بحاجی حسین آقای ملک بر سبیل طیبت نگاشته است

بحاجی حسین آقای ملک بر سبیل طیبت نگاشته است حسینا دولتی جاوید و عمری جاودان بادت جهانرا گنجهای شایگانی رایگان بادت بکوری چشم عین الدوله…

ادامه مطلب

ای پسر پادشاه کشور ایران

ای پسر پادشاه کشور ایران ای ز تو آباد خانه دل ویران معتقدم بر تو زانکه داده خدایت فر جوانان قرین دانش پیران در کف…

ادامه مطلب

هر زمان غره شوال ز در بازآید

هر زمان غره شوال ز در بازآید فال نیکی است که از دور قمر بازآید عید باز آمد و ماه رمضان رفت ولیک آمده باز…

ادامه مطلب

ماده تاریخ دیگر

ماده تاریخ دیگر زهی کاخ سرفراز که چرخ معلقی ز رشکش کند طراز ز دیبای ازرقی بنزد من این رواق بود بر زنه طباق کنم…

ادامه مطلب

غزل ناتمام

غزل ناتمام نه طاقتی که بماند دل من از طلبش نه جرئتی که شود تن روانه در عقبش شبی به بستر من خفته بود و…

ادامه مطلب

در وصف قنات عین الشرف که نیرالدوله در صحن مطهر جاری ساخته

در وصف قنات عین الشرف که نیرالدوله در صحن مطهر جاری ساخته این گهر از یم رخشنده که کان شرف است ژرف بحریست که ماهش…

ادامه مطلب

دامن دل ز کف صبر رها می‌بینم

دامن دل ز کف صبر رها می‌بینم هرکه عاشق شده داند که چه‌ها می‌بینم تا درخشید رخ بدر من از مطلع حسن شمس روشن بر…

ادامه مطلب

چمن از سبزه شد کان نشابور

چمن از سبزه شد کان نشابور درخت از گل چو شادروان شاپور یکی از دلکشی چون تخت خاقان یکی از روشنی چون تاج فغفور زمین…

ادامه مطلب

بمرحوم ملک التجار تهرانی که در ذوق و ادب معروف است نگاشته

بمرحوم ملک التجار تهرانی که در ذوق و ادب معروف است نگاشته روزگار از بسکه حلقومم فشارد ای ملک عنقریب این تن بسختی جان سپارد…

ادامه مطلب

آوخ ای یاران که طومار معارف پاره شد

آوخ ای یاران که طومار معارف پاره شد جبرئیل ما اسیر جادوی پتیاره شد مجدالاسلام ادب را آسمان در بند کرد آتشینش طوق گردن آهنینش…

ادامه مطلب

نادیده چنان مست تمنای تو گشتم

نادیده چنان مست تمنای تو گشتم کاول قدم از عمر گرانمایه گذشتم اندر طلب روی تو در دوزخ محنت چون عابد گریان پی نادیده بهشتم…

ادامه مطلب

ماده تاریخ تجدید یکی از بناهای شهر قم

ماده تاریخ تجدید یکی از بناهای شهر قم ای فلک لاجورد گر بزمین بنگری تن بتواضع دهی سر بسجود آوری چرخی بینی بخاک مطلع جانهای…

ادامه مطلب

سزد ار سجده برد میر فراهانی را

سزد ار سجده برد میر فراهانی را گر ز خاقان گذرد مرتبه خاقانی را ای امیر قرشی زاده کت اعجاز سخن بند بر ناطقه زد…

ادامه مطلب

در وصف پرنس ارفع الدوله

در وصف پرنس ارفع الدوله بنور عقل نخستین و ذات موجد دانش به باب حکمت و محراب علم و مسجد دانش که چون مؤید عدل…

ادامه مطلب

حماسه

حماسه گر چه دارم مردمی بسیار ازین مردم نیم همچو دیوان نیز با چنگال و شاخ و دم نیم در بلاد خود غریبم زانکه ناجنسند…

ادامه مطلب

تقدیم دوست کردم تصویر خویشتن را

تقدیم دوست کردم تصویر خویشتن را تا جای من ببوسد آن روی چون سمن را ای عکس چهره من چو میرسی به کویش در پای…

ادامه مطلب

بپای آل علی هر که روی زاری سود

بپای آل علی هر که روی زاری سود ز دستبرد حوادث در این جهان آسود بگیر دامن احفاد مرتضی کاین قوم ز آفریده فرازند و…

ادامه مطلب

آن خمیری را کز آب سلسبیل

آن خمیری را کز آب سلسبیل با دم عیسی سرشته جبرئیل دست مریم گشته بیرون ز آستین پخته زاو نان و برنج و زنجبیل بوده…

ادامه مطلب

موشح بنام بدرالدوله سلطان بیگم

موشح بنام بدرالدوله سلطان بیگم بوسه شیرین اگر زان لعلم ارزانی شود دل رها از درد و تن دور از گرانجانی شود روزی آید کان…

ادامه مطلب

مخور جانا فریب از گنج گیتی

مخور جانا فریب از گنج گیتی مشو اندوهگین از رنج گیتی پیاده پیل گردد شاه ماتت همی در بازی شطرنج گیتی همه دانشوران مستند و…

ادامه مطلب

سیم شعبان در تبریز منظوم داشته است

سیم شعبان در تبریز منظوم داشته است ای ملک از همتت سرسبز شد بستان گیتی شادمان زی کز تو شد آباد شارستان گیتی گشت محکم…

ادامه مطلب

در نکوهش رشوه

در نکوهش رشوه امجدی در رشوه خوردن اهل جد شد همزه اش را در دلش کردم مجد شد باد رحمت دائما بر اعتقادش زانکه او…

ادامه مطلب

حکیم دانا میرزا ابوالحسن جاوه فرماید

حکیم دانا میرزا ابوالحسن جاوه فرماید ملک درویشی نه پنداری که بی لشکر گرفتم این ولایت من بآه خشک و چشم تر گرفتم من بحول…

ادامه مطلب

ترجمه از عربی

ترجمه از عربی بار خدایا توئی که باطن اسرار دانی در روز روشن و به شب تار خسته ز درک مشیتت همه افهام خیره ز…

ادامه مطلب

بسفر رفت نگار من و من شیفته وار

بسفر رفت نگار من و من شیفته وار در صف باغ شدم با دلی از غصه فکار دیدم اندر لب جو سنبل و گل نرگس…

ادامه مطلب

اندرز بر سبیل غزل

اندرز بر سبیل غزل آن شنیدستم که از هومر حریفی ز اهل درد چامه ای آکنده از دشنام خود درخواست کرد گفت چون درخورد مدحت…

ادامه مطلب

منچوری می گوید

منچوری می گوید در بند اسیری ندهم هرگز تن ور تفته شوم بکوره همچون آهن آزادی خویش ار همی جویم من یا تاج و نگین…

ادامه مطلب

ماده تاریخ حاجی آقا محسن عراقی

ماده تاریخ حاجی آقا محسن عراقی چو پنچ و بیست ز سال هزار و سیصد رفت از آنزمان که به یثرب ز مکه احمد رفت…

ادامه مطلب

سه‌شنبه خواند مرا آن صنم به خانه خویش

سه‌شنبه خواند مرا آن صنم به خانه خویش که مرهمی نهد از راه مهر بر دل ریش سه شنبه گشت دوشنبه دوشنبه آدینه کنون بینم…

ادامه مطلب

در نکوهش امجدالسلطان نامی که در عدلیه معاونت داشته فرماید

در نکوهش امجدالسلطان نامی که در عدلیه معاونت داشته فرماید به نخواهد گشت هرگز کار دیوان عدالت تا که دارد امجدالسلطان در آن مسند دخالت…

ادامه مطلب

حاج باقر جان بقر بودی چرا بیقور گشتی

حاج باقر جان بقر بودی چرا بیقور گشتی گاو بودی خر شدستی مار بودی مور گشتی فرض با منکر شدی بر فسق خود اقرار کردی…

ادامه مطلب

تضمین غزل خواجه شیراز

تضمین غزل خواجه شیراز چو مجلس وکلا را ملک مؤسس شد ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد عنایت شه و بخشایش ولیعهدش دل رمیده…

ادامه مطلب

باد نوروزی به بستان مشک و کافور آورد

باد نوروزی به بستان مشک و کافور آورد ابر فروردین نثار از در منثور آورد چهره گل آب و رنگ از روی غلمان میبرد طره…

ادامه مطلب

امیر یا غم بدرت بکاست همچو هلال

امیر یا غم بدرت بکاست همچو هلال شدی ز مویه چو موی و شدی ز ناله چو نال ز بس سرود مناعت نواختی شب و…

ادامه مطلب