منزل سرگشتگان راه عجز افتادگی‌ست

منزل سرگشتگان راه عجز افتادگی‌ست تا دل خاک است بیدل اشک را حد سفر حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

می‌کشم عمری‌ست بیدل خجلت نشو و نما

می‌کشم عمری‌ست بیدل خجلت نشو و نما در عرق مانند شمع آخر نهان خواهم شدن حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نام صیاد پرافشانی عنقا کافیست

نام صیاد پرافشانی عنقا کافیست غیر بیدل‌گرهی نیست به دام دل ما حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

ندارد این ستم آباد ما و من بیدل

ندارد این ستم آباد ما و من بیدل لباس عافیتی غیر لب بهم دوزی حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

ندانم فرش تسیلم سر راه‌ که ام بیدل

ندانم فرش تسیلم سر راه‌ که ام بیدل به دامن ‌گردی از خود داشتم افشانده‌م جایی حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نصیحت‌کارگر نبود غریق عشق را بیدل

نصیحت‌کارگر نبود غریق عشق را بیدل به دریا احتیاج در نباشدگوش ماهی را حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نقدی دگر نمی‌شمرد کیسهٔ حباب

نقدی دگر نمی‌شمرد کیسهٔ حباب بیدل من از تهی شدن خویشتن پرم حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نه آسان است صید خاطر آزادگان بیدل

نه آسان است صید خاطر آزادگان بیدل ز شوق مرغ دارد چاکها جیب قفس اینجا حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نوحه بر تدبیرکن بیدل که در صحرای عشق

نوحه بر تدبیرکن بیدل که در صحرای عشق پا به دفع خار زآتش بار منت می‌کشد حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نیست بیدل جزنوای قلقل مینای من

نیست بیدل جزنوای قلقل مینای من هیچکس درمحفل خونین‌دلان همدرد ما حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

نیست ممکن بیدل از تسلیم‌، سر دزدیدنم

نیست ممکن بیدل از تسلیم‌، سر دزدیدنم نسبتی دارد به آن زلف دوتا افتادگی حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

هر چه هست از الفت صحرای امکان جسته است

هر چه هست از الفت صحرای امکان جسته است بیدل اینجا گردی از نخجیر نتوان یافتن حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

هرکجا جوش جنون دارد تب سودای عشق

هرکجا جوش جنون دارد تب سودای عشق بیدل این‌نه آسمان سرپوش یک تبخاله نیست حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

هستی ما نیست بیدل غیر اظهار عدم

هستی ما نیست بیدل غیر اظهار عدم تا خموشی پرده از رخ برفکند آواز بود حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

همه جا مفت بر خال زیادی بیدل

همه جا مفت بر خال زیادی بیدل طاس این نرد برای‌تو چه‌کم می‌آرد حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

هیچ جا بیدل سراغ رنگهای رفته نیست

هیچ جا بیدل سراغ رنگهای رفته نیست صد نگه چون شمع در هر انجمن‌ گم‌ کرده‌ام حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

وصل هم بیدل علاج‌تشنهٔ دیدار نیست

وصل هم بیدل علاج‌تشنهٔ دیدار نیست دیده‌ها چندان‌که محو اوست دیدن‌ آرزوست حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب

یک سپند آنهمه سامان نفروشد بیدل

یک سپند آنهمه سامان نفروشد بیدل عقده‌ای داشت دل سوخته شیون‌ کردند حضرت ابوالمعانی بیدل رح

ادامه مطلب