قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

نابغه در شرايط مساعد و با تلاش پيگير و اشتياقي سستي ناپذير، زندگي را وقف توليد، تحصيل، ساخت و ساز و باروي، طرح ريزي، بنيانگذاري،…

زندگي مانند كودكي است كه اگر مي خواهيد به خواب نرود، پيوسته بايد او را سرگرم كرد. (فرانسوا ولتر)

ميل وافر به امنيت، مانع انجام كارهاي بزرگ است. شجاعت و شهامت تاثير ديگري دارد و بزرگترين فايده ان گشودن درها است. (نامشخص)

زندگي، ميدان ادامه ي راه اشتباه نيست؛ هر گاه پي به ناراستي راه خود برديم بايد به ريشه و بن پاكي خويش باز گرديم، نه…

مي‌بايست به روشي زندگي كنيد و به گونه‌اي با مسائل و دشواري‌هايتان روبرو شويد كه در پايان زندگي، با افسوس نگوييد، اي كاش چنين و…

زندگي همچون رودخانه است؛ راكد نيست، روان است. (اشو)

ميزان انسانيت انسان بسته به اين است كه چه اندازه مي‌خواهد و مي‌تواند انسان را دوست بدارد. (نامشخص)

زندگي يعني هر روز و هر ساعت را زيستن. (ديل كارنگي)

مي گوييد تنگ چشمم؛ آخر چيزي به من دهيد تا بتوانم بخشش كنم. (گوته)

زنها اميال خود را بهتر از مردها پنهان مي كنند، اما مردها بهتر از زنها اميال خود را كنترل مي كنند. (نامشخص)

مي توان يك ميليون حقيقت را در مغز انباشت، اما همچنان بي سواد بود. (نامشخص)

زياد فكر كن، كم حرف بزن و خوب بنويس. (نامشخص)

موفقيت خود را با موفقيت ديگران پيوند دهيد تا آنان شما را به جلو برانند و موجب حداكثر پيشرفت شما شوند. (نامشخص)

زيباترين رنگها، كه به گونه اي اتفاقي بر روي بوم آمده باشد، لذت كمتري به ما مي بخشد تا طرحي سياه و سفيد. (ارسطو)

موسيقي، صداي خداست. (ابوعلي سينا)

زيبايي در چشمان بيننده قرار دارد. (نامشخص)

موفقيت از نود و نه درصد شكست به وجود مي آيد. (نامشخص)

زيبايي مطلقاً فايده اي ندارد، زيرا هيچ گاه ابزار رسيدن به چيز ديگري نمي شود. زيبايي به طور مطلق خواستني است، زيرا تمايل نهايي آدمي…

موسيقي در پيچيده ترين شكل خود، همچون يك زبان است. (ميلان كوندرا)

ساختمان ها صرفاً كالا نيستند؛ آنها مانند پرده اي پشت صحنه ي زندگي ما را در شهر مي سازند. معماري هنر شكل دادن به آن…

مهمترين سخن تربيتي كه شنيده ام: « در عشق حقيقي، روح، جسم را در آغوش مي كشد. » (نيچه)

سالها پيش يك نفر گفت: روغن جگر ماهي، روغن درمان كننده است! سرور، آرامش بخش‌تر است و هيچ مزه‌ي ناخوشايندي هم ندارد. (نامشخص)

من هرگز نمي خواهم اين حرف را از يكي از هم تيمي ها بشنوم كه: “مي توانستم به تو بگويم، اما مي دانستم فايده اي…

سپاسگزاري، بزرگ‌ترين خوي‌‌هاست؛ پدر نيكي‌هاست؛ اين حقيقت را هرگز فراموش نكنيد. (پرمودا باترا)

من مي خواهم؛ جمله اي است كه از اراده قوي سرچشمه گرفته است. (نامشخص)

سخاوت ثروتمندان غالباً چيزي جز گونه اي شرمندگي نيست. (نيچه)

من هرگز اجازه نخواهم داد پول مانع كاري شود كه مي خواهم انجام دهم. (نامشخص)

سخن را زيوري جز راستي نيست. (نامشخص)

من معتقدم موفقيت زماني به دست مي آيد كه يك قدم جلوتر برويم؛ يعني ضمن استقبال از ناملايمات و سختي ها شكست را بخشي از…

سخنوري، كاري هنرمندانه است و گوش فرا دادن، كاري خردمندانه. (نامشخص)

من فكر مي كنم كه هنرمندان غالباً نمي دانند بهترين استعداد آنها در كجاست، زيرا بسيار پر مدعا هستند و براي مثال با مشاهده گياهان…

سرانجام، جايي دارد باران مي بارد و برنامه ي گلها را تنظيم مي كند و حلزونها را شاد نگه مي دارد؛ تمام چيزي كه ارزش…

من دشمن تو و باورهاي تو هستم، اما آماده ام در راه آزادي باورهايت، جان خود را فدا كنم. (فرانسوا ولتر)

سرخوشي آگاهانه، دروازه اي است به جاودانگي. (هايدگر)

من حقيقت را نمي دانم و از راه مباحثه با اشخاص مي خواهم آن را كشف كنم و كسب دانش نمايم. (سقراط)

سرمايه داري در يك جامعه دموكرات از اين امتياز برخوردار است كه اگر مورد تهاجم قرار گيرد، دشمنانش ضعيف و پراكنده هستند و به سادگي…

من در شناخت خويشتن خويش دريانوردم. (فرناندو پسوا)

سروده، هنري است كه با آشكار ساختن مداوم زيبايي و حقيقتي كه خداوند در جان آدمي قرار داده است، ما را خردمند‌تر و بهتر مي‌سازد….

من تا آنجا كه مي‌توان، حق‌شناسي مي‌كنم، ولي چون پول ندارم، جز ستايش، كاري از دستم برنمي‌آيد. (سقراط)

سعادت، بيشتر به اثري كه زندگي بر شما مي گذارد بسته است تا آنچه كه اتفاق مي افتد. (نامشخص)

من با دوستم سخن مي گويم، او نيز پاسخ مي دهد و من دوباره مي گويم و او نيز دوباره به من؛ تا اينكه ما…

سعادتمند كسي است كه در هجوم و مقابله با سختي ها خود را نبازد. (بلز پاسكال)

من از گفتگو با سالخوردگان، در امان مي‌مانم؛ زيرا آنها بيش از ما راهي را پيموده‌اند كه ما هم به نوبه‌ي خود، از آن خواهيم…

سقوط ژرفتر، آن گونه كه رايج است، به خوشبختي بيشتر منتهي مي شود. (ويليام شكسپير)

هرگز نمي توانيم صفت خوبي را در ديگران بشناسيم، مگر اينكه از آن بويي برده باشيم. (نامشخص)

سگها و كودكان تنها موجوداتي هستند كه تا حدي رشد كرده اند كه عشق حقيقي را بفهمند. (نامشخص)

من از عشق بدم مي آيد، زيرا يك بار عاشق شدم و مادرم را فراموش كردم. (مارك تواين)

سنجش خود با ديگران در هر زمان و در هر شرايط، كاري پوچ و نابخردانه است. (وين داير)

هرگز نگذاريد كه آرزوي قلبي شما به بيماري قلبي بدل شود. زماني كه بيش از اندازه چيزي را خواهانيد، همه ي كشش خود را از…

سوار اسب كه شدي، پياده ها را از ياد مبر. (مثل تازي)