ویلن تاجبخش سید

شنیده ام که به شاهان عشق بخشی تاج به تاج عشق تو من مستحقم و محتاج تو تاج بخشی و من شهریار ملک سخن به…

ادامه مطلب

من و ما سید

مهتاب و سرشکی به هم آمیخته بودیم خوش رویهم آن شب من و مه ریخته بودیم دور از لب شیرین تو چون شمع سیه روز…

ادامه مطلب

ماه کلیسا سید

ای پریچهره که آهنگ کلیسا داری سینه مریم و سیمای مسیحا داری گرد رخسار تو روح القدس آید به طواف چو تو ترسابچه آهنگ کلیسا…

ادامه مطلب

غنای غم سید

از غم جدا مشو که غنا می دهد به دل اما چه غم غمی که خدا می دهد به دل گریان فرشته ایست که در…

ادامه مطلب

شاهد گمراه سید

راه گم کرده و با رویی چو ماه آمده ای مگر ای شاهد گمراه به راه آمده ای باری این موی سپیدم نگر ای چشم…

ادامه مطلب

دیوانه و پری سید

آن کبوتر ز لب بام وفا شد سفری ما هم از کارگه دیده نهان شد چو پری باز در خواب سر زلف پری خواهم دید…

ادامه مطلب

دالان بهشت سید

شاهد شکفته مخمور چون شمع صبحگاهی لرزان بسان ماه و لغزان بسان ماهی آمد ز برف مانده بر طره شانه عاج ماه است و هرگزش…

ادامه مطلب

چشمه ابدیت سید

شکفته ام به تماشای چشم شهلائی که جز به چشم دلش نشکفد تماشائی جمال پردگی جاودانه ننماید مگر به آینه پاکان سینه سینائی رواق چشم…

ادامه مطلب

بیاد استاد فرخ سید

فرخا از تو دلم ساخته با یاد هنوز خبر از کوی تو می آوردم باد هنوز در جوانی همه با یاد تو دلخوش بودم پیرم…

ادامه مطلب

انتحار تدریجی سید

خجل شدم ز جوانی که زندگانی نیست به زندگانی من فرصت جوانی نیست من از دو روزه هستی به جان شدم بیزار خدای شکر که…

ادامه مطلب