قطعات سلمان ساوجی
ای خداوندی که هر روز از درت
ای خداوندی که هر روز از درت مژده فتحی دگر میآیدم درگرفت از دولتت کارم چو شمع این زمان پروانهای میبایدم
آنکه از کبر، یک وجب میدید
آنکه از کبر، یک وجب میدید از سر خویش تا به افسر هور وانکه میگفت شیر معرکهام دولت شاه ساخت او را کور قوت الظهر…
وزیرا جهان قحبه بی وفاست
وزیرا جهان قحبه بی وفاست تو را زین چنین قحبهای ننگ نیست برون زین فراخی دگر را بخواه خدای جهان را جهان تنگ نیست
می که نفع است درو در خوردست
می که نفع است درو در خوردست گرچه بیش از همه بدنام و دنی است خار کو ما در گلبرگ طری است ز آنچه آزار…
فراز تخت معانی چو کوس فضل زنم
فراز تخت معانی چو کوس فضل زنم سبق ز جمله اقران خود مرا باشد عنایت و کرمت گر شود پذیر فتار سپهر در صدد بندگان…
شبی زبان فصاحت ز منهیان خرد
شبی زبان فصاحت ز منهیان خرد سوال کرد غرض آنکه مدتی است مدید که بر خلاف طباع زمانه میبینم که حصن ملک حصین است و…
دیگر از خرج پرو دخل کمش چندی قرض
دیگر از خرج پرو دخل کمش چندی قرض هست و فرض است که قرض غرما باز دهد بنده را غیر در شاه دری دیگر نیست…
خسرو یم یمین امیر علی
خسرو یم یمین امیر علی صورت رحمت علی علیم ای مزین به مدحتت اقلام وی مرفه به دولتت اقلیم هم جناب تو با ستاره قرین…
جهان جود و مروت سپهر فضل و کرم
جهان جود و مروت سپهر فضل و کرم که خاک پای تو را چاکرست آب حیات ز حزم و عزم تو آن لاف میزنیم دایم…
بلقیس ثانی ای که صد پایه رای تو
بلقیس ثانی ای که صد پایه رای تو بالای دست را بعه آسمان نشست لطفت به آستین کرم پاک میکند گردی که گرد دامن آخر…
ای مرغ جان طلب کن ازین آتشین قفس
ای مرغ جان طلب کن ازین آتشین قفس راه برون شدن که تو را هم قفس نماند زان دوستان خاصی که دیدید در دیار دردا…
ای خداوندی که از دریای خاطر دم به دم
ای خداوندی که از دریای خاطر دم به دم در ثنایت عقدهای در مکنون آورم هر زمان بهر عروس مدحت از کان ضمیر قطهای چون…
از آبله جرب تن من
از آبله جرب تن من شاخی است که غنچه گشت بارش هر عضوی و صد هزار غنچه هر غنچه و صد هزار خارش