قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

عشق با بهره گيري از وجود هنرمند به اراده ي خود تحقق مي بخشد و سرانجام، خويشتن را با ابزاري كه به گونه اي ناچيز…

كساني كه حاضر نيستند براي آزادي بهايي بپردازند، لياقت آزادي را ندارند. (جورج واشنگتن)

عشق، به يك امپراتوري شبيه است؛ اگر انديشه اي كه بر مبناي آن به وجود آمده از ميان برود، خود عشق نيز از ميان خواهد…

كساني از همه شادترند كه بيشتر به مردم خدمت مي‌كنند. (نامشخص)

عشق، پريشاني زندگي است. (گوته)

كتابهاي مزخرف بيشمار همان علفهاي هرز مزرعه ادبيات اند كه غذا را از غله مي گيرند و نابودش مي سازند. اين كتابها وقت و پول…

عشق تنها مرضي است كه بيمار از آن لذت مي برد. (افلاطون)

كاهلي [ = تنبلي ]، از هر بيماري مسري تر است. (گاندي)

عشق حقيقي هيچگاه يكنواخت و آرام پيش نمي رود. (ويليام شكسپير)

كاملترين پاداش براي انسان، بخششي است كه بتواند اميال هستي اش را تغيير دهد و خواستهاي دو لب خشكيده از عطش او را دگرگون سازد…

عشق را اجبار مي‌پژمرد؛ زيربنايش آزادي‌ست. با انقياد [=گردن نهادن]، حسادت [=بدخواهي] و ترس، سازگار نيست. اگر رهروانش نيرومند، برابر و پُخته باشند، زلال، بي‌نياز…

كاميابي، مجموعه‌اي از تلاش‌هاي كوچك است كه هر روز تكرار مي‌شود. (نامشخص)

عشق راستين، به طور رايج، زماني به سراغ ما مي آيد كه هرگز چشم داشت آن را نداريم. (نامشخص)

وظيفه هنر، پيروي از طبيعت نيست، بلكه بيان آن است. (اونوره دو بالزاك)

وجود ما نويسندگان و هنرمندان اگر تنها يك علت داشته باشد، آن علت چيزي نخواهد بود جز سخن گفتن به جاي همه كساني كه نمي…

وانمود كن چيزي را كه مي خواهي، داري، تا به آن برسي. (مثل)

وارد شدن در عمل، بدون برنامه ريزي، علت همه شکست هاست. (نامشخص)

هيچگاه بيانات و گفته هاي يك فرد خشمگين را در حين مشاجره فراموش نكن. (نامشخص)

هيچ يك از امور بشري ارزش تشويش ندارند. (افلاطون)

هيچ ميزان توانايي شخصي نمي تواند عدم اطمينان را جبران كند. (نامشخص)

هيچ گاه در زندگي نمي توانيد محبتي بهتر، بي پيرايه تر و حقيقي تر از محبت مادر خود بيابيد. (اونوره دو بالزاك)

هيچ كوچكي را حقير نشماريد، باشد كه از شما فزوني يابد. (افلاطون)

هيچ كس نمي تواند به كارمندان اين دوره انگيزه ببخشد، بلكه اين انگيزه مي بايست درون خود افراد وجود داشته باشد. (نامشخص)

هيچ كس تا زماني كه نيروهايش را نيازموده، نمي داند كه دامنه ي آنها تا چه اندازه گسترده است. (گوته)

هيچ كس با برداشتن يك گام، راه رفتن نمي آموزد. (نامشخص)

هيچ كاري به خودي خود زشت يا زيبا نيست، بلكه هر كاري كه به وجه زيبايي انجام گيرد، زيباست و اگر به شيوه زشت و…

هيچ شماره اي در قلب جاي نمي گيرد، جز يك، يك و هميشه يك. (كريستين بوبن)

هيچ رابطه‌اي بدون تلاش آگاهانه، انگيزش خود را پاس نخواهد داشت. (لئوبوسكاليا)

هيچ چيز وجود ندارد، مگر انديشه اي كه آن را مي سازد. (ويليام شكسپير)

هيچ چيز لذت بخش تر از اين نيست كه ببينيم كسي، منش و هويت خود را گسترش مي دهد. (آنتوني رابينز)

هيچ چيز در زندگي شيرين تر از اين نيست كه كسي انسان را دوست بدارد. من در زندگاني خود هر وقت فهميده ام كه مورد…

هيچ چيز به غير از يكپارچگي ذهن نهايتاً مقدس نيست. (رالف والدو امرسون)

هيچ چيز از دست نرفته و همه چيز در دست ماست. تو جسور باش و نااميد مشو؛ صاحب همه چيز خواهي شد. (نامشخص)

هيچ اهرمي، نيرومندتر از هويت، در دگرگوني رفتار انساني نيست. (آنتوني رابينز)

هيجانها هميشه شادي برانگيز هستند، اما هيچ شادي اي نيست كه بدون هيجان باشد. (بنجامين ديزرائيلي)

هنوز همسايه را دوست مي دارند و خود را بدو مي سايند [ =ماليدن ]؛ زيرا انسان به گرما نياز دارد. (نيچه)

هنگامي كه مادر مي‌شويد، حتي در دنياي گمان‌تان هم تنها نيستيد. با فرزندانتان و همه ي كساني كه در زندگي شما نقش دارند، ارتباط داريد….

هنگامي كه شما توانايي پذيرفتن مسائل را نداريد، يادگيري، بسيار دشوار مي شود. (پيتر مك ويليام)

هنگامي كه روح لذت و دلخوشي، از خنده‌ي پاك و بي‌آلايش كودك موج مي‌زند، همه‌ي ارواح انساني با آن شاد مي‌شوند. (نامشخص)

هنگامي كه در امر پشتيباني از ديگران كوتاهي مي كنيد، بيشتر نشانه ي آن است كه پشتيباني از خويش را رها مي سازيد. (شري كارتر…

هنگامي كه پرسش و خواستي با توانمندي پيگيري مي شود، عشق هم با آن همراه مي گردد. (نامشخص)

هنگامي كه با ديگران چشم و هم چشمي مي كنيم، از خود و ارزش هاي دروني مان دور مي شويم. (نامشخص)

هنگامي كه آرزوي چيزي را داريد، سراسر كيهان همدست مي شوند تا بتوانيد اين آرزو را تحقق بخشيد. (پائولو كوئيلو)

هنگام گسستن و بريدن از همه چيز مي تواني بسياري از نداشته ها را در آغوش بكشي. (ارد بزرگ)

هنرمند وابسته به آثارش است و آثارش وابسته به ديگران. (نامشخص)

هنر، نان نمي شود، اما شراب زندگي است. (ژان پل)

هنر عاقل بودن عبارت است از هنر آگاهي از اينكه نسبت به چه چيزهايي چشم پوشي كنيد. (ويليام جيمز)

هنر خوب است، اگر احساسات خوب را ترويج كند. احساسات هنگامي خوب است كه شعور جداكننده ي نيك و بد به خوبي آنها حكم دهد…

همين كه نور ناپديد مي شود، پشت سرش سايه نيز غيب اش مي زند. (نيچه)

هميشه مردم بدكار، خودشان سبب وجود بدبختي مي‌شوند. (ويكتور هوگو)