قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

بين رنج بردن و هيچ، به ما حق انتخاب داده اند؛ من رنج را برداشته ام. (ويليام فالكنر)

دنيا نه موافق انسان است و نه مخالف [ او ]، بلكه بيطرف است. (نيچه)

بينش عبارت است از حالت هيجان زده يا عاطفي ذهن و يا مجموعه اي از اشتياق ها و آزردگي ها كه تنها با عناصر ديدني…

دهان و كيف پولت را با احتياط باز كن، زيرا از اين راه دست كم آبرو و پرستيژت دست نخورده باقي خواهد ماند. (نامشخص)

دو نفر كه عاشق يكديگرند، اگر بگذارند كمترين شكافي ميان‌شان بيفتد، ژرف‌تر خواهد شد؛ ماهي خواهد گذشت، سالي خواهد شد و سده‌اي؛ و ديگر بسيار…

دوري كنيد از اينكه گنج درون را با ترازو بسنجيد و هرگز ژرفاي آگاهي‌تان را با اندازه‌هايي محدود يا ريسماني آويزان نسنجيد! زيرا “خويشتن”، دريايي…

دوست داشتن بدين معنا است كه خوشبختي خودمان را در خوشبختي ديگران بدانيم. (نامشخص)

دوست، مانند يك روپيه است كه در زمان تنگدستي، صد برابر مي‌ارزد. (پرمودا باترا)

دوستان حقيقي اگر از ديده بروند از دل نخواهند رفت. (سيسرون)

دوستاني كه داري و آنان را آزموده اي، با قلاب هاي پولادين به جان و دل خود پيوسته نگاه دار. (ويليام شكسپير)

دوستي چه موهبت گرانبهايي است كه هيچ چيز با آن لاف برابري نتواند زد. (هوراس)

دوستي همواره يك مسئوليت شيرين است، نه يك فرصت. (جبران خليل جبران)

ديدگاه شما درباره‌ي كارتان، نود و نه درصد منش راستين شماست. (وين داير)

ديگر بار چونان درختي باش كه دوستش مي داري؛ همان درخت شاخه گستري كه آرام و نيوشا بر دريا خميده است. (نيچه)

ديوانگي يعني اينكه يك جور كار را پيوسته تكرار كنيد و اميد داشته باشيد كه نتيجه ي متفاوتي [ =ديگرگوني ] بگيريد. (نامشخص)

ذهن خود را به آنچه مي خواهيد متمايل كنيد، نه آنچه كه نمي خواهيد. مرگ، هم بزرگتر از كوه است و هم كوچكتر از مو….

ذهن يعني گذشته؛ ذهن هميشه مرده است. چيزي نيست جز انباشتگي خاطرات بر روي هم. گرد و غبار چگونه مي تواند روشن و درخشان باشد؟…

راز اينكه انسان را دوست بدارند، اين است كه او دوست بدارد. (آندره موروا)

راز شادماني در اين است: بگذاريد دلبستگي‌هاي شما تا حد امكان گسترده باشند. بگذاريد واكنش‌هايتان نسبت به چيزها و اشخاصي كه به آنها دلبستگي داريد،…

راست گو و تسليم [=گردن نهادن] خشم مشو؛ اگر از تو اندك خواهند، بده. (بودا)

راستي و درستي، بسي مهم‌تر است از آنچه روي مي‌دهد. (نامشخص)

راه زندگي، به تمامي [=سراسر] زيستن است و كامل‌ترين مكمل آن، به تمامي عشق ورزيدن. (لئوبوسكاليا)

راهي را كه شادمانه به پايان مي رساني، به طور رايج، افراد ناآگاه درك نمي كنند و به همين دليل تو را ديوانه خواهند خواند….

رسيدن به صدها آرزو در آن واحد امكان پذير نيست. كسي كه همه ي راه ها را مي جويد، همه را از دست مي دهد….

رعايت [ =پاس داشتن ] آداب، هزينه اي ندارد، در عين حال، خوش نيتي فراواني ايجاد مي كند و زندگي همه را بسيار دلپذيرتر مي…

رفتار هر انسان، آينه اي است كه او چهره ي خود را در آن نشان مي دهد. (گوته)

رمان نويس خانه ي زندگي اش را ويران مي كند تا با سنگها، خانه ي رمان خود را بسازد. (نامشخص)

رمز و راز دستيابي به دارايي و فراواني، آن است كه ذهن را بر آنچه نداريد، متمركز نكنيد و از هر فرصتي براي شكرگزاري و…

“رهايي”، تنها زماني وجود دارد كه شما “مي بينيد” و “عمل” مي كنيد. (كريشنا مورتي)

رهبران حقيقي كسب و كار، جوامع حرفه اي، تعليم و تربيت و حكومت و خانه، در مقايسه با ديگر افراد جامعه برتريهايي دارند كه آنها…

هر چه نور بيشتر باشد، سايه ژرفتر است. (گوته)

روابط ميان انسانها زماني از هم مي‌پاشد كه هر دو سوي درگير در يك رابطه نسبت به امر، پيشامد، رويداد يا يك پديده‌، دو نگرش…

هر چيزي كه انسان براي خود آن چيز به دنبالش نباشد بي ارزش است. (آرتور شوپنهاور)

روح غمگين، در تنهايي آرام مي‌گيرد و از انسانها مي‌هراسد؛ چون آهويي زخمي كه گله را به جا نهاده و به زندگي غار رو مي‌آورد…

هرچه كه به ذهنت مي آيد تخيل و هرچه انجام مي دهي دانش است. تمام تاريخ بشر چيزي جز داستاني علمي-تخيلي نيست. (ري بردبري)

روز هاي خوش براي كژانديش بسيار كوتاه و روز كيفر بسيار دراز است. (ارد بزرگ)

هرچه چيزي را بيشتر اندازه‌گيري كنيد و مقادير كمّي آن را روشن كنيد، در مورد آن، خودآگاه‌تر و هوشيارتر مي‌شويد و هرچه خودآگاه‌تر شويد، آن…

روزي كه واكنش خود را تغيير دهيد، روزي‌ست كه زندگي شما آغاز به بهتر شدن خواهد كرد. (جك كانفيلد)

هرچه كمتر آرزو داشته باشيد محروميت هاي شما كمتر است. (پلوتارخ)

روغن هميشه زير آب نمي‌ماند. (مثل باستان)

هرچه بيشتر به مردم، عشق بدهيد، عشق بيشتري دريافت مي كنيد. (شري كارتر اسكات)

روياها همواره رويا مي مانند. پس نيازي نيست كه لمس شان كني. اگر روياي خود را لمس كني خواهد مرد. (فرناندو پسوا)

هرجا كه باشم خودم هستم، حال چه با مشرق زمين و چه بي مشرق زمين. (فرناندو پسوا)

رويدادهايي مثل انقلاب، تنها شروع جذابي دارند. (نامشخص)

هر هديه اي، هزاران برابر به خودِ بخشنده باز مي گردد. (فلورانس اسكاول شين)

رئيس، كاركنان را وادار به كار مي كند، رهبر آنها را راهنمايي مي كند. (جان ماكسول)

هر لحظه اي نمايانگر جهاني كوچك است كه ناگزير در لحظه ي بعدي فراموش مي شود. (ميلان كوندرا)

زر اندوزاني كه براي مال دنيا كيسه دوخته اند، بدانند كه لباس آخرت جيب ندارد. (فرانسوا ولتر)

هر موهبت والا و دلخواهي، پيشاپيش، چشم براه انسان است؛ بادا كه آدمي آن را بازشناسد. (فلورانس اسكاول شين)

زمان حال هميشه بر گذشته برتري دارد؛ براي تو، اين پيروزي ا‌ست. (پابلو پيكاسو)