قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

براي اينكه دانش ملكه شود، آموختن كافي نيست عمل لازم است. (جرج برنارد شاو)

براي اينكه كامروا شويد، بايد بخواهيد، بپرسيد و درخواست كنيد. (جك كانفيلد)

براي به دست آوردن محصول خوب، خواسته هايت را كم و تلاش ات را بيشتر كن. (نامشخص)

براي پيروزي يك راه آسان وجود دارد: هيچ فرصتي را براي كار كردن از دست ندهيد و اگر وقت شما كم است، وقت اختراع كنيد….

براي جذب آنچه كه در زندگي مي‌خواهيد، نخست بايد زماني را صرف كنيد تا به روشني، روياها و آرزوهاي خود را بشناسيد. (جك كانفيلد)

براي خوشبخت بودن، انسان بايد بداند كه خوشبخت است، در خواب بي رويا به هيچ وجه خوشبختي وجود ندارد. (فرناندو پسوا)

براي دستيابي به نيروي مفيد و توانايي پيروزمندانه ي مهار احساسات، شما نيازمنديد كه با احساسات خود، برخورد تازه اي داشته باشيد. (نامشخص)

براي رسيدن به كاميابي و شادكامي، بايد تا آخرين روز زندگي در مسير خودپروري و اتكاي به خود، گام برداريم. (پرمودا باترا)

براي زمينهاي كشورم هيچ زمان گفتگو نمي كنم، بلكه آن را با قدرت فرزندان كشورم به دست مي آورم. (نادر شاه افشار)

براي شما چه چيز لذت آور است؟ آن را انجام دهيد، پي در پي انجام دهيد، چون قلبتان را سبك مي كند و معجزه گر…

براي كسب چيزهاي بزرگ، نه تنها بايد تلاش كنيم، بلكه بايد رويا هم داشته باشيم، نه تنها بايد برنامه‌ريزي كنيم، بلكه همچنين بايد باور هم…

براي كشتي اي كه عازم هيچ بندري نيست، باد موافق معنا ندارد. (نامشخص)

براي ماندگاري، پنداري جز پاكي روان نداشته باش. (ارد بزرگ)

براي نام خود از کسب و کار احتراز مکن (کورش کبير)

براي همه ي ما تصورناپذير است كه يگانه عشقمان چيزي سبك و سست باشد، چيزي بدون وزن؛ مي پنداريم عشق ما آن چيزي است كه…

براي يك مرد هيچ شكنجه اي بالاتر از آن نيست كه به او ترحم كني. (ناپلئون بناپارت)

برخي از انسانها مانند گلهاي لاله، زندگي كوتاه در هستي و نقشي ماندگار در انديشه ما دارند. (ارد بزرگ)

انديشه مانند چتر نجات است؛ تنها زماني عمل مي كند و نجات مي دهد كه باز شود. (نامشخص)

انديشه هاي ما به ما كمك مي كنند تا از دنياي دور و برمان سر درآوريم. بنابراين، منطقي اين است كه انديشه هاي درستي داشته…

انديشه‌ها و ذهنيات شما با تندرستي فيزيكي و جسماني‌تان، رابطه‌ي نزديك و تنگاتنگ دارند و بر آن تاثيرگذارند. (آنتوني رابينز)

انديشيدن، يكي از دشوارترين كارهاي انسان است. ولي با همين فرايند است كه انسان مي‌تواند به كشفيات و دريافت‌هاي ذهني باارزشي برسد و زندگي خود…

انسان اگر خويشتن خويش را مي شناخت بر خود عشق نمي ورزيد. (فرناندو پسوا)

انسان با وجود شرورهاي جهان نمي تواند لطف بي نهايت آفريدگار دانايي جهان را بپذيرد. (فرناندو پسوا)

انسان، بدون توجه و آگاهي نسبت به مرگ، كه پايان بازي است، هرگز نمي‌تواند به زندگي خود، آن‌ گونه كه بايد نزديك شود. (استيو چندلر)

انسان به دليل نداشتن حوصله، كارش به طلاق مي كشد و بر اثر نداشتن حافظه، دوباره ازدواج مي كند. (نامشخص)

انسان تا زماني كه دايره‌ي دلسوزي و مهرباني را به همه‌ي موجودات زنده گسترش ندهد، آرامش نخواهد يافت. (آلبرت شوايتزر)

انسان چيزي نمي‌آموزد، مگر با سفر از شناخته‌ها به ناشناخته‌ها. (نامشخص)

انسان خوشبخت نمي شود، اگر براي خوشبختي ديگران نكوشد. (نامشخص)

انسان درگير عشق بي آنكه چيز خاصي از رويداد بداند مي تواند پيروز باشد. (فرناندو پسوا)

انسان شجاع پيوسته از گذشته، از كهنه و از آشنا دست مي شويد و هميشه آماده است تا به استقبال ناآشنا و ناشناخته برود. (اشو)

انسان مخالف هر چيزي است كه موقتاً در تملك اوست، بدون تيمارداري و جانفشاني براي آن ملك، برخوردي سودجويانه با آن دارد، يا در مقام…

انسان نادان در دوردست ها به دنبال شادي مي گردد، اما انسان دانا آن را در زير پاهاي خود پرورش مي دهد. (نامشخص)

انسان نه آن گونه است كه مي پندارد، نه چنان است كه او را مي شناسند و نه آن است كه مي نمايد. (نامشخص)

انسان هرگز چيزهايي كه مزه اش را نچشيده هوس نمي كند، اما پس از اينكه يكبار مزه ي نعمتي را چشيد، آن وقت ديگر محروميت…

انسان هيچ وقت [ بيشتر ] از آن زمان خود را گول نمي زند كه فكر مي كند ديگران را فريب داده است. (لارشفوكولد)

انسانها بسيار زود از علت زندگي خويش آگاه مي شوند، شايد براي همين هم هست كه بسيار زود از آن چشم مي پوشند. (پائولو كوئيلو)

انسانها نه به نسبت تجربه هاي خود، بلكه به نسبت ظرفيتي كه براي تجربه كردن دارند عاقل هستند. (جرج برنارد شاو)

انساني كه اميد و آرزويش از حدود زندگاني شخصي فراتر رفته باشد مانند انساني كه آرزوهايش محدود باشد در معرض ترس نيست. (برتراند راسل)

انضباط فردي عبارت است از توانايي مجبور كردن خود به انجام كاري كه بايد در زمان معيني به پايان رسد، چه دوست داشته باشيم چه…

آن‌كس كه مايه‌ي رنج ديگران گردد تا از براي خويش خوشي خواهد، در بند دشمني گرفتار است و از دشمني رهايي نيابد. (بودا)

آنكه در دوستي تو ستايش كند بر چيزي كه در تو نباشد، در دشمني نيز بدگويي كند در چيزي كه در تو نيست. (نامشخص)

آنگاه كه چيزي جز عشق برايتان نمانده، تازه درمي‌يابيد كه ديگر به چيزي نيازمند نيستيد. (نامشخص)

آنها كه زياد ثروتمندند، به طور رايج اشيايي را مي پسندند و جمع آوري مي كنند كه نفاست شان [ =گرانبهايي ] زاده ي كميابي…

آنهايي كه در زبان بازي مهارت به خرج مي دهند، بيشتر، نيت پليد را در قلب خود مي پرورانند. (فرانسوا ولتر)

آهنگ صدا هر چه ملايم و مطبوع باشد، سخن موثرتر و دلنشين تر خواهد بود. (جان كايزل)

اول انديشه، وانگهي گفتار. (لائوتسه)

نابغه كسی است كه پیوسته افكارش را از قوه به فعل در می آورد. اونوره دو بالزاك

اي جويندگان خرد! كاري را بكنيد كه من كرده‌ام؛ در مورد همه چيز پژوهش كنيد. (هراكليت)

اي كاش مي توانستيم خود را از دريچه ي چشم ديگران ببينيم. (نامشخص)

آيا براي آنكه نسوزم، سرانجام شعله خود را فوت خواهم كرد؟ (نيچه)