طهماسب خداوند راستین

طهماسب خداوند راستین داردیم و کان در دو آستین دریا ز یسارش برد یسار گردون به یمینش خورد یمین

ادامه مطلب

آیین نصیری

آیین نصیری ابتدا هست یار و آخر نیز حکم خاوندگار حی عزیز آنچه بنوشته اندرین ورق است شرط و اصل شدن باهل حق است اهل…

ادامه مطلب

راجع بعباس نام

راجع بعباس نام عباسی ما رواج شاهی دارد در کشور حسن کج کلاهی دارد این در خزانه حصاری را بین در حوض بلور خرد ماهی…

ادامه مطلب

احزاب فتاده اند در خط جنون

احزاب فتاده اند در خط جنون هر لحظه برنگی شده چون بوقلمون با اینکه ندانند برون راز درون کل حزب بمالدیهم فرحون

ادامه مطلب

در هجو استاد محمد دلاک

در هجو استاد محمد دلاک استاد محمد آنکه دلاک بود همچون دم تیغ خویش ناپاک بود مقراض اجل تسمه عمرش ببرد وزنشتر من زخم دلش…

ادامه مطلب

آیین غسل جنابت

آیین غسل جنابت از جنابت چو دامنت آلود بایدت در زمان غسل سرود که کنم غسل غسل از پی یار حق بکار است و پاک…

ادامه مطلب

در هجو استاد رضای نجار

در هجو استاد رضای نجار از تیشه هجو جان او بتراشم وز رنده فحش جلد او بخراشم استاد رضا چو برد بر بازی دست طوفان…

ادامه مطلب

آیین غسل و روزه حقیقت سه روزه

آیین غسل و روزه حقیقت سه روزه غسل روزه حقیقت این است راه دین و طریقت این است که بگوئی زصدق دل یکبار جستم از…

ادامه مطلب

در هجو میرزا بابا طبیب خلخالی

در هجو میرزا بابا طبیب خلخالی طبیبی زخلخال آمد بری کمر بسته وزرد رخ همچو نی سر و پوز او همچو بوزینه بود زنخدانش آویزه…

ادامه مطلب

در ضعف پیری و سبب منظوم ساختن آیین نصیری فرماید

در ضعف پیری و سبب منظوم ساختن آیین نصیری فرماید روزگاری که از طلایه مرگ شاخ عمر مرا خزان شد برگ ریخت در جویبار و…

ادامه مطلب

در کاروان نواخت در آی آهنگ

در کاروان نواخت در آی آهنگ شب بر کشید پرده نیلی رنگ خورشید در ترازو شد پنهان بی آنکه هیچ سنجد ازو جوسنگ

ادامه مطلب

فریاد از این مشاوره عالی

فریاد از این مشاوره عالی کز جاهلان پر از عقلا خالی

ادامه مطلب

در زیارت خفتگان بستر خاک

در زیارت خفتگان بستر خاک چون گذارت فتد بگورستان بر مزار گذشتگان بر خوان که سلام علیکم ای احباب ای اسیران خاک و رفته بخواب…

ادامه مطلب

ما می و کو کنار را کرده فدای یک نظر

ما می و کو کنار را کرده فدای یک نظر بی کمک پیاده ای یا مددسواره ای گر نظر علی بمن درفکند نظاره ای از…

ادامه مطلب

خدا رحمت کند مرحوم حاجی میرزا آقاسی را

خدا رحمت کند مرحوم حاجی میرزا آقاسی را ببخشد جای آن برخلق احزاب سیاسی را ترقی اعتدالی انقلابی ارتجاعیون دومکراسی و رادیکال و عشقی اسکناسی…

ادامه مطلب

هژیر و نغز و خوش ای باد نو بهار بوز

هژیر و نغز و خوش ای باد نو بهار بوز که دیرگاه براه تو مانده چشم دختر رز پرند سبز بگلبن بپوش تا ما نیز…

ادامه مطلب

دانا که بود بنزد مردم هشیار

دانا که بود بنزد مردم هشیار آنکه به بیهوده هیچ می نکند کار دانا آن شد که پخته سازد و نیکو خامی گفتار خویش و…

ادامه مطلب

فضا و ساحت عدلیه یارب از چپ و راست

فضا و ساحت عدلیه یارب از چپ و راست تهی ز مردم دین دار و دین پرست چراست بنای کج نشود راست گفته اند ولیک…

ادامه مطلب

چند کشی جور این سپهر کهن را

چند کشی جور این سپهر کهن را چند بکاهی روان و خواهی تن را مرد چو رخت شرف ندوخت بر اندام باید پوشد بدوش خویش…

ادامه مطلب

من این نامه را نیک آراستم

من این نامه را نیک آراستم کم و کاستش را به پیراستم که از بینوا مؤبد عبدالعلی بماناد تا حشر نامی جلی

ادامه مطلب

خبر دادن تیمور از انقلاب روس

خبر دادن تیمور از انقلاب روس سال سی و شش نهد شاه آزادی برخش می دهد سالار قدرت هر کسی را بهر و بخش راست…

ادامه مطلب

فروزنده تخت و دیهیم و گاه

فروزنده تخت و دیهیم و گاه بتن یادگار منوچهر شاه بیفزود بر بندگانش امید در علم را پادشه شد کلید بسی سال گردون گردنده گشت…

ادامه مطلب

تاریک شد جهان ز ملال نظرعلی

تاریک شد جهان ز ملال نظرعلی دریا گریست خون ز خیال نظرعلی ابر آورد قطیفه ز نهار در کنار گوید منم حال نظرعلی مرغ آورد…

ادامه مطلب

روزی ز جور خصم ستمگر ظلامه

روزی ز جور خصم ستمگر ظلامه بردم بنزد قاضی صلحیه بلد دیدم سرای تیره و تنگی بسان گور تختی شکسته در بن آن هشته چو…

ادامه مطلب

تا ساقی میخوارگان در جام صهبا ریخته

تا ساقی میخوارگان در جام صهبا ریخته خون دل خم در قدح از چشم مینا ریخته در سینه سیم سپید آکنده زر جعفری در دیده…

ادامه مطلب

راز تیموری

راز تیموری یک آشوب عظیمی اندرین گیتی به دست آید ز سوزش خاک در شیون ز دودش مصر مست آید چو دود از مصر برخیزد…

ادامه مطلب

بسی جستم نشان از اسم اعظم

بسی جستم نشان از اسم اعظم که بد نقش نگین خاتم جم همه اقطار عالم سیر کردم مگر جویم نشان ازن نقش خاتم بزرگی گفت…

ادامه مطلب

سی چهل سال از این پیش و یا برتر از این

سی چهل سال از این پیش و یا برتر از این مادرم بود به گیتی نه چو مادرتر از این

ادامه مطلب

باری اندر دین چو من حیران شدم

باری اندر دین چو من حیران شدم درهمه راه و رهی پویان شدم اهل حق را بود پیرو مرشدی با نشان و خوب و پاک…

ادامه مطلب