قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

برجسته ترين و تعجب انگيزترين خصوصيت بشري نيرويي است كه مي تواند با استفاده از آن منفي را تبديل به مثبت كند. (نامشخص)

برخي از ديدگاهها، ما را جوان مي‌بينند و جوان نگاه مي‌دارند. چنين ديدگاههايي، عشق‌هاي جهاني و زيبايي‌هاي جاودانه‌اند. (رالف والدو امرسون)

انديشه هاي خود را شكل دهيد، وگرنه ديگران، انديشه هاي شما را شكل مي دهند. (آنتوني رابينز)

انديشه همچون خاك گودي است كه تا در آن، ديدگاهها و باورهاي تازه نكاريم، به بار نمي نشيند. (نامشخص)

انديشيدن به سرانجام هر كار باعث رستگاري است. (سقراط)

انسان از بدو تولد تا مرگ به مثابه ي برده ي بيروني خويشتن خويش، كه حيوانات نيز چنين اند، زندگي مي كند. او در طول…

انسان آنقدر كه از فكر رويدادهاي آينده غمگين مي شود، از خود آن رويدادها ناراحت نمي شود و بدبختانه فكر اينكه فردا چه حوادثي روي…

انسان بايد بهتر و شريرتر شود، من چنين مي آموزانم! شريرانه ترين چيز براي بهترين چيز در ابر انسان نياز است. (نيچه)

انسان براي پيروزي آفريده شده است؛ او را مي توان نابود كرد، اما نمي توان شكست داد. (ارنست همينگوي)

انسان به مقداري جنون هم نياز دارد، وگرنه هرگز به پاره كردن بندهايش براي كسب آزادي خطر نمي كند. (نيكوس كازانتزاكيس)

انسان ترسو به قدرت متكي بر تعداد مسرور مي شود و انسان شجاع با قدرت متكي بر خود (راستينش) برانگيخته مي شود. (گاندي)

انسان، حيواني بيمار است. (ژان ژاك روسو)

انسان در دنيا تنها است و در ميان همنوعان خود، تنها است و چشم داشتِ هيچ گونه آسايش و دلداري از هيچ جا ندارد. (جان…

انسان راستگو، خوش سيماتر است، سرنوشت، او را چنين نقش كرده و خورشيد شامگاهي تا حد خداوندي، سزاوار ستايش. (ويكتور هوگو)

انسان صادق كسي است كه حامي دوران ناداني خود نباشد. (نادر ابراهيمي)

انسان موجود عجيبي است! اگر به او بگوييد در آسمان خدا يكصد ميليارد و نهصد و نود و نه ستاره وجود دارد، بي چون و…

انسان نمي تواند به تنهايي و براي خود زندگي كند؛ اين مرگ است نه زندگي. (لئو نيكولايويچ تولستوي)

انسان هاي آزاده، دل شكسته و پر غرور، خود را از تيررس نگاه ديگران پنهان مي كنند. (نيچه)

انسان هرگز حتي به مرگ هم تسليم نمي شود، مگر زماني كه اراده اش ضعيف باشد. (نامشخص)

انسان والا هميشه به شرافت مي انديشد؛ انسان عادي، به آسايش خود. (كنفوسيوس)

انسانها تنها ياد مي گيرند كه از اجداد درگذشته ي خود سودي ببرند. (فرناندو پسوا)

انسان‌هاي خوشبخت و شادمان، قوانين ساده‌اي دارند. (آنتوني رابينز)

انساني كه عزم به تنها زيستن نموده است، بايد از خانه و كاشانه خويش به همان نسبت دوري جويد كه از جامعه. من به هنگام…

آن‌كس كه آرزومند و انديشمند بود، به خوشي بسيار رسد. (بودا)

آنكه بداند و عمل كند و بياموزد، در ملكوت اعظم بس بزرگ به شمار آيد . (عيسي عليه السلام)

آنگاه كه از دنياي محسوسات درگذري و از زندان تعلقات و بيزاري‌ها جان به در بري، صلح و يك‌رنگي فرا خواهد رسيد، رنج‌ها پايان مي‌يابند…

آنگاه كه سنداني [ =آهن ضخيم ]، پا برجا باش، روزي كه چكش گشتي محكم تر بكوب. (نامشخص)

آنها كه فكر مي كنند توانا هستند، به درستي توانمندند. (نامشخص)

اهل بازار بر اين باور اشتباهند كه فرهنگ را هم مي توان با زمان بندي دگرگون ساخت! (ارد بزرگ)

او هيچ چيز نمي داند، اما تصور مي كند و تظاهر مي كند كه همه چيز را مي داند، اين تعريف كوتاه و يك نماينده…

اولين قدم براي شاد كردن همسرتان و به سعادت رساندن وي، پذيرفتن او است. (نامشخص)

اي بسا كس، بلندي انسان را نتواند ديد و اينكه پستي او را فرا چشم مي بيند، فضيلت مي شمرد. بدين سان، شور چشمي خود…

اي سالك، يكي يكي، قدم به قدم؛ راهي نيست، راه با پيمودن پديد مي آيد، با پيمودن است كه راه را مي سازي و اگر…

اي مزدا! منم كه ترا مي‌پرستم و از تو خواستارم: ناباوري و «تَرمَنشي» از ميان برخيزد و خويشاوندان از خيره‌سري، همكاران از فريب نزديكان و…

آيا زندگي آنقدر عزيز و صلح آنقدر شيرين است كه به بهاي زنجير و اسارت خريداري شود؟ (پاتريك هنري)

ايجاد يك كسب و كار بزرگ، جز از راه درست و اصولي به ندرت امكان پذير است. (اندرو كارنگي)

ايمان به حقيقت را هدف و مقصد اساسي زندگي خود قرار دادن و تكاليف را از روي وجدان به جا آوردن، طبع مرد را بلندتر…

اين انديشنده نياز به كسي ندارد كه رد و انكارش كند؛ وجود خودش براي اين كار كفايت مي كند. (نيچه)

اين تضادها هستند كه ما را به كاميابي مي رسانند. (گوته)

اين را هم امتحان مي كنيم، حتي اگر به نتيجه نرسيم. (كوينسي جونز)

اين قدر كه براي تنبيه، سازمانهاي مختلف به وجود آمده، براي تشويق جايگاهي وجود ندارد. (شارل دوگل)

اين نگرش فرد است كه لذت‌بخش بودن يا نبودن يك كار را تعيين مي‌كند. (پرمودا باترا)

آينده از آن كساني است كه به استقبالش مي روند. (نيچه)

آينده‌ي خود را با برپايه‌ي آينده بسازيد، نه برپايه‌ي گذشته. (ورنر ارهارد)

اينكه ديگران، همه ي باورهاي شما را بپذيرند، امري، نشدني است. (آنتوني رابينز)

با آبي كه از زير چرخهاي آسياب گذشته است نمي توان گندم آرد كرد. (نامشخص)

با اينكه مي دانيم زيبايي و خوبي دشمن هم هستند، چرا اين آب و آتش را در يك وجود مي طلبيم؟ (ويليام تن)

با تقوي و خوبي مي توان سعادت آفريد. (نامشخص)

با خرسندي زندگي مي‌كنم و بيش از آنچه بتوانم زندگي‌ام را با آن سَر كنم، نمي‌خواهم. (سرادوارد داير)

اگر راهش را بداني هر سخني مي توان گفت، وگرنه هيچ؛ ظرافت در دانستن آن راه است. (جرج برنارد شاو)