محمد خردمند
همسرایی با رهی معیری بزرگ
همسرایی با رهی معیری بزرگ آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم بی تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم سردمهری بین که…
نازنینم آمدم مایل به دیدن نیستی
نازنینم آمدم مایل به دیدن نیستی عاشقی اما به کار عشق با من نیستی خوب میدانم بد اخلاقی و من با صد دلیل دوستت دارم…
مرغ شعر
مرغ شعر نباشی حس شادی در دل من جا نمیگیرد دگر بی عشق تو این زندگی معنا نمیگیرد من از روزی که با لبخند تو…
لبخند
لبخند تا تبسم بر لب قندت نمایان میشود بغض سنگین دلم یکباره درمان میشود چهره دلبر ، چشم هایت دلرباتر ای رفیق ماهتاب از جلوه…
گامی به سوی کویش، یعنی که پر کشیدن
گامی به سوی کویش، یعنی که پر کشیدن راه درازی رفتن، رنج سفر کشیدن پیمودن مسیرش با شور و عشق و مستی صد درد حس…
غوعای در خزان
غوعای در خزان نیست دردی ظاهرا از دادن جان تلخ تر دل بریدن گاهی میباشد دوچندان تلخ تر فقر فرهنگی سقوط ملک را دارد نوید…
عزیزانم زدل شیدایی عشقم
عزیزانم زدل شیدایی عشقم غریق بحر گوهر زایی عشقم همیشه شاد و شاداب و بهار از نسیم صبح جان افزایی عشقم تبسم بر لبانم چون…
شعر دوم استقبالیه رمضان
شعر دوم استقبالیه رمضان بعد عمری انتظاری به دلم خبر رسیده که بهار اهل ایمان، مهِی معتبر رسیده رمضان دوباره با شور و نوای بلبلانش…
روزی که حضور تو به این کلبه ام افتد
روزی که حضور تو به این کلبه ام افتد غم بر سر غم خاک شود، در قدم افتد با آمدنت خانه و کاشانه پر از…
دلی که مهر و محبت در آن اثر نکند
دلی که مهر و محبت در آن اثر نکند به مثل شاخه ی خشکیده ی ثمر نکند به سنگ خاره نگو سخت تر که قلبی…
در طبع زخم خورده هوای سرود نیست
در طبع زخم خورده هوای سرود نیست احساس را هر آنچه که بود و نبود نیست تا قامتت حضور اجانب رکوع کرد قرب خدا به…
حال و هوای مسجدالاقصی ی ما خونیست
حال و هوای مسجدالاقصی ی ما خونیست از طرح شوم آمریکا و نسل صهیونیست فرزند فاروق سپهسالار ما برخیز اهداف دشمن بار دیگر بر دگرگونیست…
تسکین
تسکین آنکه در بحران غم با من وفا داری کند درد قلبم را چو دکتر ها پرستاری کند دوست آن باشد که در عمق پریشان…
بیهمدرد
بیهمدرد دنبال یک همدرد یا یک شانه میگردم آخر از این اندوه و غم دیوانه میگردم قلبم درون سینه میگرید به تنهائیش با اینکه من…
بگذار غم از سهم دلم کام بگیرد
بگذار غم از سهم دلم کام بگیرد هر صبح رها سازد و هر شام بگیرد تا سینه نهانخانه ی عشق است رفیقم هر لحظه اجل…
ای گلبدن بیا زود، این انتظار تاکی
ای گلبدن بیا زود، این انتظار تاکی چشمم براه و قلبم، در غم دچار تاکی باز آی و کلبه ام را، روشن کن از حضورت…
آه ! خورشید ، تو می تابی و هی میگذری
آه ! خورشید ، تو می تابی و هی میگذری شاهدی بر همه اندوه و غم و در بدری میتوانی به همین عظمت خود یک…
اگر خوشحال اگر غمگینم از توست
اگر خوشحال اگر غمگینم از توست غم و شاد دل مسکینم از توست تو می باید بخندی تا بخندم تمام تلخی و شیرینم از توست…
از این سکوت تلخ و زمینگیر خسته ام
از این سکوت تلخ و زمینگیر خسته ام از نسل پای بسته به زنجیر خسته ام از شور بی شعوری و از شعر در شعار…
هزار مرتبه خوشبختی گر قطار آید
هزار مرتبه خوشبختی گر قطار آید نباشی در دل شعرم غزل چه کار آید از اینکه یخ زده لبخند های احساسم شکوفههای چمن نیز داغدار…
نواي سرد ميهن
نواي سرد ميهن سرود عشق در اندیشه ها پنهان نمی ماند دل بشکسته ی ما تا ابد ویران نمی ماند بخند ای هموطن با آن…
میبینی در آیینه نا آگاه میخندی
میبینی در آیینه نا آگاه میخندی میبینی در آیینهات یکماه میخندی گاهی به چشمت سرمه و گاهی رژ لبها میچرخی در گِرد خودت دلخواه میخندی…
مرغ آمین
مرغ آمین مرغ آمین دلم شد به قفس زندانی زندگی یکسره پیچیده به سرگردانی در نگاهم که به مانند پری می تابی عقل گوید که…
لبخند گهی بر لب ما هست ، گهی نیست
لبخند گهی بر لب ما هست ، گهی نیست با هیچکس از بود و نبودش گله ی نیست صد کشته جوان و به دو صد…
کم کم زمام اختیارم رفت از دستم
کم کم زمام اختیارم رفت از دستم گم کرده ام خود را نمیفهمم کجا هستم هر لحظه با صد استرس در انتظار تو در لابلای…
فصل پاییز اگر رفت بهاری آید
فصل پاییز اگر رفت بهاری آید فرض کن گرتو نباشی به چه کاری آید ؟ درد میروید از این اشک به کشت دل ما تو…
عاشق دلسرد
عاشق دلسرد آه! میپرسی غمی داری به دل یا درد؟! نه! بعد تو احساس هم تنها رهایم کرد نه! سفرهی دل را به هرکه گسترانم…
شعر جدید
شعر جدید تک بیت شعر، خاطرهی درد آور است حال و هوای هرغزل اکنون مکدر است بعد از وداع مردی که دلداده بود گفت: ای…
رمضان ماه شرف ماه دعا خوش آمدی
رمضان ماه شرف ماه دعا خوش آمدی بنوازی به عبادت دل ما خوش آمدی رمضان، فرصت محدوده و محبوب خدا ای امید دل بی نای…
دلی با درد ها خو کرد، درمان را نمی فهمد
دلی با درد ها خو کرد، درمان را نمی فهمد به مثل برگ پاییزی که باران را نمی فهمد کسی در انزوایی جهل عادت کرد،…
در صدا نام تو همنام تو کس می گیرد
در صدا نام تو همنام تو کس می گیرد دل من سخت حسود است نفس گیرد اسم تو مثل خودت خاص خودت باشد بس نام…
جا مانده ها
جا مانده ها آنچه از دیروز بر امروز و فردا مانده است داستان عشق قیس و نام لیلا مانده است آن که درد عشق با…
ترانه رمضان
ترانه رمضان مرحبا ماه گرامی و صفا باز آمد ماه عشق و عمل و مهر و وفا باز آمد عابد ماه مبارک به خدا نزدیک…
بیا و حال اهل درد بشنو
بیا و حال اهل درد بشنو غم داغ و سرود سرد بشنو ببین بعد از جدایی ها زمانه… چه حالی بر سرم آورد؟ بشنو فقط…
به تو از عشق سخن گفته و عاشق شده که
به تو از عشق سخن گفته و عاشق شده که با همه سختی به این درد ، موافق شده که تا ترا در خم و…
ای که عشق ساده و بی درد سر میخواستی
ای که عشق ساده و بی درد سر میخواستی در دعایت از خدایت بیشتر میخواستی آخر این امید ناممکن به مقصد می رسید از خدا…
آنکه درد عشق را پیدا و پنهان می کشد
آنکه درد عشق را پیدا و پنهان می کشد سرنوشت تیره تر با قلب ویران میکشد ساده عاشق می شود یک مرد اما عاقبت درد…
آغاز ماجرا
آغاز ماجرا تک بیت شعر نابت، آغاز ماجرا بود پیغام آشنایی، بر یار آشنا بود آوای دلنشینی، در وقت تلخکامی بر فکر و شعر شاعر،…
آره بس کن دلم از درد کشیدن سیر است
آره بس کن دلم از درد کشیدن سیر است زخم های سخنت تیز تر از شمشیر است گفته بودم که « تو دنیای منی »…
نیست دردی ظاهرا از دادن جان تلخ تر
نیست دردی ظاهرا از دادن جان تلخ تر دل بریدن گاهی میباشد دوچندان تلخ تر فقر فرهنگی سقوط ملک را دارد نوید فقر تلخ اما…
نو بهار از خنده ی سبز تو زیبا می شود
نو بهار از خنده ی سبز تو زیبا می شود تا بخندی غنچه های تر، شگوفا می شود اصلا آرایش متاعی نیست پیش حسن تو…
میانه قدی که چون تار مو میان دارد
میانه قدی که چون تار مو میان دارد *بگو به پیش من آید، چه ارمغان دارد* که خنده میکند از سینه میرود اندوه کلید بخت…
مرزهای پوچ
مرزهای پوچ معنیی اسلام تنها واژهی تسلیم نیست مرد حق را از سیاست های دنیا بیم نیست هرکجای نام اسلام است آنجا مسلم است مرزها…
ما را شکست و سینه ی ما داغدار کرد
ما را شکست و سینه ی ما داغدار کرد از ما ربود، جوهر هستی فرار کرد صیاد بی مروت غرب و غلام او دامی نهاد…
کم کم به سردی میرود لبخند یک عاشق
کم کم به سردی میرود لبخند یک عاشق کم کم بپوسد رشتهای پیوند یک عاشق آخر ” نبودن ها” ، هوای ” نیست” میگیرد دانسته…
فصل خوش و خوشرنگ و نوا بود زمستان
فصل خوش و خوشرنگ و نوا بود زمستان با سردی دلش گرم به ما بود زمستان در جان و تن مرده ی پاییز عجوزه چون…
عاشق بی چون چرا
عاشق بی چون چرا عاشقم عاشق بی چون چرای تو هنوز عاشق آن همهی لطف و صفای تو هنوز با تو بودن سخن ساده نباشد…
شب وداع
شب وداع ای سرزمین عشق و ایمانم خدا حافظ جانم خدا حافظ ای گلشن من ای گلستانم خدا حافظ جانم خدا حافظ حالا که ناچار…
رهبر فرزانه
رهبر فرزانه به تو ای رهبر فرزانه و محبوب سلام به تو ای خوب ترین خوب ترین خوب سلام به تو ای ناب ترین هدیه…
دلبرم میشود که از سر لطف، بشوم مهمان چشمانت ؟!
دلبرم میشود که از سر لطف، بشوم مهمان چشمانت ؟! در نگاه قشنگ تو پیداست، راز های نهان چشمانت میشود گاه گاهی در دل شب،…