قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

با همدردي، شرافت افراد را بهبود مي‌بخشيم كه بنيادي‌ترين امر در عشق ورزيدن به آنهاست. (لئوبوسكاليا)

بارالها ! قلبم را از محبّت نسبت به خودت، ترس از خودت، تصديق و ايمان به خودت، هراس ازخودت و شوق به خودت، لبريز ساز،…

بازدارنده‌ها و دشواريها، كمر مرا خم نمي‌كند. (لئوناردو داوينچي)

بالاترين چيز در موسيقي، سخن گفتن درباره ي موسيقي است. (گابريل گارسيا ماركز)

باور داشتن، از بنياني‌ترين ويژگي‌هاي عشق است. (لئوبوسكاليا)

بايد از بدي كردن بيشتر بترسيم تا بدي ديدن. (ابوالعلاء)

بايد بدانيم كه بزرگترين آزمون استقلال، همان حفظ خويشتن است. (نيچه)

بايد پافشاري كرد. به نظر من، پافشاري كردن، نيرومندترين راز كاميابي و شادي است كه بيش از هر چيز ديگري ناديده گرفته مي‌شود. (پرسي راس)

بايد خويشتن را بيازماييم تا دريابيم مهياي استقلال و فرماندهي هستيم يا خير و اين كار را بايد به هنگام انجام دهيم. (نيچه)

بايد شرم كنند، كساني كه بدون كمترين تأمل و تفكر از پديده هاي معجزه آساي دانش و فن بهره مي گيرند و سفيهانه از درك…

بايستي با روح خود آشنا شده و سعادت را در ژرفاي روح و قلب خود جستجو كنيم. (فيثاغورث)

بخت، با كساني‌ست كه آستين‌ها را بالا مي‌زنند، همت مي‌كنند و سپس، از خدا كمك مي‌خواهند. (پرمودا باترا)

بخشش، گذشته را دگرگون نمي‌سازد، ولي سبب گشايش آينده مي‌شود. (نامشخص)

بد نيست دفتر يادداشتي داشته باشيد و رويدادهاي مهم روزانه را در آن ثبت كنيد. اگر زندگي انسان ارزش ادامه را داشته باشد ارزش ثبت…

بدبخت كسي است كه نمي تواند ناراستي خويش را درست كند. (ارد بزرگ)

بدترين افراد كسي است كه مردم از او بترسند. (نامشخص)

بدترين همنشين هم به تو امكان مي دهد كه خود را انساني در ميان انسانهاي ديگر احساس كني. (نامشخص)

بدون ارتباط مناسب، اتحادي شكل نمي گيرد. (جان ماكسول)

بدون خطر نمي توان بر خطر غلبه كرد. (نامشخص)

بدون وجود قهرمانان، انسان، موجود دردمندي است كه نمي‌داند تا كجا مي‌تواند پيش برود. (نامشخص)

بر خلوت نشين بيداد روا مي دارند و بر او لاي و لجن پرتاب مي كنند. اما، برادر، اگر ستاره مي خواهي بود بدين سبب…

بر من خشم مگيريد كه خفتم، مرده نبودم، فقط خسته بودم. (نيچه)

براي آدم عاقل هر روز شروع جديدي براي زندگي است. (نامشخص)

براي آنچه كه انجام داده اي، غم خوردن بي فايده است. (ويليام شكسپير)

براي آنكه درآمدتان بيشتر شود بايد بيشتر چيز ياد بگيريد. (برايان تريسي)

براي اينكه از شر خوي ها و رفتارهاي منفي تان رها شويد، بايد ابتدا خودتان را بشناسيد. (دارن ال جانسون)

براي اينكه بهار را ببينيم، بايد ابتدا زمستان را از سر گذرانده باشيم. (نامشخص)

براي اينكه كامياب باشيد، بايد كاري را بكنيد كه افراد كامروا مي‌كنند. (جك كانفيلد)

براي به دست آوردن استقلال [ =خودسالاري ] مالي، بايد از سر تا پا خواهش و آرزو بود. (فلورانس اسكاول شين)

براي پول درآوردن يا گرد‌آوردن آن، بايد بتوانيد با آن شاد باشيد. (اندرو متيوس)

براي ثروتمند شدن تنها دانستن راه درآمد كافي نيست، بايد راه خرج كردن را هم به خوبي دانست. (بنجامين فرانكلين)

براي خودپسندها ديگران تنها يك مشت ستايشگرند. (آنتوان دوسنت اگزوپري)

براي دستيابي به آرامش خيال و صفاي باطن، روح را بر جسم خويش برتري دهيد، نه جسم را بر روح. (وين داير)

براي رسيدن به چيزي كه پيش‌تر به آن دست نيافته‌ايد، بايد تبديل به كسي شويد كه پيش‌تر نبوده‌ايد. (نامشخص)

براي زاييده شدن و مرگ، درمان و چاره‌اي وجود ندارد، بايد فاصله‌ي بين اين دو را شاد بود. (جرج سانتايانا)

براي شفاي تن بايد روح را شفا داد. (فلورانس اسكاول شين)

براي كامياب شدن به هيچ چيز جز نيروي ذهن تان نياز نداريد. (اندرييس ارت)

براي كسي كه شگفت زده ي خود نيست معجزه اي وجود ندارد. (نامشخص)

براي مادري كه تنها فرزندش در كنارش نيست، دنيا با اشخاص مهربانش، ويرانه و بياباني بيش نيست. (نامشخص)

براي من هيچ چيز با ارزش‌تر از تجربه نيست. ابزار سنجش درستي هر چيز براي من، تجربه ي شخصي خود من است. (كارل راجرز)

براي هركس لازم است كه به كشش‌هاي منفي خود، “نه” بگويد. (استيو چندلر)

برايت آرزومند لقمه اي چرب و هاضمه اي [ =گوارنده ] خوبم. كتابم را اگر بگواري، مرا نيز با آن فرو برده اي! (نيچه)

برخي از افراد گمان مي‌كنند كه نمي‌توانند انسان‌هاي آفريننده‌اي باشند و نوآوري، كار آنها نيست؛ حال آنكه درست نمي‌انديشند و هر كس مي‌تواند اين ويژگي…

انديشه، دريايي است كه مرواريد آن فلسفه و فرزانگي است. (نامشخص)

انديشه هاي شما، كردارهايتان را مهار مي كنند. (زيگ زيگلار)

انديشه ي گوينده از گفتارش مهمتر است. (مثل لاتيني)

انديشيدن، محدود كردن خود به انديشه اي واحد است كه يك روز مانند ستاره اي در آسمان جهان ثابت مي ايستد. (هايدگر)

انسان، آزاد به دنيا مي آيد؛ او هيچ سرنوشتي ندارد. اگر سرنوشتي وجود داشت، آزادي انسان از بين مي رفت و او تبديل به يك…

انسان با خطاهايش تربيت شده است. (نيچه)

انسان بايد گنجايش رنج كشيدن خود را بالا ببرد. (اسكات پك)