی نفت و اختلاف آن با دولت

راجع به کمپانی نفت و اختلاف آن با دولت افسوس که دست‌رنج ما را بردند با بطر، چهار و پنج ما را بردند ما و…

ادامه مطلب

دل خسته ز آزار دل آزاران است

دل خسته ز آزار دل آزاران است جان رنجه ز بیداد ستمکاران است تنبیه و مجازات خیانت کاران در جامعه پاداش نکوکاران است

ادامه مطلب