قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

بر روي زمين نوآوري هاي خوب فراوان است، برخي سودمند، برخي دل پسند؛ زمين را براي آنها دوست بايد داشت. (نيچه)

براستي، اين موجودات نيستند كه چيزي را آشكار مي‌كنند، خود مردم هستند كه با نگريستن به موجودات، روش نفوذ به روح جهان را مي‌يابند. (پائولو…

براي آزاد بودن، بايد مسئوليت كارهايمان را بپذيريم. (لئوبوسكاليا)

براي انسانهاي سرسخت، همدلي شرم آور است، اما باارزش. (نيچه)

براي آنكه نتوان از قدرت سوء استفاده كرد، بايد دستگاهها طوري تنظيم شوند كه قدرت، قدرت را متوقف كند. (منتسكيو)

براي اينكه بتوانيد پرنده رسم كنيد، بايد پرنده باشيد. (نامشخص)

براي اينكه در مسير كاميابي خود با شتاب‌ بيشتري به پيش رويد، مسائلي را كه هر روز شما را آزار مي‌دهد و در ذهن شما…

براي اينكه وطن پديد آيد، مدرسه اي و قبرستاني كافي است. (نامشخص)

براي به زبان آوردن كوتاهترين كلمه مانند «بله» يا «نه»، خيلي بيشتر از يك سخنراني بايد فكر كرد. (نامشخص)

براي پيشرفت سه چيز لازم است : اول پشتكار، دوم پشتكار و سوم پشتكار. (لرد آويبوري)

براي چه آن چيزي كه معمولي است بايد با تحقير همراه باشد؟ (آرتور شوپنهاور)

براي داشتن زندگي آسوده بايد كارهاي حساب شده اي انجام دهيم. (گيل ليندن فيلد)

براي دوام دوستي بايد برتري و ارزش يكديگر را بشناسيد و به يكديگر با ديده احترام بنگريد. (ارسطو)

براي رسيدن به هدف، بايد از مرز خستگي گذشت؛ بايد نيرومندتر از توان خود بود. (نامشخص)

براي زنده ماندن بايد خود را تطبيق داد و براي تطبيق بايد در خود تغيير ايجاد كرد. (كرت لوين)

براي شناسايي خودتان، به بيرون از خود نگاه نكنيد، به درونتان بنگريد و آن چيزي را كه در درون خود داريد، بيافرينيد. (استيو چندلر)

براي كسي بمير كه برايت تب كند. (مثل ايراني)

براي كشف اقيانوسهاي جديد بايد شهامت ترك ساحل آرام خود را داشته باشيد؛ اين جهان، جهان تغيير است نه تقدير. (لئو نيكولايويچ تولستوي)

براي مديريت زمان خود بايد خوشبختي را هدف اصلي زندگي تان قرار دهيد. (برايان تريسي)

براي نفس دانستني ها به گردآوري آنها نپردازيد، بلكه ببينيد با آنها چه كار مي توانيد بكنيد كه ارزشمند باشد. (ريچارد تمپلر)

براي ياد گرفتن آنچه مي خواستم بدانم، نياز به پيري داشتم، اكنون براي خوب به پا كردن آنچه كه مي دانم، نياز به جواني دارم….

برترين دانش ها يزدان پرستي است. (بزرگمهر)

برخي از پدر و مادرها همه چيزشان را صرف فرزندانشان مي كنند، به جز وقت خود. (نامشخص)

انديشه ها بزرگترين جنگنده هاي جهانند و جنگي كه انديشه اي در پي دارد، چيزي جز وحشي گري نيست. (نامشخص)

انديشه هاي منفي، شما را از اوج موجها به پايين مي افكند. (فلورانس اسكاول شين)

انديشه‌ي آفريننده، ممكن است فقط براي دريافتن اين امر باشد كه دليلي ندارد همان گونه رفتار كنيم كه پيش از اين، رفتار مي‌شده است. (نامشخص)

[ انسان ] موجودي است كه در هر شرايطي، مي تواند همنوع خود را به كام مرگ بفرستد. (نامشخص)

انسان امروزي مي تواند به اعجوبه اي مانند ارسطو درس بدهد و او را تا مغز استخوانش به شگفتي وادارد. ارسطو يك دانشنامه ي تمام…

انسان بايد از هر نظر چه ظاهر و چه باطن، زيبا و آراسته باشد. (آنتوان چخوف)

انسان براستي ديندار هميشه آزاد مي ماند و به كساني كه در سر راهش قرار مي گيرند كمك مي كند تا آزاد باشند. او هرگز…

انسان به دور از اشتباه و خطا است؛ بخشاينده خدا است. (الكساندر پوپ)

انسان تركيب عجيبي است و در عين ناچيزي، خود را برتر از همه مي شمارد. (نامشخص)

انسان چيزي است كه بر او چيره مي بايد شد. (نيچه)

انسان دانا به جاي آنكه در انتظار يك فرصت خوب در زندگي بنشيند، خود، آن را به وجود مي آورد. (فرانسيس بيكن)

انسان، دنيايي از شگفتي ها است. (ارسطو)

انسان، فرزند كار و زحمت خويش است. (چارلز رابرت داروين)

انسان ممكن است در برابر يك فضيلت، چاپلوس و متملق باشد. (نيچه)

انسان مي تواند دو دقيقه بدون هوا، دو هفته بدون آب، سه هفته بدون غذا و يك عمر بدون پول زندگي كند، ولي نمي تواند…

انسان نه براي حل و فصل مسائل جهان هستي، بلكه براي يافتن اينكه چه بايد بكند، پا به گستره‌‌ي وجود نهاده است. (گوته)

انسان هم توانايي زحمت فراوان را دارد و هم توانايي بي تفاوتي بسيار. به همان اندازه ي توانايي در پرورانيدن اولي، قدرت چشم پوشي از…

انسان و جهان همچون حلزون و صدف اش به يكديگر پيوسته اند: جهان و انسان تفكيك ناپذيرند، جهان گستره ي انسان است و بتدريج كه…

انسانها به دليل شخصيت هايشان آن چيزي هستند كه هستند، اما در كردار است كه آنها به خوشبختي و يا بدبختي دست مي يابند. (ارسطو)

انسان‌هاي بدخواه و چشم‌تنگ براي ديگران مايه‌ي دردسر هستند، ولي براي خودشان، مايه‌ي شكنجه و آزار. (ويليام پن)

انساني كه با اجتماع تكامل پيدا كرده باشد، از همه جانوران بهتر است و اگر بدون قانون و عدالت زندگي كند، خطرناكترين جانور است. (ارسطو)

آنقدر تشويق كنيد كه تشويق نشدن تنبيه باشد. (نامشخص)

آنكه اشكهاي يك كودك را نخشكاند، خود خواهد گريست. (مثل آفريقايي)

آنكه كردار به سخاوت بيارايد و گفتار به راستي، در اين جهان نيكبخت است. (بزرگمهر)

آنگاه كه خويشتن را فراموش كنيم، همه چيز ما را فراموش مي كند. (گوته)

آنها كه غايبند، كمال مطلوب هستند؛ حاضرين [ =باشنده ها ]، عادي و پيش پا افتاده اند. (گوته)

آهسته برو هميشه برو. (مثل آمريكايي)