قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

ما زماني مي‌توانيم ادعا كنيم كاري يا پيشه‌اي را آموخته‌ايم كه آن را انجام دهيم. (ارسطو)

جواني، دوره‌اي از زندگي‌ست كه حتي اگر هيچ چيز در زندگي نداشته باشيد، اگر رؤيا داشته باشيد، هيچ چيز نمي‌تواند حسادت [=بدخواهي] شما را برانگيزاند….

تجربه ها بررسي هاي من همه نمايانگر اين است كه محدوديت هاي وجود ما (چه مثبت و چه منفي) بسيار كمتر از آن چيزي است…

ما؛ كه اهل تعمق و احساس هستيم، همين ما آن چيزي را كه از قبل وجود نداشته توليد مي كنيم و براستي از توليد آن…

جوهر و ذات خلاقيت، تازگي و نو بودن آن است و در نتيجه، ما استانداردي براي قضاوت درباره ي آن نداريم. (كارل راجرز)

تجربه‌ي خوار شدن، همچون تجربه‌ي عشق است؛ فراموش نشدني. (كريستين بوبن)

ما مي توانيم خود را از اسارت ناداني آزاد كنيم. مي توانيم خود را به عنوان آفريده هايي با شعور و با فضيلت و داراي…

چرا از فرزنداني كه خود آنها را قدر ناشناس پرورش داده و تربيت كرده ايم، گله منديم؟ (ديل كارنگي)

تدبير، هنر گام برداشتن بدون لگدمال كردن پاي ديگران است. (نامشخص)

ما هر روز، بدون اينكه بدانيم به راستي در زندگي مردم چه مي گذرد، داوري هاي نادرستي در موردشان مي كنيم. (ميشل سي اوستازسكي)

ترس از عشق، ترس از زندگي است و آنان كه از عشق دوري مي كنند مردگاني بيش نيستند. (برتراند راسل)

ما همه از كارهايي خسته مي شويم كه انجام نمي دهيم، وگرنه انجام كار هرگز ما را خسته نمي كند. (نامشخص)

ترس، همواره از ناداني زاده مي شود. (رالف والدو امرسون)

ماجراجو و اهل عمل باشيد تا از طعم دلپذير تغييرات تازه بهره مند شويد. (اسپنسر جانسون)

تشويق پس از نكوهش، همچون آفتاب پس از رگبار باران است. (گوته)

مادر، فردي نيست كه به او تكيه كنيم، بلكه كسي است كه ما را از تكيه كردن به ديگران بي نياز مي سازد. (نامشخص)

تصور كن اگر قرار بود هر كس به اندازه ي دانش خود حرف بزند چه سكوتي بر دنيا حكمفرما مي شد. (ناپلئون بناپارت)

مانند عده كمي از مردم فكر كن و مانند بيشتر مردم سخن بگو. (نامشخص)

تعهد اغلب در دل مشكلات كشف مي شود. (جان ماكسول)

مترجمان ديوانه وار لغات مترادف را دوست مي دارند (من، مفهوم مترادف را به كلي نفي مي كنم: هر كلمه معناي خاص خود را دارد…

تفاوت اصلي بين رهبري و مديريت اين است كه رهبران با استفاده از نفوذ خويش ديگران را به پيروي وامي دارند، اما كار اصلي مديران،…

محال [ =نشدني ] است آدمي بتواند چيزي را به دست آورد كه خود هرگز نبخشيده است. (فلورانس اسكاول شين)

تفكر سرچشمه ي بنيادي ثروت، موفقيت، پيشرفت هاي مادي، اكتشاف ها و اختراعهاي بزرگ و همه ي كاميابي ها به شمار مي رود. (نامشخص)

محدوديت شما به اندازه اي است كه خودتان مي انديشيد. (مارشا برايتِن باخ)

تكرار، مادر مهارت است. (آنتوني رابينز)

مدير خوب مي داند كه هيچ نتيجه ي مطلوبي هيچ گاه به دست نخواهد آمد. (آندره موروا)

تلاش نكنيد همگان را با هوشياري خود گيج كنيد، بلكه با روشني [ بيان ] خود، افراد را تحت تاثير قرار دهيد. (جان ماكسول)

مديريت، يعني اينكه شما نمي‌توانيد از تلاش كردن بازايستيد، بلكه بايد سخت‌تر تلاش كنيد تا در اوج بمانيد. (كيم وو چونگ)

تمام اشتباههاي ما درباره مرگ ناشي از اين است كه فكر مي كنيم درد و رنجي كه ما قبل از مردن مي كشيم مربوط به…

مرد آزاده پيوسته مي كوشد كه در گفتار خود، آهسته و در كردار خود، تند و تيز باشد. (كنفوسيوس)

تمام كساني كه شاد هستند، پيروز خواهند شد؛ بايد شادي ها را تقسيم نمود؛ خوشبختي ارزش دو برابر شدن را دارد. (لرد بايرون)

مرد بزرگ، كسي است كه كودكي خود را گم نكند. (نامشخص)

تمامي واژه ها و عبارت ها، واقعيت هايي هستند كه گاهي آن مفهوم و گاهي مفاهيم بسيار، به يكياره در آن چپانده شده است! (نيچه)

مرد حقيقي كسي است كه در خواري و خوشبختي، خود را تباه نكند. (ناپلئون بناپارت)

تن درست براي روان، مهمانخانه و براي تن ناسالم بيمارستان است. (نامشخص)

مرد فقير و بينوا را تمسخر مکن شايد تو نيز روزي بينوا شوي (کورش کبير)

تنها اثر بزرگ و كامل اثري است كه هيچ وقت شخص نمي تواند تحقق آن را تصوير كند. (فرناندو پسوا)

مردان بزرگ كساني هستند كه مي دانند انديشه هاي بزرگ بر جهان حكم مي رانند. (رالف والدو امرسون)

تنها آنچه كه ما در خيال اش به سر مي بريم، به راستي خودمان هستيم و هر آن چه باقي مي ماند، چون به حقيقت…

مردان كامياب غالبا از شكست، ميوه پيروزي چيده اند. (گوته)

تنها با دگرگوني ديدگاه تان خواهيد ديد كه تا چه اندازه وضعيت زندگي تان دگرگون مي شود؛ از اين دگرگوني، شگفت زده خواهيد شد. (نامشخص)

من وطنم را بيشتر از خانواده ام دوست مي دارم، اما به انسانيت بيشتر از كشورم علاقه مندم. (فنلون)

مردم به اين دليل عشق مي ورزند كه غمگين اند؛ به اين دليل در جست و جوي ديگري اند كه تنها هستند و عشق فقط…

تنها به انسان شريف مي توان آزادي جان ارزاني كرد. (نيچه)

منفي‌گرايان، در ذهن خود، هميشه بدترين گونه‌ي سناريويي را مي‌نويسند كه با هيچ تلاشي، اميدي به بهبودي آن نيست. (استيو چندلر)

مردم خودشان را با هر چيز خسته مي كنند، مگر با فهم و انديشه. (نيچه)

تنها در جايي از سكوت است كه مي‌توانيم جرعه‌اي از خرد دورني خود بنوشيم. (نامشخص)

مهم اين نيست كه چقدر زندگي مي كنيم مهم اين است كه چگونه زندگي مي كنيم. (پائولو كوئيلو)

مردم فقط از حقيقت مي ترسند و نه از هيچ چيز ديگر. (اشو)

تنها راه دگرگون ساختن آنچه كه به آن خو گرفته ايم، تكرار رفتارهاي تازه است. (وين داير)