گل بر رخ تست و چشم من غرقه به آب

گل بر رخ تست و چشم من غرقه به آب من تافته و زلف تو پیچیده به تاب زلف تو بر آتش است و من…

ادامه مطلب

آن زلف که او به بوی مرزَنگوش است

آن زلف که او به بوی مرزَنگوش است گه بر جَبَه است و گه به زیر گوش است زین باز عجبتر آن لب خاموش است…

ادامه مطلب

بر آتش هجر عمری ار بنشینم

بر آتش هجر عمری ار بنشینم خاک در تو همی بدل بگزینم از باد همه نسیم زلفت بویم در آب همه خیال رویت بینم

ادامه مطلب

چون بگشائی بخنده آن چشمۀ نوش

چون بگشائی بخنده آن چشمۀ نوش شکر بفغان آید و پروین بخروش وز چشم بدش در آن دو زلفین بپوش کو غارت کرد کلبۀ مشک…

ادامه مطلب

سه چیز ببرد از سه چیز تو وصال

سه چیز ببرد از سه چیز تو وصال از رخ گل و از لب مل و از روی جمال سه چیز ببرد از سه چیزم…

ادامه مطلب

معشوقۀ خانگی بکاری ناید

معشوقۀ خانگی بکاری ناید کو دل ببرد رخ بکسی ننماید معشوقه خراباتی و مطرب باید تا نیم شبان آید و کوبان آید

ادامه مطلب