شاها چو دلت در صف تدبیر آید

شاها چو دلت در صف تدبیر آید او را مدد از عالم تقدیر آید تیغ تو جهان‌گرفت آری شک نیست آن راکه تو برکشی جهانگیر…

ادامه مطلب

گر یابد زهره آگهی از نامت

گر یابد زهره آگهی از نامت خواهد که به‌جای می‌بود در جامت گر ماه ز چرخ بشنود پیغامت آید به ‌زمین و اوفتد در دامت

ادامه مطلب

هر تیر که شاه تیر گیر اندازد

هر تیر که شاه تیر گیر اندازد گویی که ز گردون اثیر اندازد دشمن ز نهیب او چو تیر اندازد گویی که ز چنبران ا‌به…

ادامه مطلب

از درگه تو ملوک را تاج آید

از درگه تو ملوک را تاج آید در همّت تو هزار معراج آید توقیع تو چون به ‌دست محتاج آید چون‌کعبه بود که بیش حُجاج…

ادامه مطلب

ای جام تو آب و آتش ناب شراب

ای جام تو آب و آتش ناب شراب ای خون عدو ز آتش شمشیر تو آب گه آتش را کنی تو از آب نقاب گه…

ادامه مطلب

ای شاه زتو تخت همی نازد و زین

ای شاه زتو تخت همی نازد و زین وز دولت تو داد همی یابد دین تا روی زمین گرفته‌ای زیر نگین خصمان تو رفته‌اند در…

ادامه مطلب

ای یار چو روزگار یار من و توست

ای یار چو روزگار یار من و توست بس کس که حسود روزگار من و توست این باده که اندوه‌گسار من و توست برگیر و…

ادامه مطلب

تا دولت تو به گرد گردون گردد

تا دولت تو به گرد گردون گردد گردون همه بر فال همایون‌ گردد ور با تو ستاره‌ای دگرگون گردد تیره شود و ز چرخ بیرون‌…

ادامه مطلب

چون باز خیال تو پر و بال زند

چون باز خیال تو پر و بال زند در جان رهی عشق تو چنگال زند آن کس‌ که نه از وصال تو نال زند شاید…

ادامه مطلب

خصمی‌که بر او فسوس کرد اختر او

خصمی‌که بر او فسوس کرد اختر او او را عملی داد نه اندر خور او گر عهد تو بشکست دل اندر بر او سرّ دل…

ادامه مطلب

دست مَلِک ملوکِ عالم‌ْ سنجر

دست مَلِک ملوکِ عالم‌ْ سنجر بحری است‌ که در جهان چنان نیست دگر چون باد سخاکند بر آن بحرگذر موجش همه دُر باشد و آبش…

ادامه مطلب

شاها خردت هست به می خوردن یار

شاها خردت هست به می خوردن یار شاید که شب و روز همین داری کار می خوردن تو فلک چو بیند هر بار خواهد که…

ادامه مطلب

گرچه دل و سینه‌ کان گوهر دارم

گرچه دل و سینه‌ کان گوهر دارم رخساره زرنج هر دو چون زر دارم کان بستهٔ زلف ماه دلبر دارم وین خستهٔ تیر شاه سنجر…

ادامه مطلب

هر بزم که کردی همه بهروزی بود

هر بزم که کردی همه بهروزی بود کار تو نشاط و مجلس افروزی بود هر رزم که کردی همه پیروزی بود هرچ آن دگری خواست…

ادامه مطلب

از جور قد بلند و موی پستش

از جور قد بلند و موی پستش وز کافری نرگس ِ بی می‌ْ مستش گریان به کلیسیا شوم بنشینم ناقوس به یک دست و به…

ادامه مطلب

ای چرخ‌کمر مبند برکینه من

ای چرخ‌کمر مبند برکینه من بگزار حق خدمت دیرینهٔ من آسایش سینهٔ مرا درمان کن کاسایش سینه‌هاست در سینهٔ من

ادامه مطلب

ای شاه زمانه بخت پیروز تو راست

ای شاه زمانه بخت پیروز تو راست اندیشه و رای عالم‌افروز تو راست شمشیر ظفرساز عدوسوز تو را ست ز انطاکیه تا کاشغر امروز تو…

ادامه مطلب

ایزد که بنای دولتت عالی کرد

ایزد که بنای دولتت عالی کرد نگذاشت که خصم با تو محتالی کرد گر خصم نکرد دل ز کینت خالی اندیشهٔ تو جهان ازو خالی…

ادامه مطلب

تا دید زمانه در دلم غایت عشق

تا دید زمانه در دلم غایت عشق در پیش دلم همی کشد رایت عشق گر وحی زآسمان گسسته نشدی درشان دل من آمدی آیت عشق

ادامه مطلب

چون بر دل و سر نهم دو دست ای دلبر

چون بر دل و سر نهم دو دست ای دلبر می پیش من آوری‌ که بستان و بخور جانا زکف تو چون ستانم ساغر دستی…

ادامه مطلب

خصمی‌که ستم بود همه همت او

خصمی‌که ستم بود همه همت او کردند به‌ کُره عالمی خدمت او آمد به‌سر آن مرتبه و حشمت او مالک تن او برد و ملک…

ادامه مطلب

دستور و شهنشه از جهان رایت خوش

دستور و شهنشه از جهان رایت خوش بردند و مصیبتی نیامد زین بیش بس دل‌ که شدی ز مرگ شاهنشه ریش گر کشتن دستور نبودی…

ادامه مطلب

شاها همه آشوب ز بدخواه تو خاست

شاها همه آشوب ز بدخواه تو خاست دادار جز آن خواست که بدخواه تو خواست پیغمبری ملوک بی‌وحی تو راست کارت همه معجزات را ماند…

ادامه مطلب

گه سرو بلند حله بوشت خوانم

گه سرو بلند حله بوشت خوانم گه ماه تمام باده نوشت خوانم ارزان بخری و رایگان بفروشی ارزان خر و رایگان فروشت خوانم

ادامه مطلب