قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

نخست، سازش و آرامش را در خودتان ايجاد كنيد، تا بتوانيد آن را به ديگران بدهيد. (نامشخص)

زندگي خوب، زندگي شاد است. البته قصد من اين نيست كه اگر شما خوب باشيد حتما شاد خواهيد بود. منظور من اين است كه اگر…

نبوغ، براي آنكه به گونه اي شايسته بارود شود بايد خود را با لحظه هاي مساعدي [ =سازوار ] كه در تاريخ پيش مي آيد…

زندگي دو نيمه است : نيمه اول در انتظار نيمه دوم و نيمه دوم در حسرت نيمه اول. (اسپنسر جانسون)

ناكامي‌ها و شكست‌هاي ظاهري، زمينه‌ساز و سكويي براي جهش‌ها و پرش‌هاي ديگر شما به سوي كاميابي نهايي هستند. (آنتوني رابينز)

زندگي سرشار از خوشگذراني، بر چهره ي انسانها همچون مومي بسيار كهنه و زشت اثر مي نهد. (كريستين بوبن)

نادان با انديشه‌هايي چون “اينها پسران من‌ هستند يا اين دارايي من است”، در رنج است؛ خود او نيز آنِ وي نيست، چه رسد به…

زندگي كردن بدون هدف، آزادي بخش است. (استيون شَپيرو)

نااميد مباش؛ زيرا ممكن است آخرين كليدي كه در جيب داري قفل در را بگشايد. (نامشخص)

زندگي كوتاه است و فاني، اما هنر طولاني و ماندگار. (سقراط)

ناتواني يك انسان، از آنجا سرچشمه مي‌گيرد كه نمي‌تواند براي دراز مدت با خود خلوت كند و در يك اتاق تنها بنشيند. اين امر سبب…

زندگي مشترك، بزرگ و بي‌پايان است؛ از يك سو مي‌تواند نابود شود و از سوي ديگر، به آرامي ادامه يابد. زندگي مشترك، حيوان بزرگ پايداري‌‌ست،…

ميهمان ناخوانده اگر دو نفر شد قابل تحمل است و اگر بيشتر، غير قابل تحمل. (نامشخص)

زندگي هر شخص زماني شروع مي شود كه بتواند بيرون از خودش زندگي كند. (آلبرت انيشتين)

مي‌توان برگزيد، ولي نمي‌توان از رنج بوجود آمده از آن، در امان ماند. (نامشخص)

زندگي و عشقي در كار نيست، جز آنچه خود آفريده‌ايم. (لئوبوسكاليا)

مي خواهي بر بلندي ها خانه كني؛ سنگيني هايت را به دريا فكن. فراموشي هنري ايزدي است! (نيچه)

زندگي يك معما نيست، يك راز است. مي توان پاسخي براي معما يافت، اما راز به گونه اي است كه هرگز نمي توان پاسخي بر…

مي پرسي چرا فيثاغورث از خوردن گوشت خودداري مي كرد؟ من از تو مي پرسم اولين بار كدام انسان جرأت كرد گوشت لاشه مرده را…

زنها هرگز نمي گويند تو را دوست دارم، اما وقتي از تو پرسيدند مرا دوست داري بدان كه درون آنها جاي گرفته اي. (نامشخص)

مي توانيم از هر چيز، حتي از حقيقت، به شكلي نامناسب بهره بگيريم، همان گونه كه مي توانيم از همه چيز، ناب ترين ها را…

زياده از خويش سخن گفتن، راهي است براي پنهان كردن خويشتن. (نيچه)

موفقيت مانند كُشتي گرفتن با يك گوريل است. وقتي كه خسته شديد، دست از مبارزه نمي كشيد، بلكه هنگامي مي توانيد استراحت كنيد كه گوريل…

زيبايي اگرچه مايه شرافت است، اما در معرض هزاران شر و آفت است. (آرتور شوپنهاور)

موشكافي در شكست، پيشرفت در پي خواهد داشت. (ارد بزرگ)

زيبايي در هنر، نوري است كه به ناگاه از آنچه هرگز گفته نشده است، مي تابد. (ميلان كوندرا)

موثرترين عامل پيشرفتهاي اجتماعي و اقتصادي آمريکا داشتن ديد وسيع است. (نامشخص)

زيرك ترين خاموشان نزدِ من روشنان اند و راستان و شفافان. بُن آنان چندان ژرف است كه شفاف ترين آبها نيز آن را فاش نتوانند…

مهم‌ترين بخش تجسم پويا، نه تنها دستيابي به روياست، بلكه ايجاد آن دگرگوني‌هايي است كه نخست در درون انسان روي مي‌دهد. (استيو چندلر)

سادگي، روشني و يكپارچگي، ويژگي‌هايي هستند كه به زندگي ما نيرو، پويايي و شادي مي‌بخشند. (نامشخص)

مهمترين كاميابي يي كه به دست آوردم، پرسيدن و خواستن از خويشتن بود. (نامشخص)

سبب اندوه است كه اشخاص در حد ميانه نيز به حواس خود توجه نمي‌كنند. نگاه مي‌كنند، ولي نمي‌بينند، گوش مي‌دهند، ولي نمي‌شنوند، لمس مي‌كنند، ولي…

مهم نيست كه چه كار كرده‌ايد، مهم اين است كه خود را چگونه ساخته‌ايد و چگونه انساني شده‌ايد. (آنتوني رابينز)

ستايش گر هميشه در حال پيشي گرفتن از ستايش شونده است؛ او ياد مي كند و دلدار برآورده مي سازد. (ارد بزرگ)

من نمي خواهم تغيير كنم و چيزي را تغيير بدهم چون نمي دانم چگونه بايد اين كار را كرد؛ من كاملاً به خودم عادت كرده…

سختي هاي حقيقي حيات آنقدرها زياد نيست. عذاب و بدبختي هميشگي ما نتيجه پريشاني، وسواس و هوسبازي است. (لردآويبوري)

من مثل كسي هستم كه در روي زمين در جستجوي خوشبختي است و نمي داند اين وسيله كجا پنهان شده است و چيزي از آن…

سخن گويا و روان، فرزند دانش است؛ دماغي كه پر است مانند رودخانه اي صاف و شفاف است. (بنجامين ديزرائيلي)

من شش خدمتگزار راستگو دارم كه هرچه مي دانم از آنها ياد گرفته ام. نامشان چرا، چگونه، چه چيزي، چه زماني، چه جايي و چه…

سخني كه روح را روشن سازد، گرانبهاتر از جواهر است. (نامشخص)

من كتاب مي نويسم؛ زيرا مي خواهم به مردم كمك كنم تا در كارشان موفق شوند. (جان ماكسول)

سربلندي در خشك كردن قطره اشك است نه در جاري ساختن سيل خون. (بايرون)

من زماني كامياب هستم و توانگر مي‌شوم كه احساس كنم دارم كاري فراگير و جهاني انجام مي‌دهم. (آنتوني رابينز)

سرشتِ مردمِ ناتوان همواره چنان است كه در راه خود گم مي شوند و سرانجام خستگي شان مي پرسد: «چرا بايد راهي در پيش گرفت؟…

من خيال مي كنم كه هيچ چيز مانع از آن نيست كه يك ديپلمات خوب تبديل به بازيگر عالي شود، جز نگراني از مرتبه و…

سرنوشت خود را با انديشه ها [ يتان ] تعيين كنيد. (توماس كارلايل)

من به هيچ زني بر نخورده ام كه چيزي از بزرگي در او نباشد. (نامشخص)

سزاوار است دوستي را بخواهي كه به روزهايت تلاش و به شبهايت آرامش بخشد. (جبران خليل جبران)

من اين نكته را مي پذيرم كه هرچه در زندگي مي خواهيم، به شرطي به دست خواهيم آورد كه به ديگران كمك كنيم تا آنچه…

سعادت مانند توپ فوتبال است؛ زماني كه از ما دور مي شود دنبال آن مي دويم و وقتي مي ايستد با يك ضربه آن را…